eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شده فکر و ذکرِ مدامِ ما، غمِ صبح و غصه‌ی شامِ ما که چه بگذرد به امامِ ما، ز غمِ اسارت کربلا ای عزیز دل، ای عزیز جان، غم و درد توست، غمِ شیعیان غمِ فاطمی، غمِ زینبی، چه بیاورد به سرِ شما؟ چه کنی تو با غمِ جدِّ خود، قد و قامتِ خمِ جدِّ خود که شد از غمِ پسرش دوتا، و غمِ دو دستِ شده جدا چه بگویم از دلِ پر غمت، ز هجومِ این همه ماتمت غم خیمه‌ها، غم بچه‌ها، غم نیزه‌ها، غم عمه‌ها غم حنجری که بریده شد، غم جامه‌ای که دریده شد غم معجری که کشیده شد، غم بی کفن غم بوریا چه حکایتی چه روایتی، چه مصیبتی چه عداوتی ز شهادتِ شهِ تشنه‌ای، که بریده شد سرش از قفا سمِ اسب و تن، لگد و بدن، چه تهاجمی، به امام من نه فقط به تیر، نه فقط به سنگ، به تَبَر، به تیغ و سرِ عصا همه اهل‌بیت به اسارت و، همه دشمنان به جسارت و همه خیمه‌ها شده غارت و، همه کشته‌ها به زمین رها همه چهره‌های شده کبود، پیِ سیلی و لگدِ یهود که به ریسمان همه بسته بود، همه زخمی‌اند، سر و دست و پا همه خونجگر همه دربدر، همه بی رمق همه بی سِپر به چه دشمنی شده همسفر، حرم حسین حرم خدا شده شمر و خولی و حرمله، همه جا ملازمِ قافله ز مدینه این همه فاصله، سوی شام و کوفه شده چرا؟ همه قافله پی‌ِ نافله، به دو دستشان شده سلسله شده پای دختری آبله، روی خار و سنگ و کلوخها غمِ زینب است و عِتابها، چه کند به بزمِ شرابها فقط از سِلاحِ خطابها، شده نقشه‌ها همه برمَلا به نبی قسم، به علی قسم، اگر آهِ دختِ علی نبود نرسیده بود دستِ ما، سخنی ز کشته‌ی نینوا بِشَوم اگر، به دلِ حزین، به تو ای امامِ زمان معین غم فاطمه شود آشنا، به دلی که تو بکنی دعا ز تو نصرتی اگرم رسد، و هوای تو به سرم رسد دلِ نوکرت به حرم رسد، نشوم من از شهدا جدا @hajmahmoodzholideh
برخیز یابنَ بوتراب از خاکِ صحرا بنگر به حال خواهرت، فرزند زهرا دانم که در گودالِ خون باشد تنِ تو با سر مهیا شد، به کوفه رفتنِ تو وقتی سرت را از قفا دیدم بریدند پیراهنت را از تنت بیرون کشیدند دشمن ز عریان کردنت، قصدی دگر داشت از خجلَتِ ما در چنین وضعی، خبر داشت می‌خواست شرمنده کند آل علی را خاموش در مقتل کند نوری جلی را نورِ تو پرپر هم، بر این عالم بتابد با جسمِ بی‌سر هم، به این عالم بتابد دانم هواست هست، بر اشکِ یتیمان داری هوایم را، در این شام غریبان □ □ □ تو در میانِ مقتل و من در اسارت شد دستِ دشمن باز بی تو، بر جسارت حالا دگر کرب و بلا، دشتِ بلا شد آل علی، بر حصرِ دشمن مبتلا شد در کربلا امشب شده صادر، دو دستور آن‌سو هجوم، این‌سو فرار از خیلِ مامور مشعل بدستان حمله‌ور گشتند هر سو یک محرمی، در بینِ این نامحرمان کو از حکمِ غارت، چاره‌ای خواهر ندارد چشم تو روشن، دخترت معجر ندارد دستانِ غارتگر، به چادرها رسیدند سوی حریمت، با تفاخرها رسیدند با قهقه. دنبال دخترها نمودند با هلهله، از خود تشکرها نمودند وقتِ فرار، از پا یتیمانت فتادند در گودیِ خندق، اسیرانت فتادند جمعی، میانِ جمعِ عدوان گیر کردند یک عده، در خارِ مغیلان گیر کردند در خارها مانده، سه‌ساله دختر تو در خیمه‌ها مانده، گُلِ پیغمبر تو برخی ز طفلان گم شدند، ای وایِ زینب شاید که زیر سُم شدند، ای وایِ زینب گشتم بقدری، زیرِ خار و بوته‌ها را شاید کنون پیدا کنم، گلدسته‌ها را از ترس و وحشت، نوگلان پژمرده بودند دیدم به زیرِ بوته‌ها، دِق کرده بودند حالا ببین، زینب نشسته نافله خوان از پا فتاده، دست بسته، نافله خوان یک‌سو بدن‌ها در بیابان، مانده بی‌سر یک‌سو اسیران دربدر، با دیده‌ی تر بنگر سکینه، بی‌قرار و نوحه‌خوان است یاد عمو مویه کنان و نغمه‌خوان است گوید رباب: این غصه را باور ندارم حالا که آب آزاد شد، اصغر ندارم در پیشِ چشمِ مضطرِ ما، خیمه‌ها سوخت گهواره هم غارت شد و چندین عبا سوخت از پاره پاره کردنِ قرآن چگویم از گوشهای پاره‌ی طفلان چگویم در بینِ غارت رفته‌ها، انگشترم بود چندین لباسِ دستدوزِ مادرم بود چیزی نمانده جز تو و ما، در بیابان غارت زده مائیم حالا، در بیابان @hajmahmoodzholideh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ای