رباعیات مباهله و حدیث شریف کساء
بر هیبت عترت پیمبر صلوات
بر جان نبی حضرت حیدر صلوات
بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین
بر عید مباهله مکرر صلوات
بر نور مبین حی سرمد صلوات
بر جمع کسای آل احمد صلوات
بر دشمن پنج تن دمادم لعنت
بر پنج تن آل محمد صلوات
@hajmahmoodzholideh
#روضه_قافله_بین_راه
خدایا خود تو شاهد باش، بس غم میرسد از راه
به هر منزل غمی تازه، به قلبم میرسد از راه
منم صاحب حرم اما، شدم دور از حرم حالا...
که بیرون رانده اند، اَنبوهِ ماتم میرسد از راه
شدم منزل به منزل، دور از بیتِ تو آواره
به سویم از اَجل پیکی، دمادم میرسد از راه
به هر منزل فرود آیم، نظر بر آسمان دارم
چو بابایم علی، اَخبارِ مرگم میرسد از راه
ز طفلِ شیرخواره، تا جوانِ هیجده ساله
غمِ جان دادنِ آنان، به یادم میرسد از راه
بساطِ فتنه برپا هست و من راهیِ گودالم
رضای توست که، تنها به دادم میرسد از راه
منم آماده ی غربت، حرم آماده ی محنت
ولی هیهات از ذلت، به گوشم میرسد از راه
عطش ریزد اگر بر لب، اَسیری گر روَد زینب
یقین دارم که از سویت، اَمانم میرسد از راه
به هر منزل که میاُفتد نگاهم در نگاهِ او
نوای غربتِ خواهر، به جانم میرسد از راه
سه ساله دخترم، بر دوشِ سقایم چه غم دارد
پس از این است که، آهِ یتیمم میرسد از راه
صدای مادرم زهرا، به گوشم گاه می پیچد
که قرآن خواندنَت، از نیزه هردم میرسد از راه
من و این جمعِ یارانم، تو و این اشک بارانم
به دیدارِ تو آیا وصلِ جانم میرسد از راه؟
سَرم را روی نِی بنگر، تنم را زیر سُم، دانم...
که قطعه قطعه جسمم، قتلگاهم میرسد از راه
تمامِ هستی اَم گردد، فدایت روز عاشورا
که خونخواهِ شهیدانِ محرم میرسد از راه
به کعبه ظلم شد اما، به صاحب کعبه اَفزونتر
یقین دارم، که روز انتقامم میرسد از راه
#روضه_قافله_بین_راه
@hajmahmoodzholideh
#به_بهانه_انتخابات_به_عشق_ولایت_و_شهدا
رایِ ما سنگینتر از موشک، سبکتر از علَم
فتنه را نابود کن، بایَست بَرداری قلَم
رایِ خود بنویس خوش، با جوهرِ خونِ شهید
تا بماند پرچمِ دین، سبز و هم سرخ و سفید
هست جمهوری اسلامی ایرانی، حرم
حفظ کن با رای دادن چون سلیمانی، حرم
رَهروِ راه شهیدان، در مسیرِ رهبر است
کیست هر رای اَوّلی، رزمندهای در سنگر است
برترین نقشِ خواص امروز، تبیین است و بس
هر که دارد آبرویی، کار او این است و بس
پایِ ما ثابت قدم، تا دستِ ما بی لَرزش است
رای دادن با بصیرت، خدمتی با اَرزش است
رایِ ما گامی بسویِ، حذفِ درد و رنج هاست
انتخابات این زمان، چون کربلای پنج هاست
فتحِ خرمشهرها امروز، پای صندوق است
جنگ با مستکبران، در دستهای صندوق است
امپراطوریِ استکبار، دشمن با خداست
روز و شب در فکرِ نابودیِ جمهوریِ ماست
اتحاد و همدلی، تکلیف هر ما و من است
وحدتِ جمهورِ ما، تنها حریفِ دشمن است
نایب مهدیِ ما، در انتظارِ رایِ ماست
هر که با مسلم بماند، با حسین و کربلاست
باشد این لبیک بر رهبر، همان امرِ امام
حال، مائیم و امامِین و شهیدان، والسلام
#به_بهانه_انتخابات_به_عشق_ولایت_و_شهدا
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
تا تویی صاحب عزا، گریه ی ما مَرهم توست
ناله و زمزمه تا هست، همه همدم توست
ماتمِ جدِ غریبت، غمِ دیرینه ی ماست
چشمِ ما، چشمه ی جوشانِ غم و ماتم توست
همه ذراتِ جهان، گریه کنِ جدِ تواَند
همه تسبیحِ فلک، ناله برای غم توست
حاجتی در دلِ ما نیست، بجز یاریِ تو
ارزشِ ما به همین همرهیِ هردم توست
سالی یکبار حسینی شدنم، کافی نیست
نوکر آن است که پیوسته دلش محرم توست
با تو گشتیم ملازم که رهَت گم نشود
وَرنَه دل مَحرمِ تو نیست، که نامحرم توست
خط به خط، جبهه به جبهه، همه جا یارِ توئیم
سحرِ آمدنت، بیعتِ ما محکم توست
یارِ یارانِ تو بودن، اثرِ طاعتِ ماست
راهِ پیروزیِ ما، پیرویِ ملزم توست
□ □ □
گفتی از داغِ حرم، شام و سحر میگِریی
چشمِ ما نیز کمی گریه کنِ نم نم توست
ناله ی ما بخدا از نفَس گرم شماست
وَرنَه دل یکسره، هرچند بنالد کم توست
تکیه بر کعبه دهی و ز عطش میخوانی
یاد لبهای ترک خورده، نوا و دم توست
غصه ی عمه ی مضروبه، ز یادت نرود
داغِ یک روضه ی مکشوفه، همیشه غم توست
دختری گفت: بپاخیز و ببین یااَبَتاه...
