#السلام_علیک_یا_اَسدَالله_و_اَسدَ_رسولُ_الله
#یا_حمزه_سیدالشهداء
گفت احمد به صد بیانِ جلی
نرسد کس به گردِ پای علی
گرچه پروانه اهل پروا نیست
هیچکس را قیاس با ما نیست
گرچه شیر خدا علی یکتاست
لاجرم نیز، حمزه شیر خداست
حمزه از جلوه های حیِ جلیست
به جلالش قسم که محوِ علیست
حکمتِ غزوه ی اُحد اینجاست
حمزه از شیعیانِ این مولاست
مِیمنه، با علی شناسا بود
مِیسره، حمزه را پذیرا بود
در اُحد بود، این دو را یک رو
هیبتِ هر دو خارِ چشمِ عدو
یل یلانِ قریش چون دیدند...
حمزه را با علی، هراسیدند
تا طنینِ رجز، به جبهه فتاد
به بدنها تمام، لرزه فتاد
ذوالفقارِ علی، چه غوغا کرد
"لا فتی" عرش را مصلا کرد
با صدای ندای حیِ وَدود
همه ی اهلِ آسمان به سجود
رزمِ حیدر پر از حماسه ی نور
رزمِ حمزه سراسرش پرشور
از یسار و یمین، جبین می ریخت
دست و سرها، روی زمین می ریخت
اتحادِ سپاهِ پیغمبر
کار را بُرد تا دَمِ آخر
در میان تلاطمی پرشور
لشکرِ دین، گرفت زنگِ غرور
ناگهان رو به غفلت آوردند
رو به سوی غنیمت آوردند
چونکه شد لشکرِ خدا سرمست
رفت پس، تنگه ی اُحد از دست
غصه در جانِ مرتضی پیچید
خبرِ قتلِ مصطفی پیچید
به دروغ از شهادتش گفتند
شُبهه را تا به غایتش گفتند
همه سو را غبارِ فتنه گرفت
چه بگویم که کارِ فتنه گرفت
مکرِ دشمن به قلبِ حمزه رسید
جگرش را هجومِ نیزه درید
در برَش آمده جگرخواری
مُثله شد پیکرش ز بَد کاری
خبرش جبهه را پریشان کرد
مصطفی را ز داغ گریان کرد
جسم را با عبای خود پوشاند
روضه ی حمزه را خودش میخواند
کاش این لحظه خواهرش نرسد
خواهرش پیش پیکرش نرسد
□ □ □
من بمیرم، به نینوا چه گذشت؟
بر تنِ شاهِ کربلا چه گذشت؟
وایِ من از برادرِ زینب
کشته شد در برابرِ زینب
تنِ بی سر فتاده در گودال
زیرِ سمِ ستور شد پامال
همه را اهلِ خیمه می دیدند
موی خود را به پنجه می چیدند
خواهر آمد کنار این پیکر
دید جسمِ برادرش بی سر
چون به دامن نشد، نهد سرِ او
خم شد و بوسه زد به حنجر او
گفت جانا، بگو سرِ تو کجاست
چقدر جای نعلِ اسب اینجاست
رفت از هوش و خود به هوش آمد
ناله ی مادرش، بگوش آمد
ناله ی "یابُنَیَّ" غوغا کرد
روضه را تا همیشه برپا کرد
#السلام_علیک_یا_اَسدَالله_و_اَسدَ_رسولُ_الله
#یا_حمزه_سیدالشهداء
@hajmahmoodzholideh
#روضه_جانسوز_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#و_عبرت_از_تاریخ_آن_حضرت_علیه_السلام
وقتِ ناله ست و آهِ طوفانی
فرصتِ گریه های بارانی
وقتِ تکرارِ چند جمله شده
باز بر بیتِ وحی حمله شده
خاطراتِ هجوم تازه شدند
واردِ خانه بی اجازه شدند
باز دیوار و در، سپس آتش
ریخت بر هم کسی مناجاتش
دود و آتش دوباره شعله کشید
وسطِ کوچه کارِ قبله کشید
وای از اِزدحام، در کوچه
شد قنوتِ امام، در کوچه
قلبِ دین را دوباره افسردند
رهبری را ز خانه میبردند
سَرورِ شیعه در اسارت شد
سخت دشمن پیِ جسارت شد
باز در ریسمان، دو دستِ ولی است
صادقِ فاطمه، شبیهِ علی است
شد دوباره امامِمان بی یار
بی عبا، بی عمامه، بی دستار
روضه تکرار شد دوباره چرا؟
او پیاده، عدو سواره چرا؟
پیرِ هفتاد ساله، جا میماند
پا برهنه، سه ساله را میخواند
