eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ز حمد و شکرِ خدا، شَهد و شِکَّرَم بر لب که ابرِ رحمتِ حق، نازل است در دل شب جهان جوان شده باز از، بهارِ ماه رجب بشارتِ ازلی می‌رسد به گوشِ طلب جواد آل علی زد قدم در این دنیا نهم امام مبین آمده ز بیتِ رضا خدا به کوری چشم تمام بدخواهان دمید در حرم فاطمه سحرگاهان رسید تاج سرِ برترین شهنشاهان فرشتگانِ بهشتی شدند همراهان ز شور و شوق و شعف، حضرت رضا خرسند خدا بخاطر لبخندِ او زنَد لبخند گلی که بعدِ چهل سال، عِدلِ کوثر شد ز بیتِ وحی، شکوفا شد و معطر شد چقدر باعث خشنودیِ پیمبر شد به حلم و علم و عمل، جانشین حیدر شد امامِ مُفترَضُ الطّاعۀ جهان آمد میِ جوادالائمه به کامِ جان آمد میِ جواد بنوشید، جامِ سرشار است که میلِ جانِ جهانی به جامِ دلدار است جهان و هر چه در آن است، مستِ این یار است بهشتِ جود و کرامات و بحرِ اَسرار است ولایتِ علوی را به سینه‌اش دادند رضا نوشت که ماه مدینه‌اش دادند کسی که نام خوشش سومین محمد شد ز روز آمدنش، احمدی مجدد شد به علمِ غیب، ز میلادِ خود موید شد ز ابتدای ظهورش، مطیعِ سرمد شد شهادتین به لب داشت از ولادتِ خود و عبدِ صالحِ حق بود، تا شهادت خود ز کودکی چو به کامش میِ فراتش بود به روز حَرب سلاحش، مناظراتش بود معارفِ علوی، چشمه‌ی حیاتش بود علومِ فاطمی اَش، کشتی نجاتش بود مبارزان، ز حدیث علومِ او سیراب مخالفان، ز شگِرد هجومِ او بی‌تاب همه قیافه شناسان، بکارِ خود ناکام منافقانِ ز سعایت علیهِ او بدنام خواص، ننگ خریدند و عده‌ای ز عوام فقط جوانِ رضا ماند و عشق و حسنِ ختام به امتحانِ ولایت، بصیر باید بود و طوقِ بندگی اَش را، اسیر باید بود جوان و پیر ندارد، جهاد باید کرد به وَعده‌های ولی، اعتماد باید کرد هَماره اَرزشِ خود را، زیاد باید کرد چنان جواد، کرم بر عِباد باید کرد جوادِ آل علی، با فقیر بنشیند گهی کنارِ یتیم و اسیر بنشیند جوادِ آل علی، چون علی وفا دارد به عاشقانِ علی، روز و شب عطا دارد ببین هوای گرفتار، تا کجا دارد که دردِ غربتِ زخم مدینه را دارد به گریه گفت که حق را تمام میگیرم ز خصمِ فاطمه من انتقام میگیرم میان کوچه، که سیلی بروی زهرا زد؟ غلاف تیغ، به او پیشِ چشم مولا زد چرا به پهلوی مظلومه ضربه، با پا زد؟ ز کوچه بود، که تا کربلا حرم را زد اگر شراره به دربِ حرم، نمی‌افروخت کجا خیامِ حسینی، به شعله‌ها می‌سوخت؟ @hajmahmoodzholideh
بگوش دل رسد این نغمه بر ما که شد در خاک جبهه شور و غوغا شبی یاران درون خیمه بودند همه آهنگ حمله می سرودند که فرمان آمد ای یاران بیایید برای حمله ای آماده باشید به سر دوران هجر و رنج آمد زمان کربلای پنج آمد همه با اشک شوق و روی خندان شدند آمادة دیدار جانان عجب شوری درون خیمه ها بود که ذکر حضرت زهرا بپا بود یکی می گفت یا رب کن عنایت دهم این جان ناقابل برایت ره دشت و ره صحرا بگیرم تقاص سیلیِ زهرا بگیرم یکی می گفت با آوای خسته کجایی مادر پهلو شکسته قسم بر حیدر و بر کودکانت بگیرم انتقام از دشمنانت شب حمله شب معراج یاران شب آزادیِ چابک سواران همه خوشحال و خندان می دویدند تو گویی سوی جانان می دویدند در آن لحظه رخ دلدار دیدند صدای مادرش زهرا شنیدند بیائید ای عزیزانم بیائید شما یاران و فرزندان مایید شما شمع جهان افروز هستید بحق محسنم پیروز هستید @hajmahmoodzholideh