دستِ نامحرم و اُوباش، سوی محرم توست
تازیانه به سر و روی حرم میبارند
خواهرت منتظرِ یاریِ آخر دم توست
مادرت منتظرِ آمدنت مانده هنوز
انتقام حرمِ آل علی مرهم توست
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#العجل_یا_صاحب_الزمان
یا مهدی ادرکنی، که در این ماهِ ماتم
باشیم با تو، در مصیباتِ محرم
قربانِ اشکِ چشمِ خونبارت، اِماما
تنها نمی مانی در این انبوهِ ماتم
غم خیمه در جانت زده، ای دادِ بیداد
آقا خدا صبرت دهد، از اینهمه غم
صبح و مسا، داری عزای کربلا را
بلکه عزای عمه جانت را، عزیزم
مُردم برایت، یوسفِ زهرای اطهر
از اینهمه محنت که میریزی به قلبم
عالم حسینی میشود بی شک، به یُمنَت
با هیئت و با روضه و با اشک و پرچم
ما طالبِ خونِ حسینیم و مطیعت
جزوِ لِثاراتیم و یارانت، مسلّم
تا این ندا آید ترا گوئیم: لبیک...
لبیک یَابنَ الفاطمه، لبیک جانم
با یک نگاهت، زیر و رو گردد ستمگر
ما را کجا و یاری اَت، ای اسمِ اعظم
شاید بکار آید غلامِ روسیاهت
از خود مَران ما را چو جدَت، ای امامم
کن روسفیدم، بعد از آنهم کن شهیدم
مانندِ جوون، و قنبر و عمار و میثم
امروز تیغِ ما زبان، فرداست شمشیر
پای رکابیم، ای غمت فیضِ دمادم
هجر تو ما را میکُشد، ای ماهِ کعبه
بانگِ اَنَابنُ المصطفی دِه، یَابنَ خاتم
با روضه ی عطشان و عریان، آشنائیم (۱)
ای روضه خوانِ غربتِ مظلومِ عالم
ما اهل کوفه نیستیم، ای قَلبَت آگاه
ما امتحان پس داده ایم و با تو همدم
گفتیم کوفه، وای از آن ازدحامی...
که دورِ ناموسِ خدا بودند آندم
از عمه زینب، تا سه ساله عمه جانت...
را خارجی خواندند، بی دینانِ عالم
یا منقم، آل علی در انتظار است
تا انتقامی سخت، با قلبی پر از غم
(۱) اَنَابنُ الحسینِ الشهید، الَّذی قَتَلُوهُ عَطشاناً و طَرَحوهُ عریاناً...
#العجل_یا_صاحب_الزمان
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
در شَانِ تو نیست نوکرت باشم من
بگذار فقط خاک درت باشم من
بگذار به هر جا که قدم بگذاری
چون ذره، همی دور و برت باشم من
بگذار که این گدا به کارَت آید
تا کِی همه جا دردِ سرت باشم من
در ماهِ عزای جدِتان میخواهم...
همناله ی آهِ مادرت باشم من
با اشک و دعا و توبه پاکم فرما
تا جزوِ سپاه و لشکرت باشم من
این است مقامِ قربِ درگاهِ خدا
هر صبح و مساء، مضطرت باشم من
ایکاش که باری از شما بردارم
تنها نه همین منتطرت باشم من
پیوسته تو درمانِ منی، اما کِی...
درمانِ دلِ پر شررت باشم من؟
آیا به غمِ تو تا کنون یار شدم؟
تا مرهمِ سوزِ جگرت باشم من
گفتی که ز داغِ جدِ خود، خون باری
پس میشود اینکه یاورت باشم من
از دیده ببارم اشک و از حنجر خون
تا یارِ دو دیده ی ترت باشم من
ما زنده و باز هم تو تنها باشی؟!
