eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"" "در رهِ اِبقای ولای علی" عالم و آدم بفدای علی گر شهدایند همه فاطمی فاطمه هست از شهدای علی کارِ رسالت به چه تایید شد؟ مُهرِ ولای کفِ پای علی وحی به آوای که نازل شده؟ صوتِ الهی است، صدای علی چیست که اِتمامِ همه نعمت است؟ نورِ ولایت، ز عطای علی سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اول و آخر به حقیقت علی است حافظ قرآن و شریعت علی است راهِ صراط است اگر مستقیمِ سلسله جنبانِ طریقت علی است پرتوِ خورشیدِ فروزانِ عدل ضامنِ اجرای عدالت علی است بابِ علومِ نبوی، قلبِ او ماهِ شبستان هدایت علی است سَروَر و مولای همه اولیاء قافله سالارِ ولایت علی است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم غدیر شیرازه ی دینِ خداست غدیر نوروزِ همه انبیاست غدیر معراجِ رسول خدا غدیر روز سدره المنتهاست غدیر اُستوانه ی دینِ حق غدیر پشتوانه ی اولیاست غدیر اِحرازِ امامت به خلق غدیر جاودانه در نسلهاست غدیر ضامنِ بقای ولی غدیر ضامنِ بقای وِلاست سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست علی؟ جلوه گرِ آفتاب کیست علی؟ نور دِهِ ماهتاب کیست علی؟ زمزمه‌ی فاطمه کیست علی؟ خواسته ی مستجاب کیست علی؟ خالقِ هفت آسمان کیست علی؟ صاحبِ خاک است و آب کیست علی؟ مالکِ روزِ جزا کیست علی؟ بوالحسن و بوتراب کیست علی؟ فصلِ حق و باطل است کیست علی؟ مَرزِ ثواب و عِقاب سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم جانِ جهان، علی علیه السلام شاهِ شهان، علی علیه السلام مظهر اَسماءِ خدای بزرگ نورِ جنان، علی علیه السلام آن نَبَاءِ عظیم در عالمین نبضِ زمان، علی علیه السلام هم شهِ مردانِ جوانمرد، هم... سِر نهان علی، علیه السلام علی سایه ی سبحان به سرِ بندگان اَمن و اَمان، علی علیه السلام سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست معمای خدا؟ حیدر است عبدِ سراپای خدا حیدر است مَحرمِ اَسرارِ اَزل تا اَبد مَردِ سحرهای خدا حیدر است زینتِ محراب جمال علی دستِ تمنای خدا حیدر است عارفِ بِالله، بِوَالله اوست عاشق و شیدای خدا حیدر است دستِ خدا، چشمِ خدا، گوشِ حق دیده ی بینای خدا حیدر است سِرِ خداوند غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لِکُم دینَکُم اُلگوی هر مومنِ پرهیزکار اُسوه ی اخلاص و شکیب و قرار محنتِ او محو کند از مُحِب کوه ترین سَیئه ی روزگار مُظهِرِ ایمان به همه مومنین کاتبِ وحی و شهِ دُل دُل سوار کاشفِ کرب از سَر و روی نبی جانِ محمد، سپرِ جانِ یار شیر خدا، دَمدَمه ی لافتی صاحبِ تیغِ دو دمِ ذوالفقار سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اوست امیرِ همه ی مومنین اوست مبیرِ همه ی مشرکین اوست مجیرِ همه پیغمبران اوست مجیبِ همه ی مرسلین اوست امیدِ همه مستضعفان اوست کمینِ همه مستکبرین اوست براتِ همه یاران ز نار اوست نجاتِ همه اصحابِ دین ختم کُن قائله