بِسم‌اللَه است و وِردِ زبان یاعلی مدد ذکرِ نفوسِ جان و جهان یاعلی مدد در آیه‌ای که "اَنفُسَنا" جانِ مصطفاست یعنی به او علی است، امان یاعلی مدد رحمت به هر نبیِ اولوالعزم، تا ابد کز دل سرود، نغمه‌ی جان یاعلی مدد پیغمبری نبود، نبی بی علی شود این است رمز و رازِ گِران یاعلی مدد نشناخت کس، علی و نبی را بجز خدا تبیین نشد، به شعر و بیان یاعلی مدد وقتی شکافت کعبه، ندا از درون رسید داخل شو آشکارِ نهان! یاعلی مدد تنها برای بنت اسد کعبه باز شد بشنید چون صدا ز میان یاعلی مدد بعد از سه روز، رکن یمانی دوباره زد نعره ز عمقِ پرده‌ی جان یاعلی مدد وقتی علی قدم به جهان زد، شنیده شد از عرش تا زمین و زمان یاعلی مدد آیاتِ وحی، قبلِ نزول عاشقانه خواند فریادِ مؤمنان همگان یاعلی مدد چون پاره کرد، رشته‌ی قُنداقِ خویش را حیدر گرفت نام، ز آن یاعلی مدد از کودکی به دامنِ احمد بزرگ شد استادِ اوست، شاهِ شهان یاعلی مدد نازل نشد بدونِ علی، وحی بر نبی تنها علی است، کاتبِ آن یاعلی مدد از نوجوانی‌اَش، همه جا یار مصطفی تا آنکه شد، رشید و جوان یاعلی مدد در لَیلةُ المَبیت، فِدای محمد است یعنی به اوست، روح و روان یاعلی مدد شیرِ خدا علی، اسداللهِ غالب است مغلوبِ او، تمامِ یلان یاعلی مدد از مَرحَب است، تا سرِ عَمرُبنِ عَبدَوُد در زیرِ تیغِ حضرتشان یاعلی مدد بر کفر و شرک و زَندقه، حتی منافقین می‌تاخت در عیان و نهان یاعلی مدد بر ذوالفقارِ اوست، که آمد به "لافتی" از آسمان، سرودِ عیان یاعلی مدد هُوهُوی ذوالفقار، که پیچید در اُحد می‌ریخت سر، ز جسمِ سَران یاعلی مدد هر غزوه و سَریّه، علی فاتح است و بس از بدر تا تبوک، بخوان یاعلی مدد چون پای، دیگران به هَزیمت گذاشتند خطِّ نفاق، شد به خزان یاعلی مدد صفّین و نهروان و جمل، فاتحش علی است شد فتنه کور، در صفِ آن یاعلی مدد ظالم بزیرِ قبضه‌ی تیغِ عدالتش مظلوم زیرِ سایه‌ی آن یاعلی مدد بابای زینب است و حسین و حسن، علی زهراست، کفوِ شاهِ جهان یاعلی مدد عباسِ او، که حیدر کرارِ کربلاست بودش هَماره وِردِ زبان یاعلی مدد هر پنج نوبت است، فراخوانِ عرشیان وقتِ نمازها، به اَذان یاعلی مدد دربِ بهشت را چو بکوبی، به عشقِ او ذکرِ کلونِ بابِ جنان یاعلی مدد گفتارِ اوست، ترجمه‌ی وحیِ سرمدی ای در جهان، امیرِ بیان یاعلی مدد هر کس کشید نعره به ایوان طلای او پیچید تا کُرات، فغان یاعلی مدد □ □ □ تا راهِ حیدر است همان یاعلی مدد شیعه از او گرفته نشان یاعلی مدد این رمز و رازِ عشق و علی دوستیِ ماست ایدل به راهِ دوست بمان یاعلی مدد حبِ علی و فاطمه دارد هزینه‌ها خود را شهیدِ یار بدان یاعلی مدد آل علی، فدای علی گشته‌اند و ما بی ارزشیم در بَرِشان یاعلی مدد شاهی که هر زمین و زمان، تحتِ اَمرِ اوست شد بسته دستِ او، چه زمان؟ یاعلی مدد وقتی شکست پهلوی زهرای اَطهرش وقتی که داد فاطمه جان یاعلی مدد سیلیِ کوچه، بانیِ سیلیِ کربلاست از این‌همه عزاست فغان یاعلی مدد مهدی بیا که سخت شد ایامِ روزگار ای بر فراقِ شیعه امان یاعلی مدد @hajmahmoodzholideh
بن_ابیطالب_علیه_الصلاه_والسلام قسم بر تو ای نورِ یکتا، علی به حمدِ خدا، می‌رسم تا علی که حمدَش، هَدانا لِهذا علی فقط کرده حمدِ خدا را علی منم عاجز از مدحِ مولا علی دمادم بگویم مدد یاعلی اگر وصفِ تو، وصفِ سبحانِ توست تو را مدح و ممدوح، مَنّانِ توست همه کارِ تو، کارِ یزدانِ توست که فرمانِ او نیز، فرمان توست تویی بر خدا، مست و شیدا علی دمادم بگویم مدد یاعلی تو مَمسوسِ در ذاتِ اَللهی و تو مَبسوطِ اَمرِ یَداللهی و تو مَسئولِ سِیرِ اِلیَ اللهی و تو وَالله و بِالله و تَاللهی و ترا از تو دارم تمنا علی دمادم بگویم مدد یاعلی رهِ مستقیمِ هدایت تویی به دلها، نَفیرِ محبت تویی به جان‌ها، امیرِ ولایت تویی شفیعِ محبان، قیامت تویی به میزانِ ما هست، امضا علی دمادم بگویم مدد یاعلی اگر عالَم آباد گردد، ز توست اگر شیعه دلشاد گردد، ز توست اگر خصم ناشاد گردد، ز توست در آتش به مرصاد گردد، ز توست بجز تو ندارم کسی را علی دمادم بگویم مدد یاعلی تویی شیرِ پیغمبر و شیرِ حق به میدانِ پیکار، شمشیرِ حق به هر فتنه، مأمورِ تدبیرِ حق شَهِ لافتایی و تکبیرِ حق همین‌که مرا هست دل، با علی دمادم بگویم مدد یاعلی به غزّه، به لبنان، به فکّه قسم به قدس و دمشق و به مکّه قسم به هر کس که شد، تِکّه تِکّه قسم به اشکت، به هر چِکّه چِکّه قسم که دلهاست، بر تو مهیّا علی دمادم بگویم مدد یاعلی عراق و یمن، زیر پای تواَند خراسان و ایران، سَرای تواَند بزرگانِ اُمّت، گدای تواَند همه شیعیان، بچّه‌های تواَند تو بر رهبر امداد بنما علی دمادم بگویم مدد یاعلی تویی شاهِ کرّارِ خیبر شکن به لب‌ها، مهمّاتِ سنگر شکن به هر جنگِ احزاب، لشکر شکن عدالت‌مدار و ستمگر شکن به دشمن، نکردی مدارا علی دمادم بگویم مدد یاعلی ترا صاحبِ عصر، می‌خوانَدَت ترا کشته‌ی نصر، می‌خوانَدَت غمِ مانده در حصر، می‌خوانَدَت فَلَق، فجر، وَالعصر، می‌خوانَدَت تویی وعده‌ی صادقِ ما علی دمادم بگویم مدد یاعلی به میدانِ جنگ و رجزخوانی‌اَت به سلمان و نسلِ سلیمانی‌اَت به زهرا که شد، نقش پیشانی‌اَت به سربندِ زرد و پریشانی‌اَت که شیعه‌ست، حِرزَش سراپا علی دمادم بگویم مدد یاعلی همه چاره‌ی دردِ کوثر علی است غمِ زخمیِ پاره معجر علی است همه مرهمِ زخمِ حنجر علی است گناهِ شَهَنشاهِ بی‌سر علی است به گودال هم گفت: حق با علی دمادم بگویم مدد یاعلی بن_ابیطالب_علیه_الصلاه_والسلام @hajmahmoodzholideh دی۱۴۰۳/رجب۱۴۴۶
