eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بگوش دل رسد این نغمه بر ما که شد در خاک جبهه شور و غوغا شبی یاران درون خیمه بودند همه آهنگ حمله می سرودند که فرمان آمد ای یاران بیایید برای حمله ای آماده باشید به سر دوران هجر و رنج آمد زمان کربلای پنج آمد همه با اشک شوق و روی خندان شدند آمادة دیدار جانان عجب شوری درون خیمه ها بود که ذکر حضرت زهرا بپا بود یکی می گفت یا رب کن عنایت دهم این جان ناقابل برایت ره دشت و ره صحرا بگیرم تقاص سیلیِ زهرا بگیرم یکی می گفت با آوای خسته کجایی مادر پهلو شکسته قسم بر حیدر و بر کودکانت بگیرم انتقام از دشمنانت شب حمله شب معراج یاران شب آزادیِ چابک سواران همه خوشحال و خندان می دویدند تو گویی سوی جانان می دویدند در آن لحظه رخ دلدار دیدند صدای مادرش زهرا شنیدند بیائید ای عزیزانم بیائید شما یاران و فرزندان مایید شما شمع جهان افروز هستید بحق محسنم پیروز هستید @hajmahmoodzholideh
جانِ ناقابلی که من دارم، بفدای تو سیدی مولا کی بریزد ز حنجرم خونم، پیش پای تو سیدی مولا ای همه آرزوی دیرینم، با تو تکمیل می‌شود دینم بی وِلای تو مرده اَم سوگند، به وِلای تو سیدی مولا هنرِ عاشقی دفاع از توست، بی دفاع از تو عشق بی معناست آری این درس را گرفتم از، کشته های تو سیدی مولا کشته ها خواهد اشکِ چشمانت، دردها دارد آهِ سوزانت می‌رسد روزِ عید قربانت، با لقای تو سیدی مولا گر نگردد فدای تو شیعه، نشود همصدای تو شیعه حرمتت را به باد خواهد داد، آشنای تو سیدی مولا آنکه آتش کشد به قرآنها، یا اهانت کند به ایمانها رحم کی میکند به عمّامه، یا عبای تو سیدی مولا داعشی های این وطن امروز، نسلِ اِبنِ زیادها باشند شمر و خولی و حرمله هستند، خصم های تو سیدی مولا ما ولی با تو هم قسم هستیم، سرِ عهدی که با شما بستیم نسل سلمان و هم سلیمانیست، همصدای تو سیدی مولا می‌رویم ای سلاله ی زهرا، راه طهرانیِ مقدم را انتقام از یهود میگیریم، به وَلای تو سیدی مولا به پیمبر به حیدرِ کرار، نشود روزِ واقعه تکرار امتی هست راهیِ راهِ کربلای تو سیدی مولا کربلای ترا اسارت نیست، بهرِ ناموسِ تو جسارت نیست هست آنروز مادرت زهرا، مقتدای تو سیدی مولا از نسیمِ سحر خبر آید، کز حرم منجیِ بشر آید کعبه در انتظارِ دیدار و خطبه های تو سیدی مولا @hajmahmoodzholideh
خدا را مغفرت خواهی، بیا در مکتب باقر نبی را هر صفت خواهی، بیا در مکتب باقر علی را مرحمت خواهی، بیا در مکتب باقر زلالِ معرفت خواهی، بیا در مکتب باقر بزن زانوی تکریمش، که او مولاست عالم را سِزد تسلیم و تعظیمش، که دلبند است خاتم را ز سر تا پاست بالایش، شبیهِ مصطفا جدش ز پا تا سر تولایش، شبیهِ مرتضا جدش جمالِ وجهِ سیمایش، شبیهِ مجتبا جدش جلالِ عالم آرایش، چو شاهِ کربلا جدش مُزین شد چه فرخنده، ز سرمد نام نیکویش بنامِ نامیِ جدش، محمد نام نیکویش صفاتِ حضرت داور، نشانِ حضرت باقر همه اوصافِ پیغمبر، از آنِ حضرت باقر ولای ساقی کوثر، توانِ حضرت باقر علوم اول و آخر به جانِ حضرت باقر شکافد علمِ سرمد را به اذنِ حضرت زهرا همه علمِ محمد را به اذنِ حضرت زهرا چه تبیین های زیبایی، ز آیات خدا دارد چه تشبیهات یکتایی، ز کشتیِ ولا دارد چه تعبیرات غوغایی، به وصف کربلا دارد چه شاگردان والایی، به دانشگاهِ ما دارد تمامِ حوزه های