eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
9 فایل
اینجا از لشکری خط شکن گفته میشود از دلاوران لشکر ویژه ۲۵ کربلاااا... از گمنامان چادرنشینان خاکی هفت تپه .‌‌.. 👤ارتباط با ادمین کانال . ارسال مطالب ، عکس فیلم و خاطرات و ..‌. @ahmadiatouei
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌾 یک روز در زمین شالی روستایشان مشغول نشاء بودند .هوا ابری شد و صدای رعد و برق مهیبی آمد به طوری که همه افراد حاضر ترسیده بودند اما موسی با خیال راحت کارش را انجام می داد و توجهی نکرد. اطرافیان به او گفتند تو از این صدا ها نمی ترسی ؟ گفت برای چه باید بترسم من تو جبهه یک آرپی جی زن هستم و از این صداهای کوچیک نمیترسم😊 . . ▪️بیاد موسی جعفری قراخیلی از لشکر ویژه ۲۵ #شهادت ۱۳۶۷ . ( عکس : اعزام به جبهه؛ سمت راست شهید موسی جعفری) . 💠 @hafttapeh
💢 اسماعیل زحمت کش ( ) سن ۲۰ سال_ ۸ بهمن ۱۳۶۵ : . ▪️برادرشهید:موقعی که اسماعیل داخل کوچه می اومد ، افرادی که از نظر حجاب مشکل داشتنئد به آنها تذکر می داد و یا نامه هایی به خانه های آنها می انداخت مبنی بر رعایت حجاب وآن ها را امر به معروف دعوت می کرد .»   . ارادت خاصی به امام حسین(ع) داشت. هیچ وقت یادم نمی رود زمانی که پدرم می گفت: شما چرا جبهه می روید؟ پیش ما بمانید ما پیر شدیم می گفت: «ما می رویم تا راه زیارت امام حسین را برای شما باز کنیم.» همیشه می گفت:« انسان باید خدایی باشد تا خدا او را نزد خود دعوت کند» . 💠 @hafttapeh
💢 عبدالصاحب داوری.بچه ی روستای شهرستان .۲۰ ماه بعنوان تو جبهه ها حضور داشت.تا اینکه تو شونزده سالگی در منطقه ( ۹ بهمن ۱۳۶۵) عملیات کربلای پنج بشهادت رسید.برادر بزرگترش عبدالحمید ده ماه قبل در ۱۳۶۴ در عملیات در بشهادت رسید. . 🌷 شادی روح برادران شهید داوری صلوات. . 💠 @hafttapeh
💢 محمد عارف ملک محمودی متولد ۱۳۴۴ تهران ؛ اما تو بزرگ شد. ۱۶ ساله بود که بعنوان در سال ۶۰ رفت و مجروح شد. ۶ سال دائما در جبهه ها بود تا اینکه در ۱۴ بهمن ۱۳۶۶ در گیلانغرب رسید. . 💠 @hafttapeh
44.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌊 اینجا بزرگترین گلزار آبی دنیاست... اینجا اروند کنار است ؛ همانجا که دریادلان شمالی دل به دریا زدند ... . 📆 ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ خانواده معظم استان و کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ... . 💠 @hafttapeh
💢 محمد اصغری اومالی_ : ۲۷ دی ۱۳۶۳ _ . ▪️خواهر شهید : ده ساله بود که مادرمون فوت کرد‌سیزده سالگی هم عازم جبهه ها شد.روز آخری که به جبهه می رفت پدر راضی نبود و او به من گفت : به پدر نگو من می روم جبهه اما من گفتم من هم راضی نیستم . گفت : «این حرف را نزن . من خود راهم را انتخاب کردم .» آن روز چرخ خیاطی ام خراب بود خواستم ببرم نکا ، به من گفت : کرایه بده من می روم درست می کنم . او رفت و من تا غروب منتظرش ماندم . دیدم نیامد و معلم محل به ما گفت : سوار ماشین شد با پای دمپایی در کف ماشین خوابید تا به ساری رسیدند بلند شد و نشست و سر انجام به جبهه رفت . . 💠 @hafttapeh 
💢 هادی رضایی : اشکار دشت :۱۸ اسفند ۱۳۶۵ . ▪️مادر: حرف گوش کن بود. در کارخانه کمک می کرد و یک باغ چایی داشتیم که در آن هم کار می کرد و به ما کمک می کرد.ابتدا در سن 16 یا 17 سالگی اعزام جبهه شد. یک بار از ناحیه ی پا ترکش خورد که 17، 18 روزی در بیمارستان اصفهان بستری بود. در عملیات کربلای 5 در شلمچه هم از ناحیه سینه و کتف چپ بر اثر اصابت ترکش مجروح شد که منجر به شهادتش شد. شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
💢 شهید علی ابوطالبی پیرنعیمی ( ) :📆 ۲۲ ۱۳۶۳ بدر: . 📩قسمت از وصیت نامه ی شهید : ای امت اسلام ؛ من در دنیا سه آرزو داشتم: 🔸۱_اول دیدار با امام عزیزم که آرزو به دلم ماند و سعادت دیدار نکردم. 🔸۲_رفتن به کربلا و بغل گرفتن قبر حسین 🔸۳_دیدار با خدا که سعادت پیدا کرده ام. . 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️ بهار ۱۳۶۶ بود.آخرین روز که می‌خواست بره جبهه گفت مامان بیا باهم یه عکس بگیریم!گفتم پسر ؛ من سر زمین کشاورزی بودم لباسم داغونه ؛ فردا متاهل شدی این عکس و زنت میبینه بهم میخنده ها !!!!گفت کی جرات داره به مادر من بخنده.هر کس هست پدرش و در میارم😁.خلاصه عکس و گرفتیم و یوسف فرداش رفت جبهه و تو عملیات کربلای ده ماووت سرش بر اثر اصابت ترکش قطع شد و بشهادت رسید و امروز من موندم همون عکس یادگاری با پسرم‌. . 📩 تو وصیتش دو بیت شعر نوشت : ▪️اگر باشد قرار آخر بمیرم ▪️نمی‌خواهم که در بستر بميرم ▪️دلم خواهد سرم از تن شود دور ▪️در این ره چون حسین بی سر بمیرم . 💢بیاد یوسف رضا رضایی🌷 از ویژه ۲۵ ...شادی روحش . . 💠 @hafttapeh
🚩رهروان این راه نه پیر بودند نه سیر شده از دنیا تنها عاشق بودند ..! . 📷 سعید کاکویی ( ) و مجید بهاری( عباس‌آباد) از ویژه ۲۵ شادی روحشان . . 💠 @hafttapeh
🔖 . ▪️قبل از آخرین اعزامش به مزار شهدا رفت و مادر شهید اکبری را بر سر مزار دید و گفت مادر دعا می کنم و شما آمین بگو. مادر شهید هر چه پرسید  چه دعایی می خوانی گفت نپرس مادر فقط آمین بگو . مادر شهید به خاطر علاقه زیادی که به شهید داشت قبول کرد و آمین گفت : بعد از آن به جان پسر شهیدش قسم خورد  که بگوید چه دعایی کرده است  و شهید گفتند دعا کردم که لیاقت شهادت را داشته باشم و شهید بشم. . ▪️ ۵ ابراهیم ترابی ( از شهرستان ) گرامیباد. ترابی در جاده ام القصر در سن ۲۰ سالگی رسید) . 🆔 @hafttapeh
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و چه زیبا در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۷ به ملکوت اعلی پر کشید. . . 🆔 @hafttapeh