گرچه، اُمُ الائمه را خوانده
زیرِ سمّ ستور کِی مانده
اهلِ بیتش به سرزنان، اما
کس نزد تازیانه بر آنها
هتکِ حرمت ز او فراوان شد
لیک آخر، رها ز عدوان شد
بود اگر ناله ی حزینه ی او
نَنِشستند روی سینه ی او
نَرُبودند کهنه پیرهنش
نشده هیچ نیزه در دهنش
□ □ □
بود اما شبیهِ جدِ غریب
بی مددکار و بی معین و حبیب
با وجودیکه بود گِرداگِرد
پای درسش، هزارها شاگرد
هیچکس یاری اَش به او نرسید
در گرفتاری اَش به او نرسید
آنهمه گفته بود، از تاریخ
از غمِ زخمِ سینه و سرِ میخ
گفته بود از امامِ کَت بسته
از تهاجم، به مادری خسته
گفته بود از سقیفه و شورا
از علی، تا امامِ عاشورا
گفته بود از حرامیانِ سخیف
از نظر، بر مخدراتِ شریف
گفته بود از غمِ پس از گودال
از خیام و ربودنِ خلخال
باز هم ماند این ولی تنها
مثلِ مظلومِ دین علی تنها
□ □ □
عبرت امروز هم همانگون است
کربلا، کربلای گردونَ است
چرخِ گردون، رسانده نوبتِ ما
کربلا هست و درسِ عبرتِ ما
بشنو از مکتبِ سلیمانی
حرف حق از لبِ سلیمانی
ای عزیزان من، حرم اینجاست
دوستان! اَرضِ محترم اینجاست
این زمین در خودش حرم دارد
این حرم صاحبِ کرم دارد
این دیار از شلمچه تا به دمشق
صد هزاران شهید داده ز عشق
طاعت از رهبرِ جمارانی
هست تا سید خراسانی
نگذارید او شود تنها
در میانِ هجومِ دشمن ها
امتحانی سترگ در پیش است
پس جهادی بزرگ در پیش است
جبهه را میتوان به دست و زبان
یار باشیم تا امامِ زمان
تا ظهور این جهاد، تمرین است
درسِ عبرت ز روضه شیرین است
همه جا غرقِ روضه باید شد
تا سفیر حسین، شاید شد
خطی از انتظار باید داد
روضه را انتشار باید داد
یارِ مهدی ببین که چون گِریَد
همچو او جای اشک، خون گِریَد
ایکه گویی حسین نعم الامیر
زینبِ او هنوز مانده اسیر
#روضه_جانسوز_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#و_عبرت_از_تاریخ_آن_حضرت_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_با_سعادت_حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
حمدِ نعمَ النصیر باید گفت
مدح خیرُ الکثیر باید گفت
پا به پای طلوع ذیقعده
عاشقان را رسیده این وعده
وعده حق شده محقق باز
لطفِ محض و صریح و مطلق باز
وعده ای از صحیفه ی کوثر
آمد از بیت موسیِ جعفر
که به کوثر ضمیمه میآید
آیه های کریمه میآید
نسل احمد دوباره گل کرده
دختری چون خدیجه آورده
مادرش فاطمه است این دختر
نور چشمِ همه است این دختر
آسمانها ستاره باران شد
زینبِ دیگری نمایان شد
زینتِ آلِ مرتضا آمد
مژده که زینب رضا آمد
دختر نور، دختر کوثر
ماه بانوی نسل پیغمبر
عابده، عالمه، محدثه، نور
متقی، ملتجی به درک حضور
در عبادت یگانه ی دوران
در شجاعت فسانه دوران
در جوانی معلمِ عالَم
جلوه ای از کرامت خاتم
همچو زهرا جلیله ای به شکوه
همچو زینب به استقامتِ کوه
در صفاتش، جلیله ی عظمت
همه ذاتش، جمیله ی عصمت
در حیاتش، کریمه ی اطهر
در مماتش، شفیعه ی محشر
کیست از علمِ او خبر آرَد
که علومِ ولایتی دارد
اوست احیاگرِ حقایقِ دین
هم، امیدِ امامِ صادقِ دین
ای بنازم به قدرتِ عِلمش
بفدای بصیرت و حِلمش
که ز یک اجتهادِ پر برکات