علمیه، مرهون او هستند و دانشمندان های ما همه، مدیون او هستند در ایامی که حتی، یک سخن از دین نبود اصلاً نشان در امتِ اسلام، از آئین نبود اصلاً بجز بر قدرت و ثروت، ز کس تمکین نبود اصلاً سخن از دین و دینداری، بجز تزیین نبود اصلاً ز فرصت بهره برداریِ کامل کرد، اعحازش شکافِ جامعه دید و شکافِ علم شد رازش خدا را با دعا و استغاثه خواند، هر گاهش پر از شور و نوا شد، هر مناجاتِ سحرگاهش چنین شد ترجمانِ حضرتِ سجاد، هر آهش برای صادق آل عبا، هموار شد راهش در آن دورانِ وانَفساه، تا دشمن به خود آید علَم را بر فرازِ قله های عِلم و ایمان زد علَم زد بر فرازِ عرش، توحید و ولایت را جهانی کرد، ایمان بر نبوت را، هدایت را ترنم کرد در دلها، امامت را، درایت را چنین است انقلابِ علم و دین، شرحِ حکایت را علومی که شروعش از دلِ گودال می‌جوشد هنوز از حنجرِ خونِ خدا تا حال می‌جوشد از آنروزي که دانش، نیزه باران، سنگ باران شد نزولِ قطره های علم، در رگهای یاران شد چه سِری بود هر فرهیخته، از سربداران شد از آن اَسرار، جامی روزیِ پیر جماران شد قسم بر بندگیِ بی نظیرِ حضرتِ زینب تمامِ تشنگان معرفت شاگرد این مکتب زلالِ معرفت خواهی، به درسِ کربلا بنگر هدایت را بزیز دست و پا، غرقِ بلا بنگر ولایت را به روی نیزه، از غم مبتلا بنگر حقیقت را بزیز چکمه، با قالوا بلا بنگر اسیری را ببین، بانوی حق بر اُشترِ عریان غریبی را ببین، سلطان دین در یک طبق گریان همینجا میشود پیدا، دلیل پرچمِ روضه که روشن میشود بر ما، چراغِ ماتمِ روضه و باید پر شود هر جا، نوای پر غمِ روضه منا را کرد عاشورا، امامِ مَحرمِ روضه همیشه یادِ ما باشد، که باید روضه ها باشد به هر کوی و به هر برزن، صدا نوحه ها باشد صدای روضه اول بار نیز، از قتلگاه آمد صدای خواهری از دشتِ خون، از خیمه گاه آمد صدای دختری با عمه ها پر سوز و آه آمد صدای مادری بر پیکری غرقِ نگاه آمد مَبر رَاسِ حسینم را، مَکِش خنجر به این حنجر کمی آبش دهید این تشنه لب را، پیشِ پیغمبر @hajmahmoodzholideh
من کیَم، آبروی ایمانم یاورِ عترت و هم قرآنم یادگار حرم جانانم گرچه زن، مردِ رهِ میدانم صفتِ شیر زنی بُنیه ی من ام کلثوم شده کُنیه ی من اَمَهُ الله به یکتایم من محو در جذبه ی طاهایم من دختر حیدر و زهرایم من دومین زینب کبرایم من حرمِ فاطمه را قائمه ام خود به گفتار و عمل فاطمه ام همچو زینب گُلِ حیدر بودم ناز پرورده ی مادر بودم همه جا یارِ برادر بودم سایه در سایه ی خواهر بود بودم از کودکی ام غرقِ ولا تا که رفتیم سوی کرب و بلا منکه دور و برِ زینب بودم همه جا یاور زینب بودم روز و شب مضطر زینب بودم چکنم خواهر زینب بودم گاه چون دایه به طفلان رباب دلم از غصه ی او بود کباب آه، یک روزه خزان را دیدم یک شبه، داغِ جهان را دیدم عطشِ تشنه لبان را دیدم قتلِ یارانِ جوان را دیدم دیدم از حنجره ها خون می ریخت چه بدنها که به هامون می ریخت چون ز جبریل پر و بال افتاد شَهِ مظلوم به گودال افتاد مرکبش خم شد و از یال افتاد وسط معرکه پامال افتاد نیزه ها دوخته بر هم میشد پسر فاطمه در هم میشد داغ او بود، دلِ ما خون کرد غربتش فاطمه را مخزون کرد چهره ها را همگی گلگون کرد بانوان را ز حرم بیرون کرد اسبِ بی صاحبِ سلطانِ جنان به حرم شِیهه کِشان گشت روان آنهمه داغ و خسارت دیدیم تازه ایام