ی نَهرَوان کور کُنِ فتنه گر و قاسطین سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم "آنچه ز مخلوق، خدا طالب است حبِ علی بنِ ابیطالب است" وجهِ جمالِ اَزلی روی او وَه که چه رخسارِ علی جاذب است هر چه سئوال است بپرسید از او پاسخِ او بر همگان جالب است فاتحِ خیبر، همه جا پهلوان مَرحب، مغلوب و علی غالب است طبقِ فرامینِ رسولِ خدا نشرِ غدیرِ علوی واجب است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم قدرِ غدیر از چه شناسا نشد؟ اُمتِ دین، یاورِ مولا نشد! بعدِ پیمبر، ز چه رو هیچکس بر سرِ آن عهد، مهیا نشد؟ روزِ حمایت ز ولایت، چرا یارِ علی، جز دلِ زهرا نشد؟ خانه نشین شد ولی الله، آه... شیعه که جز فاطمه اِحیا نشد! سیلیِ محکم که به رویش زدند خورد زمین، جز به عصا پا نشد! شد در و دیوارِ حرم شعله ور هیچکسی مُعترض آنجا نشد! در وسطِ شعله در آن اِزدحام جز به لگد دربِ حرم وا نشد! ضربِ لگد، پهلوی زهرا شکست کس مددش، فضه بیا را نشد! دستِ علی بسته شد و باز هم مردِ رهی، مانعِ شورا نشد! باز کمربندِ علی را گرفت مانعِ او صد صفِ اعدا نشد! ضربِ غلاف آمد و دستش فتاد باز علی یکه و تنها نشد! قامت زهرا وسطِ کوچه ها جز به غمِ عربتِ او تا نشد! باز خروشید چو آتشفشان کار بجز خطبه ی غرّا نشد! با همه تاکیدِ رسول خدا مزدِ رسالت ز چه اجرا نشد؟! وای به بیعت شکنانِ غدیر بیعتشان بهر چه ابقا نشد؟! بعدِ علی و حسن و فاطمه پرچمِ دین، جز به حسین پا نشد کرب و بلا، یارِ غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم "" @hajmahmoodzholideh
سلام ای نام نیکت، بابِ حاجات سلام ای قبله کوی مناجات سلام ای ذوب، در درگاه ایزد سلام ای جلوه ی روی محمد سلام ای عبد صالح، بنده ی حق امامِ عصمت و شرمنده ی حق سلام ای مُظهِرِ آیاتِ کوثر سلام ای حضرت موسی بن جعفر سلامِ ما، به خیرِ مقدمِ توست سلامِ ما، جوابِ هر دمِ توست تو که فرزندِ ختم المرسلینی تو دلبندِ امیرالمومنینی تو زهرا را عزیز و نور عینی تو موسای حسن، نوحِ حسینی وصیِ سیدِ سجاد هستی چو باقر، مَظهرِ ایجاد هستی تو نورِ صادقِ آل عبایی امینِ وحی، بابای رضایی امامِ پنج معصومی، نگارا به معصومه پدر، حجت خدا را وجودت مایه ی لطف و کرم شد ز فرزندان تو، ایران حرم شد تَوَلا با تو هر جا گسترش یافت تَبَرا با تو آقا گسترش یافت علومِ دین، ز علمِ تو عیان شد مواساتِ تو درسِ شیعیان شد ز کَظمِ غِیضِ تو، شد حِلم لبربز و از حِلمِ تو الطافِ خدا، نیز تو آقای تمام انبیائی تو فخر اولیا و اوصیائی رهِ قرآن و عترت از تو برجاست علَم در دستِ اعجازِ تو برپاست خدا فرمود: این فرزند زهرا برای حفظِ دین، آمد به دنیا □ □ □ اَلا ای آسمانها تحتِ امرت شَها ای کهکشانها تحتِ امرت ترا آلِ سیادت میشناسند همه اهلِ ارادت میشناسند تو مولای جمیعِ ممکناتی نه گمنامی، که فخر کائناتی نباشد دهر در اَمرت مردد فَلَک، با گردشِ چشم تو گردد ولایت بهرِ فوقَ الارض داری تو