حیدر حیدر خوش آمدی عشقِ کوثر خوش آمدی ای روح کعبه ای جان خاتم معنای قبله آقای عالم معنای قبله آقای عالم از روز ازل دلِ مرا بردی و می‌دانم تا روز ابد بحقِ حق تویی پدر جانم یا علی مدد علی مدد مولا علی جانم نورِ دل‌ها ولای تو آب و گل‌ها صهبای تو من مستِ مستم از عشقِ رویت کِی می‌نشینم پس روبرویت کِی می‌نشینم پس روبرویت ای جانِ جهان سِرّ نهان شَهَنشَهِ والا ای کوهِ شرف شاه نجف حیدر علی مولا یا علی مدد علی مدد مولا علی جانم خورشید از تو گرفته نور دل با ذکرت گرفته شور ای روح والا ای نفسِ احمد همتای زهرا جان محمد همتای زهرا جان محمد ای هم‌نفَسِ اِنسیةُ الحَورا اَبالمهدی یا اَبَالحسن اَبَالحسین معنای هم‌عهدی یا علی مدد علی مدد مولا علی جانم @hajmahmoodzholideh دی۱۴۰۳/رجب۱۴۴۶
خدا را شکر ما عبدِ خدا گشتیم با زینب شدیم عاشق حسینش را بِاذنِ الله تا زینب اگر چه معرفت داریم بر آن بانوی عظما ولیکن مُعترف هستیم، ما اَدراکَ ما زینب خدا فرمود نامش را، نبی واکرد کامش را که ناموسِ خدا هست و حیاتُ المصطفا زینب تمام ریشه اَش مولا، همه اندیشه اَش زهرا چو پرسی کیست این بانو، همان خیرُالنّسا زینب صدایش ناطقِ حیدر، صفای سوره ی کوثر صبورِ آل پیغمبر، شبیهِ مجتبا زینب ز احمد تا حسین از هر یکی صدها صفت دارد شکوهِ عصمت و آئینه ی آل عبا زینب نخوانش مضطرِ مقتل، بخوان پیغمبرِ مقتل شهیدِ نینوا را جان، سفیرِ کربلا زینب تمامِ منطقش قرآن، خطابش خطبه اَش ایمان نفیرِ حنجرِ سرخِ شهیدِ سرجدا زینب پس از سالارِ مظلومش، حرم را قافله سالار ز کوفه نایبِ معصوم، تا شام بلا زینب هدایت را همه معنا، ولایت را یدِ بَیضا امامت را بقا زیرا، که شد کنزُالوِلا زینب درایت کرد چون مادر، امامت کرد چون حیدر امامش را چو بی سر دید زیرِ دست و پا زینب دو دستش بُرد زیرِ پیکرِ صد پاره در مقتل و شد در قلّه ی عرفان، پیِ شکر خدا زینب از آن گودال تا کوفه، بلا را دید مکشوفه هزاران بار مضروبه شد از جور و جفا زینب به خون هفتاد پیکر دید و بر نِی هیجده سر دید و غم را تا به آخر دید و زیبا دید، وا زینب گهی در گوشه ی زندان، گهی در گوشه ی ویران یتیمان را نوازش کرد با اشک و دعا زینب میانِ مجلسِ دشمن، سرِ خونِ خدا را دید... به چوبِ خیزران، مضروب در تشتِ طلا زینب در آن بزمِ شراب آری، بپا شد انقلاب آری ز عنوانِ کنیزی! چون یتیمی گفت یا زینب سه ساله دختری را در خرابه جانِ خود خواند و... در آن ویرانه مدفون ساخت جانِ خویش را زینب قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد غمش در جانِ ما جاوید، مکتب را بقا زینب هزاران چون سلیمانی، فدای یک نخِ معجر همان معجر که عفت را نمایش داد با زینب ظهورِ مهدی آل علی بسته به نجوایش بخوان همراهِ او "یا منتقم اَلغوث" با زینب @hajmahmoodzholideh