اسارت دیدیم بدترین روزِ حقارت دیدیم چه بگویم، چه جسارت دیدیم چون به گودال رسیدیم، مپرس آنقدر حرف شنیدیم، مپرس لشکر کوفه چه بدها می‌گفت ناسزا بود که بر ما می‌گفت آنچه خود بود به زهرا می‌گفت علناً صَبِ علی را می‌گفت هر غمی بر سرِ ما می آمد ناله ی مادر ما می آمد خون که از چشمِ ترِ ما میرفت نور هم از بصرِ ما میرفت هجمه بر بال و پرِ ما میرفت گاه معجر سرِ ما میرفت نورِ زهرا همه را می‌پوشاند عصمتِ فاطمه را می‌پوشاند ما که در بندِ چنین قومِ بدیم ما اسیر سپهی بی خردیم بعدِ یک عمر که پوشیه زدیم کوفه و شام بسی دیده شدیم تا کجا عصمت ما را بردند همه جا عزت ما را بردند چه عزیزی، نتوان شرح دهم هیچ چیزی نتوان شرح دهم من ز هیزی نتوان شرح دهم از کنیزی نتوان شرح دهم بسکه در گریه از این غم ماندم غزلِ رفتنِ خود را خواندم @hajmahmoodzholideh
با دلی پر از غم با نوای ماتم می‌روم ز دنیا در جوار خاتم در غمت عزادارم آه و ناله شد کارم یااخا حسین جان ای برادر من رفتی از بر من قد کمان پس از تو مانده خواهر من یار زینب است و من بی تو کهنه پیراهن یااخا حسین جان بعد ناله های جانگداز مادر مقتل تو مانده پیش دیدۀ تر روز و شب از آن مِن بعد یا بنی می‌آید یااخا حسین جان در دل اسارت بسکه شد جسارت آبروی ما دید از جفا خسارت غارت حرم یکسو معجرم سرم یکسو یااخا حسین جان @hajmahmoodzholideh
هدایت شده از صفحه اشعار
زمان: حجم: 118.5K
نماز هر شب در ماه مبارک رجب ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🟢 در تمام این ماه خواندن ۶۰ رکعت نماز (شبی دو رکعت) ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✳️ رسول خدا (ص) : هر شب ماه رجب دو رکعت نماز دارد که ؛ 🔶 در هر رکعت بعد از حمد 🔶 سه مرتبه سوره کافرون 🔶 یک مرتبه سوره توحید 🔶 و چون سلام دهد، دست ها را بالا برده بگوید: 🤲 لا إله إلا الله ، وحده لا شریک له ، له الملک و له الحمد ، یحیی و یمیت ، و هو حی لا یموت ، بیده الخیر ، و هو علی کل شیء قدیر،و إلیه المصیر ، و لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم ، اللهم صل علی محمد النبی الامی و آله. 🔶 سپس دست ها را به صورت خود بکشد ، هر که این عمل را انجام دهد حق تعالی دعای او را مستجاب و ثواب ۶۰ حج و ۶۰ عمره به او عطا فرماید. @hajmahmoodzholideh
دل تهی می باید از قول و غزل تا بیابی دست، بر پای عمل قولِ مؤمن با عمل، صالح شود در عمل ایمانِ تان، واضح شود بی عمل، تنها مسلمان می‌شوید با عمل، مِنّا چو سلمان می‌شوید این سخن، قولِ خدای هادی است دست باید شُست، از دنیای پست حبِ دنیا، از عمل دورَت کند یادِ عقبا، غرق در نورَت کند هر که ترسد از خدا، مِنّا شود عاشقِ ما، صاحبِ تقوا شود بهترین تقواست، حبِ اهلبیت اهلِ تقوایند، ذوبِ اهلبیت حبِ ما، نشرِ محبت میکند شیعه، اِظهارِ مودّت میکند بی مودّت، حبِ مؤمن ظاهری است بی عمل، حرف از ولایت سَرسَری است شیعه ی ما، امتحان باید دهد در رهِ دین، جسم و جان باید دهد شیعه ی ما، در مسیرِ بندگی گیرد از ما، راه و رسمِ زندگی شیعه چون ما، یا گرفتارِ بلاست یا شبیهِ روضه های کربلاست شیعه ی ما را بسی، تکریم هاست لیک از دشمن بسی، تحریم هاست شیعه ی ما، شاد با شادیِ ماست حزنِ او، حزنِ خدا دادیِ ماست شیعه ی ما هست اینسان، یک کلام... قد علَم سازد چو زهرا، در قیام شیعه از حیدر حمایت میکند خویش را وقفِ ولایت میکند راهِ ما راهِ حسن، راهِ خداست راهِ زیبای شهیدِ کربلاست شیعه چون از فاطمه تایید شد همچو ما یا کشته، یا تبعید شد شیعه، وقتِ غیبتِ مهدیِ ما با ولی باشد، به هم عهدیِ ما حجتِ حق را اگر نشناختی مدعی! دنیا و دین را باختی حجتِ حق، خلق را باشد اَمان حق اَدا باید شود، در هر زمان دینِ حق، پرسید اگر از ما که چیست؟ غیرِ طاعت از ولیُ الله نیست ما امامان، خود خدا را بنده ایم وَز گناهانِ شما شرمنده ایم ناظرِ اَعمالتان، هستیم ما شاهدِ آمالتان، هستیم ما گر گناهانِ شما، حاصل نبود هیچ چیزی بینِ ما، حائل نبود با وجودِ اینهمه، جرم و خطا دستِتان را، کِی رها سازیم ما کوریِ چشمِ تمامِ دشمنان ما شفاعت میکنیم، از شیعیان مادرِ ما، خوانَد از بابِ جنان دوستانِ دوستانِ دوستان همچو مرغی دانه دانه، از زمین او جدا سازد ز آتش، مؤمنین هر که باشد در دلش، حبِ علی گرچه باشد حبِ او، چون خَردَلی آتش از او دور میگردد، چو باد حبِ حیدر هست، اَسرارِ معاد حبِ حیدر هست، میزان از قدیم چون علی باشد، صراط المستقیم کیست در عالم امام المتقین؟ جدِ ما، مولا امیرالمؤمنین نامِ او مُشتق، ز نامِ خالق است مرحبا، هر کس که او را عاشق است او که نام از رَبّیَ الاَعلا گرفت در غدیر، او را نبی بالا گرفت گفت: هر کس که منم آقای او بعد از این، باشد علی مولای او در غدیرِ خم، بشر اقبال یافت دینِ اسلام از غدیر اکمال یافت شیعه را، ترکِ رذائل واجب است از علی، نشرِ فضائل واجب است راهِ قرآن را بجوئید از علی تا ابد باید بگوئید از علی دمبدم گوئیم با زهرا، علی یاعلی و یاعلی و یاعلی @hajmahmoodzholideh
‍ ‍ ✍ اوّلین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرّغائب» گویند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتى که فضیلت ماه رجب را بیان مى‌کرد فرمود : «از اوّلین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلة الرّغائب» نامیدند». آنگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعمالى را براى آن شب به این کیفیّت بیان فرمود : ✅ روز پنج شنبه اوّل ماه را روزه مى‌گیرى، ✅ چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز مى گذارى (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو الله احد» را مى خوانى. ✅ پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مى‌گویى: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ» ✅ آنگاه به سجده مى روى و هفتاد بار مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» ✅ سپس سر از سجده برمى دارى و هفتاد بار مى گویى: «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِىُّ الاْعْظَمُ» ✅ بار دیگر نیز به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» ✅ آنگاه حاجت خود را مى طلبى که ان‌شاءالله برآورده خواهد شد. 👌 رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در فضیلت این اعمال فرمود : «کسى که چنین نمازى را بخواند ، خداوند همه گناهانش را بیامرزد... و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت مى کند ، و چون شب اوّل قبر فرا رسد ، خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویى گشاده و درخشان و زبانى فصیح و گویا ، به سوى قبر او مى فرستد. آن چهره نیکو به وى گوید : «اى حبیب من! بر تو بشارت باد! که از هر شدّت و سختى نجات یافتى» از آن چهره نورانى مى پرسد: «تو کیستى؟ من تاکنون چهره اى از تو زیباتر ندیده ام و بویى از بویت خوشتر به مشامم نرسیده؟!» آن چهره نیکو پاسخ دهد: «اى حبیب من! من پاداش آن نمازى هستم که تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا کنم و مونس تنهایى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم تا زمانى که همگى در روز رستاخیز برخیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم» @hajmahmoodzholideh
شب لیله الرغائب بیا با غم و نوائب که درِ حرم بکوبی بگی من بدم تو خوبی یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی یا قبول کن و ببخشم یا بگو نه، نمی بخشم که شبِ معطلی نیست شفیعم بجز علی نیست یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی دلم آواره ی صحراست سرم از برای زهراست با همه بدی که دارم چیزی جز امید ندارم یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی آخدا دلم گرفته بونهء حرم گرفته یا بیار امام رضامو یا براتِ کربلامو ای حسین جان... ای حسین جان... بد جوری حالم خرابه یه سری میرم خرابه دختری گیسو پریشون داره هی میگه باباجون باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم کی سرِ تو رو بریده کی گلوی تو دریده کی چنین کرده یتیمم تو خرابه ها مقیمم باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم ببین از سیلیِ دشمن شبیهِ زهرا شدم من جای پنجه رو گلومه مثل تو کارم تمومه باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم خوب تماشا کن باباجون خواستی، حاشا کن باباجون گوشواره اگه ندارم گوشِ پاره ای که دارم باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم @hajmahmoodzholideh
شیءِ مذکوری نبودم، تا شدم مذکورِ تو لطفِ زهرا شاملم شد، تا شدم مامورِ تو تیره و تاریک بودم، نور در قلبم نبود یک نظر کردی به سویم، ریخت در دل نور تو چارده مهدی هدایت کرد احوال مرا خوب شد حال بدم، دلخسته شد مسرور تو دور بودم، کور بودم، دستِ تو دستم گرفت دورِ تو گشتم به اذنِ تو، نماندم دُور تو هر کجا اَمرت فراخوان کرد، عنوانِ مرا سر ز پا نشناختم در طاعتِ دستور تو پرچمت دستم گرفتم، روزِ فریاد و سکوت منتشر کردم به نورِ عاشقی، منشور تو بی تفاوت نیستم ای یار، روزِ یاری اَت جان به کف، آماده ی هنگامه ی پر شور تو □  □  □ غفلت اما رخنه کرد و دشمنِ ما فتنه کرد چون برائت ترک شد، از دشمنِ منفور تو وای از بی غیرتی! عریان شده بی عفتی! گرچه آخر میشود خصمِ خدا مقهور تو بارِ تکلیفم نهادم روی دوشِ دیگران چون اهانت شد به دین، ماندم به سوت و کور تو باز ای مولای من دستم گرفتی هر قدم نشر دادی نامِ نوکر را، شدم مشهور تو هر زمان کج رفته اَم، روضه به دادِ من رسید باز هم ماندم عزیزم، وصله ی ناجور تو پیروِ هَل مِن معینِ جدِ مظلومت حسین تو شدی منصورِ جدت، من شدم منصور تو □  □  □ ناله ها سر دادم از گودال و شمشیر و سنان در میانِ روضه ی غربت، شدم مستور تو چونکه گفتم از اسیری رفتنِ ناموسِ حق ناگهان فرمود بس کن، مادرِ رنجور تو روضه ی شام بلا باشد برای بعدها خیزران و خنده های دشمن مغرور تو @hajmahmoodzholideh