آبروی لشکر عباس ای پاره پاره پیکر عباس تا عاشقانه در خون نشستی پشت مرا ز داغت شکستی /۲ ( کاشف الکربَم یا ابالفضل /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ای کامِ تشنه ات دریایم وی مشک پاره ات سودایم طفلان در انتظار عمویند از تشنگی کلامی نگویند / ۲ ( کاشف الکربَم یا ابالفضل /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ داغت به سینه دارد زینب تابِ غمت ندارد زینب بی تو سکینه گیرد بهانه گه از مدینه گیرد نشانه ( کاشف الکربَم یا ابالفضل /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @hajmahmoodzholideh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در شام آخر مهمانی دارم عجب شبی قرآنی امشب شب مناجات دلهاست فردا گهِ ملاقات زهراست / ۲ (من غریب نینوایم /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ خار از زمین اگر بردارم در دل غمِ یتیمان دارم امشب که کودکانم امیرند فردا در این بیابان اسیرند / ۲ (من غریب نینوایم /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ خواهر مکن چنین بی‌تابی تو افتخار بوترابی جدم که بود عزیز خدا رفت زهرا فدا شد و مرتضا رفت باید به غربت از این سرا رفت (من غریب نینوایم /۳ )۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @hajmahmoodzholideh
اشعار حاج محمود ژولیدهسبک نوحه محرم 1404.mp3
زمان: حجم: 1M
🔈 با صدای ذاکر اهل بیت علیهم السلام آقای مهدی معروفی
ید خالقِ علمداران خالقِ علمداران تا ابد اباالفضل است پیرِ راهِ سرداران پیرِ راهِ سرداران تا ابد اباالفضل است هر شهیدی از ما رفت هر شهیدی از ما رفت لشکری امید آمد هر که سوی مولا رفت هر که سوی مولا رفت لشکری امید آمد گفته رهبرم هستم گفته رهبرم هستم زیر سایه‌ی عباس پرچم است در دستم پرچم است در دستم زیر سایه‌ی عباس تیغِ حیدر کرار تیغِ حیدر کرار دست رهبری باشد ذوالفقارِ حق این‌بار ذوالفقارِ حق این‌بار دست رهبری باشد فتح خیبری دیگر فتح خیبری دیگر در کمین صهیون است تیغِ حیدری دیگر تیغِ حیدری دیگر در کمین صهیون است فتحِ قلّه‌ی ایمان فتحِ قلّه‌ی ایمان با عنایت زهراست دستِ برترِ ایران دستِ برترِ ایران با عنایت زهراست ید @hajmahmoodzholideh تیرماه۱۴۰۴/محرم۱۴۴۷
یابنَ اَميرالمؤمنين، اَنتَ الاَمیری عمری زمین خوردم که تو، دستم بگیری من نوکر پیر توام عمری زمین‌گیر توام عباس اباالفضل عباس اباالفضل دیگر قبولم کن مرا دریاب اباالفضل قربانی اَم کن در رهِ ارباب، اباالفضل بابَ الحوائجِ حرم نذر حسین، جان و سرم عباس اباالفضل عباس اباالفضل یاسیدی، از بسکه آقایی اباالفضل هر تشنه را، پیوسته سقایی اباالفضل لب تشنه‌ی جام توام دیوانه‌ی نام توام عباس اباالفضل عباس اباالفضل ساقی تویی، لب تشنه طفلان حسینند بعد از تو آواره، یتیمان حسینند سرگشته‌ی زهرا شوند غارت در این صحرا شوند عباس اباالفضل عباس اباالفضل پرچم نمی‌ماند زمین بی‌تو سپهدار زینب علمداری کند بی‌تو علمدار حرامیان غارتگرند معجر ز سرها می‌درند عباس اباالفضل عباس اباالفضل وقتی که از بالای نی، خون گریه کردی دیدی اسیران را که محزون گریه کردی دیدی حرم را، در بلاست منزل به منزل، کربلاست عباس اباالفضل عباس اباالفضل دیدی پس از یک اربعین ناقه‌سواری برگشته زینب از سفر، با آه و زاری کرده نهان آلاله را در شام غم سه‌ساله را عباس اباالفضل عباس اباالفضل حرم حضرت اباالفضل علیه السلام شهریور ۱۴۰۳/ماه صفر ۱۴۴۶ اربعین حسینی
#زمینه_حسینی شده نیَّتم از اون روزیکه جمعی از روی در رد شدن توی گودالم یه لشکر با اسباشون از پیکرم رد بشن آخه مادرم همه استخونِ تنش زیر در له شده باید که منم همه استخونام زیر دست و پا له بشه مادر جون بیین با خاک یکسانم کردن این مردم بی‌وفا که نقش زمین ببین زینت عرش حق شد زیر دست و پا تموم حرم دارن مبینن از قفا رأسمو می‌بُرن پیش خواهرم دارن کهنه‌پیراهنو از تنم می‌بَرن نه رحمی دارن به این ناله و شیون و گریه‌ی دخترم نه کاری دارن داره می‌رسه، یابُنَیَّ ز تو مادرم #زمینه_حسینی @hajmahmoodzholideh