پدرش گفته: ای پدر بفدات
اجتهادش، بیان حکمِ امام
نورِ علمش، مُحللِ اوهام
کیست معصومه؟ رازِ آل علی
وعده دیربازِ آل علی
دومین بضعه الرسولِ وِلاست
پاره ی قلبِ مصطفی، چو رضاست
عصمتش از امام و معصومه ست
عمه ی چار امامِ معصوم است
نورش از نورِ فاطمه جلی است
عهده دارِ ولایتِ علی است
چون حدیثِ غدیر میگوید
از ولای امیر میگوید
از حدیث غدیرِ خم، آگاه
با امامِ زمانِ خود، همراه
عمقِ فرهنگ سازی اَش، ز غدیر
گشته با یک قیام، عالمگیر
همچو زینب مروّجِ دین است
راهبردش، جهاد تبیین است
آمد آنکه قیامِ ناب کند
که قرار است انقلاب کند
آنکه شکلِ قیامِ او جنگی است
رهبر انقلاب فرهنگی است
کار او راهِ بسته را واکرد
کربلا را دوباره احیا کرد
نامه ای از امامِ خود دریافت
راه کارِ قیامِ خود دریافت
مثلِ زینب، چنان پیمبرها
حرکت کرد با برادرها
عشق بنیان نهاد، چون زینب
هیجده کشته داد، چون زینب
مُلکِ ایران چو کربلایش شد
پس اجابت همه دعایش شد
سرزمینم از او درخشان شد
همه ایرانِ ما گل افشان شد
عشق را نشر داد، بی پروا
مکتبِ شیعه ماند تا فردا
هست شاگرد او به خوشنامی
رهبر انقلاب اسلامی
انقلابی که پا گرفت از او
دینمان ریشه ها گرفت از او
تا ابد جلوه داد ایمان را
بیمه کرد این دیارِ سلطان را
با اشاراتِ آن امامِ رئوف
قبله ی دل شد از خدای عطوف
شهر قم را مطافِ دلها ساخت
حرمش را سرای زهرا ساخت
حرم او، حریم آل الله
مرقدش، جلوه جمال الله
غافل از این حرم نباید شد
حافظش تا ظهور باید شد
قم اگر در امان بماند نیز
کربلا بی گمان بماند نیز
رهروش، مکتب سلیمانی
پیروش، سیدِ خراسانی
حقِ مطلب ادا نشد هرچند
به همین یک اشاره اَم دل بند
رهبری را هر آنکه یاری کرد
در مسیر ظهور کاری کرد
دلِ رهبر اگر بدست آری
مکتبِ شیعه را کنی یاری
#ولادت_با_سعادت_حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@hajmahmoodzholideh
#يا_مولا_ادرکنی
رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند
با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند
هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر
هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند
ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت
ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند
مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است
کز جمال ازلی، جلوهی ذاتش بدهند
چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود
هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند
دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد
دیدهی دیگری اندر ظلماتش بدهند
چارده نورِ الهی، همه صف میبندند
یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند
چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر
همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند
بادهی آب بقا روزی هر کس نشود
ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا
هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند
هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله
شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند
زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز
پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند
تشنهی بادهی ارباب نمانَد عطشان
خودشان جرعهای، از آب فراتش بدهند
گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند
بِالله از گریهی در حشر نجاتش بدهند
با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین
باز با سنگ جواب صدماتش بدهند
لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال
از چه با خنده جواب لطماتش بدهند
#يا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یادبود_فتح_خرمشهر
نشسته ام بنویسم برای خرمشهر
که صرف شد همه عمرم بپای خرمشهر
برادرم نه، ز دستم برادران رفتند
و هیچ گه نَسرودم، رَثای خرمشهر
اگر چه مرثیه ها،ماجرای ما دارد
ولی نگفته ام از کربلای خرمشهر
نشسته ام بنویسم، ز جنگِ خونین شهر
که کُنجِ گَنج نمانَد صدای خرمشهر
چه گُلشنی که در آن، شش هزار آلاله
شدند در ره قرآن، فدای خرمشهر
روایت است که صدها شهیده، جان دادند
برای حفظ حریم سَرای خرمشهر
عراق بود و ایالاتِ متحد، با او
عِیال شهر نشستند، پای خرمشهر
رژیمِ بعث و چهل کشورِ حمایتگر
بر آن شدند بمانند، جای خرمشهر
ولی تمامیِ ایران بسیج شد، یکبار
وپس گرفت زدشمن منای خرمشهر
دعای روح خدا بود و همّتِ مردم
که فتح کرد وطن را خدای خرمشهر
هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا
شدند فاتحِ این، نینوای خرمشهر
سقوط شهر دلیل سقوط ایمان نیست
چه مؤمنی که نخواهد بقای خرمشهر
من از شهادت فهمیده هاست، می فهمم
سقوطِ شهر نشد، انتهای خرمشهر
رسان به قدس و فلسطین،به شام و سوریّه
پیامِ مَرد ترین کشته های خرمشهر
أذانِ مسجد جامع، هنوز گلواژه ست
رسد ز مأذنه اَش رَبّنای خرمشهر
بگو که مأذنه ها را هنوز میسازیم
به هر کجا که شود، ماجرای خرمشهر
بگو دفاعِ مقدس... مقاومت...اینجاست
مدافع حرم است، جای جای خرمشهر
فدای زینبیه، عسگریّه، قاضریه
هر آنکه هست هماره، فدای خرمشهر
میان چاه، نگَردیم در پِیِ یوسف
که هست خیمۀ او مبتلای خرمشهر
#یادبود_فتح_خرمشهر
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_با_سعادت_حضرت_امام_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
ای عزیز فاطمه، شانِ شما والاست آقا
پرچمت تا صبحِ محشر، یکسره بالاست آقا
روزِ اقدامِ به هنگامم، اگر حالاست آقا
جانِ نوکرهات، ناقابل ترین کالاست آقا
تا شود چشمانِ بدخواهانتان، کور ای رضاجان
دَم زنم از عشقِ زیبای تو، ای شاه خراسان
جایگاهِ حرمتت را، هیچکس ویرانه نتوان
کشته ی شمعِ وجودِ تو، بجز پروانه نتوان
غیرِ عاشق را دفاعی از حرم، جانانه نتوان
منکرِ نورِ ولای تو، بجز بیگانه نتوان
کیست سلطانِ سریرِ اِرتضا را خصم و منکر
یا حرامی، یا یهودی، یا منافق، یا که کافر
لحظه ها را می شمارم، تا بگویم مدحِ دلبر
واژه ها را می نِشانم، پیشِ یکدیگر مکرر
چون سُرایم قطره ای، از هشتمین دریای کوثر
نقش گردد؛ عالمِ آل محمد، روی دفتر
پاره ی قلبِ پیمبر! روشنای چشمِ حیدر!