سلام من سلام من به لحظه وصال تو سلام من سلام من به راسِ بی مثال‌ تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به قلب پر ز خون تو سلام من سلام من به جسم واژه گون تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به حنجر بریده ات سلام من سلام من به گیسوی کشیده ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به اکبر و به اصغرت سلام من سلام من به ناله هاي مادرت حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به کاروان خسته ات سلام من سلام من به دخت دل شکسته ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به کودکان تشنه ات سلام من سلام من به حلق زیر دشنه ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به ساقی غمین تو سلام من سلام من به آه آتشین تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من @hajmahmoodzholideh بهمن ۱۴۰۱/ماه رجب المرجب
ای بر فلک روشن مقامت یَابنَ صادق وی از تو بر عالم زِعامت یَابنَ صادق اسمِ تو بوده از ازل، بابُ الحوائج ای سکّه‌ی عزّت بنامت یابن صادق تنها نَه ما، مستِ تولّای تو هستیم کلِّ عوالِم مستِ جامت یابن صادق قربانِ آباءِ کریمت، یابنَ حیدر قربان اَجدادِ گِرامت یابن صادق فرزند زهرائی و دلبند پیمبر ای مجتبایی قدّ و قامت یابن صادق سلطانِ دلهایی تو، حتی روزِ غربت باشد همه عالم غلامت یابن صادق کِی محو شد نورت، به زندان و سیَه چال داده خدا، نورِ تمامت یابن صادق آری درخشیدی تو، حتی در مَطامیر اینسان نشان دادی کرامت یابن صادق جنگیده ای با دشمنانِ دین و قرآن این است منشورِ پیامت یابن صادق ایجاز داری در روایات و احادیث اِعجاز داری در کلامت یابن صادق موسائی و دلداده‌ات، موسای عمران صد طور سینا هست، رامت یابن صادق کردی بلا را دور، از ما شیعیانت دیدیم غوغای قیامت یابن صادق □ □ □ نَه صیدِ دشمن شد امامت یابن صادق دشمن شده در صیدِ دامت یابن صادق جانِ خودت را در بلا کردی گرفتار تا جانِ ما باشد سلامت یابن صادق شرمنده‌ی رفتار و ایثار و مرامت ای جان بقریان مرامت یابن صادق حالا که تبعيدت نمودند از حریمت بی فايده ست از ما نِدامت یابن صادق رفتی از این زندان به آن زندان اسیری در چاه‌ها کردی اقامت یابن صادق تا کِی ترا خوانیم، در قعرِ سجونت ای کوه صبر و استقامت یابن صادق باید بپردازد هزینه، شیعه‌ی تو هرچند، دیر است این غَرامت یابن صادق کُشتند با زهرِ جفا، تا مَحو گردی اما بجا ماند اِحترامت یابن صادق می‌خواست کِتمانت کند، لب باز کردی بعد از شهادت با شهامت یابن صادق آمد رضا بالینِ تو، تا شاد گردی وقتِ عروج ای سرو قامت یابن صادق □ □ □ در این اسارت، هیچ آیا سنگ بارید؟ سوی تو، از دیوار و بامت یابن صادق زنجیر دیدی، تازیانه خوردی اما کِی شد جفا در اِزدحامت یابن صادق هرگز ندیده دخترت در قعرِ گودال زیرِ سمِ اسبان دوامت یابن صادق چکمه بروی سینه‌ات آمد؟ نیامد نیزه زده قاتل به کامت؟ یابن صادق غارت نشد عمّامه ات، هرگز نشد کم یک تارِ مویی از امامت یابن صادق کِی ماند بی غسل و کفن، جسمِ نحیفت ای بی‌کفن لفظِ مُدامت یابن صادق جِسمَت مَطافِ شیعه شد، بر جِسرِ بغداد این‌گونه شد حسن ختامت یابن صادق راضی شود از منتقم، زهرای اطهر رزوی که گیرد انتقامت یابن صادق @hajmahmoodzholideh