بر تحتَ الثَری، رحمت بباری به اذنِ تو رسد فصلِ بهاران به یُمنِ تو ببارد برف و باران به امر تو شود دریا خروشان به فرمان تو معدنهاست جوشان به نطق و منطقَت، مَنطوق داری امامت بر همه مخلوق داری به موجودات، روزی میدهی تو و بر ذرات منّت مینهی تو به دستت، مِهر و مَه، چون دانه تسبیح کند قرآن، مقاماتِ تو تشریح تو آیاتِ خدا را روح و جانی روایاتِ نبی را حکمرانی □ □ □ اَلا ای جان و هم جانانِ خاتم تویی فرمانروای کلِ عالم تویی شاهَنشَهِ عالم به هر حال به فوقِ عرش یا قعرِ سیه چال چنان محوِ خدای خویش بودی که با مولای خود خلوت نمودی تو بودی که شبیهِ عمه جانت به زندان، حفظ کردی آرمانت نه زندان مانعِ نورِ وجودت که زندانبان مزاحم بر سجودت به دیدار خدا بس بیقراری چه اُنسی با غل و زنجیر داری شنیدم یاسِ رویت، خورده سیلی رخِ ماهت، چو مادر گشت نیلی ولی با اینهمه، با خویش گفتی: که زیر پای مرکب ها نرفتی ندیدی تاخت و تازِ سواران نشد پا تا سرِ تو نیزه باران نشد رَاست جدا پیشِ عیالت نبود از اهلِ بیتِ خود، مَلالت ندیدی خواهرت را در اسارت ندیدی دخترت را در جسارت نشد بزم یزیدی ها نصیبت ندیدی دختران را در مصیبت امان از ننگِ عنوانِ کنیزی نمیگویم ز هیزی، هیچ چیزی @hajmahmoodzholideh
- نزول آیه زکات، آیه تطهیر و سوره هل اتا شکرِ خدا که حافظِ دینِ خدا، خداست مامورِ حفظِ عترتِ و دین، ختمُ الانبیاست بالاترین دلیل به آیات، هَل اَتاست وقتی کسی، علیهِ خدا اِدعا کند اینجا نبی، به یاریِ عترت، دعا کند با اهلبیتِ خویش، پیمبر خطاب کرد همره، دو سبط و فاطمه و بوتراب کرد شرمنده از تجمّعشان آفتاب کرد گفت ای خدا، اَهالیِ من، زینتِ منند این جمع، اهلبیتِ من و عترتِ منند یارب بحقِ فاطمه رحمت بما ببار این جمع را ز رجس و پلیدی جدا بِدار ما را مطهر از همه آفات،،، برشمار در دَم رساند آیه ی تطهیر، جبرئیل میگفت با ملائکه تکبیر، جبرئیل با صدهزار شکر و دوصد ذکرِ کردگار راهی شدند با همه ی، هیبت و وقار بهرِ مباهله بسوی نقطه ی قرار تا صف زدند آل نبی گِرد هم، چو کوه حیران شدند جمعِ نصارا از این شکوه دیدند چونکه آل نبی را، خدا صفات نَجرانیان ز گفته پشیمان شدند و مات گفتند جملگی که نباشد رهِ نجات اِلّا به سر نهادنِ حکم محمدی این است دینِ حق و همین، راه سرمدی وقتی رسول، حجتِ حق را بیاورد... اولاد را به همرهِ زهرا بیاورد... همراهِ آل فاطمه، مولا بیاورد... دیگر توانِ هیچکسی قد نمیدهد حق را خدا به غیر محمد نمیدهد نورِ جلیست، آیه ی نابِ مباهله شرحِ ولیست، آیه ی نابِ مباهله مدحِ علیست، آیه ی نابِ مباهله در ظاهرش، اگر چه بنام پیمبر است شانِ نزولِ آن بخدا، وصفِ حیدر است آری، علیست وجهِ خدا، مایه ی خدا نور خدا، تمامیِ سرمایه ی خدا توحید را نشانِ خدا، آیه ی خدا شاهی که بر گدا برکات آورَد، علیست آنکه رکوع را به زکات آورَد، علیست وقتی خدا به حیدر عطا،،، ذوالفقار کرد اِبقای دین، به حیدرِ دُل دُل سوار کرد