عشقِ زهرا، یا رضا، در باز کن بر روی نوکر
باز شد در، از فرازِ پنجره نوری رسید و
ناگهان هم در دلم، هم بر قلم، روحی دمید و
یک به یک الفاظ را، القاب را، در سینه چید و
بهرِ وصفش، با تمامِ عجز ما را برگزید و
چیدم از نطق و کلامش، شرحی از شان و مقامش
خود ز اوصاف امامت، گفت با عشقِ تمامش
گفت در وصفِ امامت: آنچه را مقصودِ دین است
پیشوای امتِ قرآن، که خود عین الیقین است
ریشه های صُلبِ پاکش، از نژادِ مرسلین است
عزّ و جاهِ مومنین است و نظام مسلمین است
شاخه ی پر برکت دینِ مبینِ حی سبحان
حاکمِ پر حکمتِ مخلوق در اعصار و دوران
با امامت، وحی را ذات و صفات اِنشاء گردد
با امامت، واژه ی صوم و صلات احیاء گردد
با امامت، جاریِ خمس و زکات اجراء گردد
با امامت، چشمه ی آب حیات افشاء گردد
با امامت، بندگی بهرِ عباد آید مهیا
با امامت، فرصت حج و جهاد آید مهیا
مظهرِ اسماءِ حسنی، خَلق را بابا امام است
معنی و تفسیرِ قرآن، در حقیقت با امام است
آنکه احکامِ خدا را میکند برپا امام است
حافظِ اَمن و اَمانِ مرزها، تنها امام است
هم مدیر و هم مدبر، در زمانِ صلح و جنگ است
بی حضورِ او کمیتِ مکتبِ اسلام، لَنگ است
گفت: من شمس الشموسم، ماه تابنده امامم
چون ستاره در شبِ تیره فروزنده، امامم
رهنمای مردمان، مولای هر بنده امامم
در دلِ هر ناامیدی، نور رخشنده امامم
ناجیِ افتاده در گرداب غمها نیز مائیم
چلچراغِ روشنِ تاریکِ شبها نیز مائیم
تشنگانِ معرفت را، هر امام آبِ گوارا
خود امامِ منتصب، شد برترین رهبر شما را
اوست از رئفت کند، با دشمنان حتی مدارا
پس بخوانید ای محبان، در هلاکت نامِ ما را
هر امام ابری است بارنده، میان خشکسالی
سیل آسا بارشِ رحمت ببارد بر موالی
حجتِ حق مردمان را، در همه دوران امین است
چون برادر، چون پدر، چون مادری، بر مومنین است
آفتابِ هر زمان و سایه بخشِ هر زمین است
چشمه ای جوشنده مانند امیرالمومنین است
هم پناه بی پناهان، هم امید ناامیدان
پیشتازِ جانثاران، پیش آهنگِ شهیدان
گفت آن عاشق: اگر کوهِ گناه آورده ام من
بر امامِ مهربانِ خود، پناه آورده ام من
همرهِ دل، یک غلامِ روسیاه آورده ام من
چشمِ دل را در حرم، غرقِ نگاه آورده ام من
خاک بوسم، بینوایم، بی کس، اما آشنایم
من یکی از روضه خوانان شهید کربلایم
هست عمری رِزقِ ما، از صحبتِ اِبنِ شبیبت
روضه های جانگدازِ حضرتِ جدِ غریبت
روضه ی موی خضاب و آن شهِ شیب الخضیبت
روضه ی در آفتاب و آن مهِ خدّالتریبت
پیکری افتاد و دَه مرکب شدند آنجا سواری
گیسویی در باد و راسی بر فرازِ نیزه قاری
گرچه خود در حجره ی دربسته افتادی به زحمت
هیچکس از روی جسمت رد نشد وقتِ شهادت
حمله بر اهل و عیالِ تو نشد در پیشِ چشمت
خنده ی دشمن نشد، داغی روی داغِ یتیمت
اهل بیتِ تو نرفتند از کنارت در اسارت
گوشوارِ طفل و انگشتت نشد در بدجور غارت
میرسد آقا! بزودی منتقم از راه، والله
میزند سیلی بروی آن دوتا گمراه، والله
می ستاند حقِ مولا را از آن اَشباه، والله
می نشیند بر فرازِ مسندِ الله، والله
خطبه خوان ما را بخواند، در طوافِ روی ماهش
یالثاراتُ الحسینِ او، فراخوانِ سپاهش