حمدِ ذاتِ لایزالی می‌کنم شکر، بر حیِ تعالی می‌کنم مِدحتِ مولی الموالی می‌کنم وصفِ آن، اَعلای عالی می‌کنم عشقِ احمد را اسیرم، یاعلی بنده‌ی نِعمَ الامیرم، یاعلی بنده‌ی مولا، اسیرِ ایزد است عبد حیدر، عبد حیِ سرمد است اولین مجنونِ مولا، احمد است بعثتِ احمد، سُرور مُمتد است مِدحتِ حق، با نبی بِشنیدنی است با علی، وصفِ محمد دیدنی است قبلِ بعثت، بود احمد با علی قبلِ خلقت، گقت با حق یاعلی تا که شد بر حضرتش اِعطا علی آنچه احمد گفت، کرد اجرا علی بی علی، اصلِ عدالت منتفی است بی ولای او، رسالت منتفی است آن خدایی که دم از خاتم زند بی علی، کِی از رسولش دم زند بی علی، بر او صلا محکم زند دستِ رد، بر عالَم و آدم زند بر جمیع انبیا، مولا علی است بر تمام اولیا بابا علی است حق امیرُالمؤمنین، حق با علی است حق امامُ المتقین، حق با علی است حق علی حبلُ المتین، حق با علی است حق محمد را امین، حق با علی است حق نمی‌گنجد بجز نام علی عالمی مستِ میِ جام علی حق اگر خواهی، رُخِ داور ببین بر فرازِ دستِ پیغمبر ببین سوره‌ی توحید با کوثر ببین با علی، نابودیِ ابتر ببین دین و قرآن بی علی معنا نشد غیر زهرا کس به او همتا نشد جان و روح مصطفی یعنی علی عشقِ ختم الانبیا یعنی علی حافظ دین خدا یعنی علی تالیِ خیرالنسا یعنی علی مصحفِ قرآن، کتاب مصطفاست ناطقِ قرآن، علیِ مرتضاست در دلِ کعبه، رسولِ حق پرست با علی، بت‌های باطل را شکست هر که با مولا نباشد کافر است با پیمبر، کافری پیمان نبست قالعِ شرک و نفاق و کفر کیست؟ جز امیرالمؤمنین، فاروق نیست عشق یعنی، عشقِ یکتای علی علم یعنی، علمِ والای علی نطق یعنی، نطقِ غرای علی زهد یعنی، زهدِ زیبای علی سَروِ تقوا، با علی رعنا شود شکر، تنها با علی معنا شود کیست حیدر آنکه جز او یار نیست بر پیمبر غیر او دلدار نیست آنکه جز او آگه از اسرار نیست غیرِ او، کس حیدر کرار نیست راسِ مرحب، می‌شود از او جدا فرقِ عَمرِ عَبدوُد، سازد دوتا حیدر کرار، یعنی شیر حق در غبارِ فتنه‌ها، تدبیر حق در صفوفِ معرکه، تکبیر حق روی دستِ مصطفی، تصویر حق با علی، دنیا بهشت فاطمه ست دولتِ حق، سرنوشت فاطمه ست اوست میزان همه تقدیس‌ها می‌شود تبیین از او تدریس‌ها دور سازد از بشر ابلیس‌ها برنمی‌تابد علی تبلیس‌ها هرچه دین اعجاز دارد از علی است ابرِ رحمت، هرچه بارد از علی است ابرِ بی باران، از او باران شود موجِ هر دریا، از او طوفان شود عمرِ بی‌سامان، از او سامان شود مرگِ رنج آور، از او آسان شود محتضر! یک لحظه صبر، آید علی در سرازیری قبر، آید علی ما که جان، با اذنِ داور می‌دهیم در حقیقت، جان به حیدر می‌دهیم در رهَش، جان و تن و سر می‌دهیم دست، با ساقی کوثر می‌دهیم روز محشر در سپاه صاحبیم از خدا روی علی را طالبیم @hajmahmoodzholideh