در راهِ دین، علی همه هستیِ نثار کرد تنها اُحد نشاند، نَود زخم بر تنش بدر و حنین ها سببِ بغضِ دشمنش حیدر شناس کیست، بجز یارِ مرتضی زهرا پیِ تلافیِ ایثارِ مرتضی آمد به کوچه و شد علمدارِ مرتضی آنجا که هیچکس به علی،،، اعتنا نکرد زهرا، علیِ خانه نشین را رها نکرد در کوچه ها ز فاطمه، حرمت شکسته شد پهلوی او براهِ ولایت شکسته شد در بیتِ وحی،،، غنچه ی عصمت شکسته شد پس پاسدارِ میر و علم، کیست؟ فاطمه اصلِ مدافعینِ حرم، کیست؟ فاطمه حقِ علی، به یاریِ زهرا اَدا شود باید بِراهِ فاطمه، جانها فدا شود تا راضی از تمامیِ عالم، خدا شود زهرا شناس کیست؟ حسین است و زینب است کرب و بلا شناسیِ ما، اصلِ مطلب است کرب و بلا، که مکتبِ زهرا شناسی است گودالِ قتلگاه، تولّا شناسی است رفتارِ شام و کوفه، تبرّا شناسی است در قتلگه، امام که مهمان نمیشود! بر نیزه راسِ قاریِ قرآن نمیشود! مظلوم را، به نیزه ی صیاد میزنند؟ زنجیر را، به گردنِ سجاد میزنند؟ آخر، سرِ سه ساله مگر داد میزنند؟ ویرانه را، رقیه که آباد میکند... نامِ علی، به ماذنه ها داد میکند @hajmahmoodzholideh
رباعیات مباهله و حدیث شریف کساء بر هیبت عترت پیمبر صلوات بر جان نبی حضرت حیدر صلوات بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین بر عید مباهله مکرر صلوات بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمن پنج تن دمادم لعنت بر پنج تن آل محمد صلوات @hajmahmoodzholideh
خدایا خود تو شاهد باش، بس غم می‌رسد از راه به هر منزل غمی تازه، به قلبم می‌رسد از راه منم صاحب حرم اما، شدم دور از حرم حالا... که بیرون رانده اند، اَنبوهِ ماتم می‌رسد از راه شدم منزل به منزل، دور از بیتِ تو آواره به سویم از اَجل پیکی، دمادم می‌رسد از راه به هر منزل فرود آیم، نظر بر آسمان دارم چو بابایم علی، اَخبارِ مرگم می‌رسد از راه ز طفلِ شیرخواره، تا جوانِ هیجده ساله غمِ جان دادنِ آنان، به یادم می‌رسد از راه بساطِ فتنه برپا هست و من راهیِ گودالم رضای توست که، تنها به دادم می‌رسد از راه منم آماده ی غربت، حرم آماده ی محنت ولی هیهات از ذلت، به گوشم می‌رسد از راه عطش ریزد اگر بر لب، اَسیری گر روَد زینب یقین دارم که از سویت، اَمانم می‌رسد از راه به هر منزل که میاُفتد نگاهم در نگاهِ او نوای غربتِ خواهر، به جانم می‌رسد از راه سه ساله دخترم، بر دوشِ سقایم چه غم دارد پس از این است که، آهِ یتیمم می‌رسد از راه صدای مادرم زهرا، به گوشم گاه می پیچد که قرآن خواندنَت، از نیزه هردم می‌رسد از راه من و این جمعِ یارانم، تو و این اشک بارانم به دیدارِ تو آیا وصلِ جانم می‌رسد از راه؟ سَرم را روی نِی بنگر، تنم را زیر سُم، دانم... که قطعه قطعه جسمم، قتلگاهم می‌رسد از راه تمامِ هستی اَم گردد، فدایت روز عاشورا که خونخواهِ شهیدانِ محرم می‌رسد از راه به کعبه ظلم شد اما، به صاحب کعبه اَفزونتر یقین دارم، که روز انتقامم می‌رسد از راه @hajmahmoodzholideh