#ولادت_با_سعادت_حضرت_امام_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#اَلسَّلامُ_عَلَیکَ_یا_روحَ_اللهِ_الموسویِّ_الخمینی_ایُّها_العَبدُ_الصّالح_اَلمُطیعُ_لِلّهِ_وَ_لِرَسولهِ_و_لِاَمیرِ_المؤمنینَ_وَ_الِاَئِمَّهِ_المَعصومینَ_عَلَیهِمُ_السَّلام
ز جان و دل، ز ما ترا، سلام ای امامِ من
سلام ای علَم بدوش، ای امامِ بت شکن
سلامِ حق نثارت ای، سلالهی پیمبران
زَعیمی و مجاهدی و قائدی، به هر وطن
تو وارثِ ولایتِ تمامِ اولیا شدی
و جانشینِ برحقِ نبی، علی، حسین، حسن
تو پاسدار عترتی، تو اقتدار و عزتی
تو یادگارِ فاطمه، تویی عطای ذوالمِنَن
تمامیِ قیامها، شکست خورده غیرِ تو
چرا که، کشورِ علی و فاطمه ست، این وطن
زمینهی ظهورِ مهدی است، انقلابِ تو
خدا اراده کرده نصرتِ تو را به انجمن
قسم به کشورِ تو که، سراسر است چون حرم
حریمِ اَمنِ هر حرم، ز مُلکِ توست مُؤتمَن
معارفِ الهی از همین حرم رسد به اوج
که انتشارِ دین حقِ، ز قم رسیده تا یمن
عراق و شام و غَزّه، یکصدا مطیعِ رهبرند
و اقتدارِ دشمنان، شکسته شد در این زَمَن
ز جانشینِ برحقَت، که هدیه از رضا به ماست
به عمقِ راهبردی اَش، رسیده دینِ ممتَحَن
ولایتِ فقیه را، تو هدیه کردهای به ما
که مَنطقَش، هجوم برده سوی کاخ اَهرمَن
قیامِ تو بَدَل شده، به جبههی مقاومت
سپاهِ چند نسلی اَت، به هر کجاست صف شکن
حکومتِ تو کرده جا، به قلبِ پابرهنهها
گذشتهاند عاشقان به راهِ تو، ز جان و تن
جوانِ این زمانه، بسکه عاشقِ شهادت است
کشیده صف برای جان نثاری اَت به یک سخن
علیِ ما، اگر اشارهای کند به عاشقان
هزارها هزار جبهه پُر شود، کفن به تن
برای انقلابِ تو، چه نقشهها کشیده خصم
اگرچه دُورِ فتنه شد، ولی چه سود از این فِتَن
هزار دشمنی کنند گرچه، با قیامِ تو
شدهاست چشمِ فتنه کور، با علیِ بت شکن
به یک خطابِ فاطمی، تمام نقشهها برآب
به یک حضور مردمی، شکست خورده اَهرمَن
به کوچه کوچه، کو به کو، که جوی خون روان شده
شدند پَرپَر از جفا، هزار یاس و یاسمن
به انتقامِ مرده ای... که کشته نیست، کشته اند...
چقدر نوجوان و هم، جوان و پیر و مرد و زن
گناهکارهای شهر، جوانِ بی گناه را
بزیر دست و پا شهید کرده اند با زَدَن
اَراذلَند وحشیانه، تشنه کامِ جوی خون
شبیهِ کربلا کُشَند، تشنه را شکن شکن
چقدر غصه خوردهایم، چقدر گریه کردهایم،
چقدر کشته دیدهایم، چون شهید بی کفن
شهیدِ کربلا هنوز، جانِ تازه میدمَد
به انقلابِ فاطمی، به نهضتِ امامِ من
و ما برای این مسیر، خونِ تازه میدهیم
اگر نظر کند حسین، اگر مدد کند حسن
ز دستِ نایِبُ الاِمام، پرچمِ قیامِ تو
رسد به دستِ صاحبِ قیامِ تو، امامِ تو
#اَلسَّلامُ_عَلَیکَ_یا_روحَ_اللهِ_الموسویِّ_الخمینی_ایُّها_العَبدُ_الصّالح_اَلمُطیعُ_لِلّهِ_وَ_لِرَسولهِ_و_لِاَمیرِ_المؤمنینَ_وَ_الِاَئِمَّهِ_المَعصومینَ_عَلَیهِمُ_السَّلام
@hajmahmoodzholideh
#یا_امام_الرئوف_ادرکنی
از خدا خواستم گدا باشم
سائل خانه ی شما باشم
نوکر دائم رضا باشم
در ره حضرتت فدا باشم
چکنم بی بضاعتم آقا
پس خودت کن شفاعتم آقا
توشه ام، اشک و سوز و آه من است
به نگاهت فقط نگاه من است
بار سنگینی ام، گناه من است
خانه ی امن تو پناه من است
رد مکن کلب آستانت را
در شمار آر میمهمانت را
ای امام رئوف و نورانی