مدینه وقت خداحافظی شده با تو دگر به کوچه نبینی عبورِ ما را تو از این پس، آیه‌ی نیلی به کربلا دارم حدیث صورت و سیلی به کربلا دارم از این به بعد خیامم، به شعله بنشیند غلاف و تیغ و نیامم، به شعله بنشیند از این به بعد مسیرم، به قتلگاه افتد که راه طفل اسیرم، به قتلگاه افتد از این به بعد ندارم، امان به بحر و بری نه بر تن است مرا کهنه پیرهن، نه سری از این به بعد، نه معجر بماند و نه لباس بگو که چشم تو روشن، امیر من، عباس! □ □ □ اَلا امیر سپاهم! در این شب تاریک گذر کنید نهانی، ز کوچه‌ای باریک قرارمان همگی هست، با رسول الله وداع آخرمان است، با رسول الله که جدِ اَطهرمان، خود به گوش من فرمود: شبانه رو سوی کرب و بلا نمایم، زود خدا اراده نموده، که کشته‌ام بیند به روی خاکِ عطشناک، تشنه‌ام بیند خدا اراده نموده اسارتِ زینب ز اهل کوفه ببیند، جسارتِ زینب بگو به اهل حرم، گرچه خود سبکبارند لباس و چادر و معجر زیاد بردارند صغیره های حرم صیدِ نقشه می‌گردند تمامِ یاس رُخانَم، بنفشه می‌گردند مرا نه خواهرِ من، در عبا کند پیدا میان تیغ و سنان و عصا کند پیدا سرم به نیزه رود، خواهرم به همراهم به شام و کوفه رود، کاروانِ پر آهم عزا و بزمِ شراب و اسیریِ زینب میانِ طشت طلا، چوب خیزران بر لب هجومِ تهمتِ بیگانگان به هیزی، آه حریمِ عصمتِ آل علی، کنیزی، آه دفاع از حرم اهل‌بیت، نزدیک است که انتقامِ غمِ اهل‌بیت، نزدیک است @hajmahmoodzholideh
ما که در درگاه سلطانِ خراسان آشناییم از قدیم اینجا نمک پروده‌ی خوانِ ولاییم سائل دیروز و امروز حرم نه، ایهاالناس از ازل بابُ الجوادی بوده‌ با قالوا بلاییم فطرتِ ما از همان دوران، مقیم یار بوده از دعای فاطمه تا حشر با او هم‌صداییم یاامیرالمؤمنین حیدر، نیفتد از لبِ ما یعنی از اصحاب صفّه، در حریم مرتضاییم یاعلی گویان، امورِ خویش را از پیش بردیم از خراسان تا نجف، اهلِ دوتا ایوان طلاییم کفشدار و نوکر و جاروکشانِ افتخاری همچو رهبر، خادمِ مولا علی موسی الرضاییم با امیدِ کامل از ناحیه‌ی زهرای اطهر فکرِ احداثِ شبستان و بقیعِ مجتباییم پنجره فولادِ سقاخانه‌ی اُمُ البنین را از همین حالا، چو صحنِ کهنه در حالِ بَناییم سر به‌راهِ اربعینیم، با شهیدان هم‌نشینیم تا ظهور یار، راهی از نجف تا کربلاییم باده‌ی یالَیتَنا کُنّامَعَک نوشیده‌ایم و در دفاعِ از حرم، جان برکف‌ِ آل عباییم راهیانِ نینوا، از طوس تا قدسِ شریفیم راهیِ راهِ سلیمانی، به فرمانِ ولاییم نام زهرا نقشِ دلها، نام مهدی نقشِ سربند مفتخر بر پرچم سبز محبان الرضاییم با علمدار حرم، پیمانی از دیرینه داریم حافظان حرمتِ اهلِ خیامِ نینواییم جسم و جان و چشم و دست و فرق و سر، قابل ندارد از همه هستی گذشته، در رهِ زینب فداییم از امان نامه، تنفر در دلِ ما، مانده عمری همچنان عباس، شرمنده ز روی مصطفاییم @hajmahmoodzholideh