کیستی تو که کعبه جانی
قبله ی قلب دوستدارانی
تو طبیب دل محبانی
دردها را تو خود مداوایی
هم دعا هم اجابت مایی
حرمت آشیانه دلهاست
پرچمت بر فراز منزلهاست
نام زیبات نَقل محفلهاست
یک نظر از تو، رفع مشکلهاست
تو که سرچشمه حیات منی
تو امید شب ممات منی
نغمه های نقاره ات زیباست
نقش های مناره ات زیباست
بر گرفتار، چاره ات زیباست
در ضمانت اشاره ات زیباست
منم آهوی راه گم کرده
بسوی تو پناه آورده
بی پناهم پناه میخواهم
بخششت از گناه میخواهم
توشه ی بین راه میخواهم
چون شهیدان نگاه میخواهم
تا دلم مبتلای تو افتد
سر من پیش پای تو افتد
من شنیدم دل تو غمگین است
داغ جدت ز بسکه سنگین است
روضه اش بر تو رسم دیرین است
پلکهایت ز گریه زَخمین است
چه گذشته به او در آن گودال
آنزمانی که شد تنش پامال
آنزمانی که خیمه غارت شد
بر حریم حرم جسارت شد
بعد از آن نوبت اسارت شد
خصم در نقشه حقارت شد
خون بباریم آن اسیران را
راسِ بر نیزه ی شهیدان را
#یا_امام_الرئوف_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#مدح_و_مرثیه_حضرت_جواد_الائمه_علیهم_السلام
شکرِ حق را زیاد دارم، شکر
به خدا اعتماد دارم، شکر
برترین اعتقاد دارم، شکر
عشقِ پاکِ جواد دارم، شکر
از خدای بزرگ ممنونم
به جوادالائمه مدیونم
در دلم نور عین دارم من
قبله ی عالمین دارم من
عطشِ کاظمین دارم من
همه را از حسین دارم من
دارم امید بعدِ صحنِ رضا
روَم از کاظمین، کرب و بلا
سبطِ موسی بن جعفر آقایم
نور چشم رضاست مولایم
تا به ذکرِ جواد میآیم
مورد احترام زهرایم
عشقِ آل پیمبر است جواد
میوه ی قلب حیدر است جواد
دل پاکش چقدر مولائیست
حرکاتش چقدر زهرائیست
سکناتش عجیب بابائیست
پای تا سر، امامِ آقائیست
با وجودِ تمامِ این سخنان
غصه دارد به دل ز یاسِ جنان
این روایت، ز دیده های رضاست
که جوادم مدافعِ زهراست
سینه اَش پر ز کینه ی اعداست
غمش از گفته های او پیداست
تا زمین خورد و پهلویش رنجید
گفت آتش کِشم به خصمِ پلید
چه کسی کرد در حرم بیداد
اینهمه درد و غم به مادر داد
چه کسی با تهاجم و فریاد
پشتِ آن در، به جانِ او افتاد
چه کسی زد به مادرم سیلی
چه کسی کرد یاس را نیلی
من از او انتقام میگیرم
روضه هر صبح و شام میگیرم
چله ای با دوام میگیرم
زهرِ کینه به کام میگیرم
همچنان مادرِ جوان مرگم
در جوانی است بی گمان مرگم
با تقلای دشمنِ منفور
همسرم شد به کشتنم مامور
از ولای امامِ دین شد دور
زهر نوشاند قاتلم بدجور
ز جفایی که شد از او، بر من
جگرم پاره پاره شد، چو حسن
قاتلم، رحم از دلش بَربَست
با تَغَیُّر به روی من، در بست
چشمِ خود، بر امامِ مضطر بست
راه را بر، ولیِ داور بست
با کنیزان که گفت صف بزنید
خنده ها کرد و گفت کف بزنید
با که گویم، ز خصمِ بی دردم
که چه بَد کشت، با غم و دردم
تشنه لب، یادِ جدِ خود کردم
قتلگه را، بیاد آوردم
ناله ها میزدم، به یادِ حسین
دست و پا میزدم، به یادِ حسین
پیشِ رویم مدام، جانان بود
غصه اَم، آن شهیدِ عطشان بود
که تنش، زیر پا و عریان بود
دهنَش سخت، نیزه باران بود
عمه اَم، راهیِ اسارت شد
تا چهل منزلش، جسارت شد
#مدح_و_مرثیه_حضرت_جواد_الائمه_علیهم_السلام
@hajmahmoodzholideh
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
عزیز زهرایم جواد طاهایم
امام دنیا و امام عقبایم
من نور دل پیمبر و وصیِ مولایم
من با برکت ترین گلِ باغ تولایم
ای اهل عالم وجه خدایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
دست جفا آخر کار خودش را کرد
جامِ بلا مرگِ مرا مهیا کرد
با زهر جفا از جگرم تا پیکرم سوزد
این پاره جگر از ستمِ این همسرم سوزد
جوان ترینِ آلِ عبایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
از قتلگاه خود بیاد گودالم
از غربتِ جدم آشفته احوالم
بر یاد لب تشنه ی او محزون و عطشانم
در مقتلِ خود بیاد آن پیکر عریانم
شهید راهِ خون خدایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
ابن الرضایم ابن الرضایم
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
🎤باسمه تعالی
✍اطلاعیه شماره (۴۲)
《در چهارمین سالِ خدماتِ》
گروه جهادی محبان المرتضی(ع)
گروه جهادی کریم اهلبیت(ع)
حسینیه موج الحسن(ع)
(ویژه تیرماه ۱۴۰۲)
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✍ با استعانت از درگاه الهی و تمسک به عنایت حضرت ولیعصر ارواحنافداه، بهره گیری از نفَس گرم رهبر معظم انقلاب و همدلیِ مؤمنانه ی شما خیران، بانیان و نیکوکاران بزرگوار، موارد جهادی این ماه در موضوعات زیر تهیه و توزیع خواهد شد:
ان شاءالله🤲
👈جمع آوریِ صدقاتِ عام (مستحب) کمک های نقدی، نذورات، هزینه های ذبحِ قربانی و عقیقه های شخصی شما عزیزان، به نیت سلامت وجود مبارک و تعجیل در امر فرج امام زمان (عج) جهت توزیع بسته های معیشتی، ویژه خانواده های نیازمند
👈جمع آوری کمک هزینه های ذبحِ قربانی و کمک هزینه های نقدی در مناسبتهای ماه ذیحجه بویژه عید سعید غدیر خم و طبخ و توزیع غذای نذری در بین مردم و هیآت مذهبی
👈جمع آوری کمک هزینه های جهیزیه نوعروسان نیازمند
👈جمع آوری کمک هزینه های نقدی، جهت پیش گیری و درمان بیماران خاص و نیازمند
👈جمع آوری کمک هزینه های نقدی جهت یاری رساندن به خانواده های بی بضاعت، بی سرپرست و ایتام آبرومند در تهران و دیگر نقاط کشور
👈جمع آوری کمک هزینه های فرهنگی در راستای ترویج فرهنگِ مقدس قرآن و عترت و نشر فرهنگ نهجالبلاغه
👈جمع آوری مبالغ نقدی جهت پشتیبانی صندوق قرض الحسنه کریم اهلبیت (ع) از جمله: مبالغ مسدودی بطور امانت و مبالغ کمک اقساط برای افراد نیازمند
↩در صورت تمایل، کمک های نقدی خود را به شماره حساب بانک سپه (انصار) بنام غلامعلی پارسائیان واریز نمایید (۶۲۷۳۸۱۱۰۶۹۵۷۱۴۹۲)
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💦هدیه معنوی کمک های مؤمنانه این ماه تقدیم به ارواح طیبۀ هفتاد و دو تن شهدای مظلوم هفتم تیر(ره) 💦
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✅️بدیهی است هر مبلغی میتواند کمک زیادی به حرکت مقدسِ جهادی باشد
↩یادآوری:
لطفاً موضوع کمک نقدیِ خود را به این شماره در شبکه ایتا ارسال فرمایید (۰۹۱۲۳۸۵۵۴۱۴) محمود ژولیده
↩آدرس گروه جهادی:
خیابان فلسطین پایین تر از ۴راه بزرگمهر کوچه شهیدان باقری پلاک ۲ درب دوم
🕌 حسینیه موج الحسن(ع)
❣نهضتِ جهاد❣مواسات❣همدلی❣و کمک های مومنانه❣ادامه دارد❣
🤚لبیک یا خامنه ای🤚
🤚لبیک یاحسین است🤚