هیهات که سربارِ درت باشم من
گر همچو حسین، بی کس و یار شوی
شرمنده ی روی مادرت باشم من
دستی به سرم بکش که پای قدمت
یک روز شهید بی سرت باشم من
آنقدر مسیرِ قدمت میآیم
تا روز دفاعت، سپرت باشم من
روزیکه به انتقام کردی تو قیام
قربانیِ جدِ اطهرت باشم من
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#گریه_های_امام_زمان_عج
یابن الحسن، که صبح و مسا گریه میکنی
بر جدِ خود حسین، کجا گریه میکنی؟
دانم، ولی برای تذکر به جامعه...
آقا چرا صباح و مسا گریه میکنی؟
آیا هنوز عمه ی تو در اسارت است؟
آیا به معجرِ اُسرا گریه میکنی
آری شنیده ام، به حجابِ اسیرها...
با اشکِ دیده ی شهدا گریه میکنی
بر آستینِ پاره ی ناموسِ فاطمه
بر چشم های بَد، به خَفا گریه میکنی
داری بیاد، گریه ی بالای نیزه را
بر اشکِ سیدالشهدا آقا گریه میکنی
بر لحظه ی عبورِ اسیران ز قتلگاه
بر زخمهای مانده بجا گریه میکنی
بر تازیانه خوردنِ طفلانِ بی پناه
در زیر دست و پای جفا گریه میکنی
بر گریه های راسِ عمویت، به نیزه ها
خون جای اشک، وقتِ عزا گریه میکنی
این عقده ماند در دلِ مجروحِ اهلبیت
بر کشته ی میانِ عبا گریه میکنی
بر حنجری که تیرِ سه شعبه، بجای آب...
خورده ز حرمله، همه جا گریه میکنی
بر طفلِ زیرِ بوته ی، جا مانده از حرم
بر شعله ی فتاده بپا گریه میکنی
بر دست و پای سوخته ی زین العابدین
بر خیمه های آل عبا گریه میکنی
وقتِ نماز شب، به نمازِ نشسته ی...
بانوی قد خمیده، سوا گریه میکنی
گویا برای مادر خود، نیمه شب جدا...
با دست های پر ز دعا گریه میکنی
گویند: روزِ آمدنت تکیه بر حرم...
بر تشنگانِ دشتِ بلا گریه میکنی
#گریه_های_امام_زمان_عج
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
جمعِ همه، اَسماءِ حسنا یاحسین است
ذکرِ خدا را عینِ معنا یاحسین است
صوم و صلاتش، چون اِقامه شد به گودال
درکِ نماز و روزه، یکجا یاحسین است
حج را مبدل کرد بر عمره، از اینرو...
حج و جهادِ کاملِ ما یاحسین است
اِحیا شد از او، اصل و فرعِ دین اسلام
ذکرِ همه شبهای اَحیا یاحسین است
با دست و دل بازی، گذشت از هستیِ خویش
پس هستیِ ما هر دو دنیا یاحسین است
رمزِ عبور از سختیِ دنیا و عقبا
فرمود پیغمبر به زهرا یاحسین است
گریه کنانش روز محشر شادِ شادند
خنده کنان، فریادِ آنجا یاحسین است
روز ازل، با نامِ او در ما دَمیدند
آب و گِلِ ما را مُصَفّا یاحسین است
ما شِیءِ مذکوری نبودیم ای محبان
آنچه بها داده به دلها یاحسین است
ما توبه را از آدم و حوّا گرفتیم
یعنی که بخشاینده ی ما یاحسین است
صد بار اگر توبه شکستی باز، باز آی
رمزِ قبولِ عذرها را یاحسین است
از روسیاهِ سربزیری، حر بسازد
این سربلندی چیست اینجا؟ یاحسین است
آنکه سرش بر نیزه بود، اما یتیمش...
پاسخ گرفت، از ذکر بابا یاحسین است
ویرانه را آباد کرد، آن خورده سیلی
خوابش اگر تعبیر شد، با یاحسین است
هر کس گرفتار است در عالم بیاید
آنچه گِره را میکند وا یاحسین است
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
زمین و زمان جمله درهم شده
فلک، آسمان جمله درهم شده
صفِ کهکشان جمله درهم شده
جهان و جنان جمله درهم شده
که زهرای مرضیه در غم نشست
به دلها خیامِ محرم نشست
اگر آسمان عقده وا میکند
ز غم گریه بر کربلا میکند
که شِکوه ز اهل جفا میکند
اگر مهدی آید چها میکند
بگیرد همه انتقامِ حسین
که اِحیا نماید قیامِ حسین
اَلا ای محبان، مهیا شوید
به هیئت درآئید و شیدا شوید
به گریه، به خون، یارِ مولا شوید
کنید التماس، اَهل معنا شوید
بگوئید لبیک را با حسین
بخوانید با هم ز دل یاحسین
سیاهی بکوبید در خانه ها
بگیرید روضه به کاشانه ها
بگِریید بر جمع دردانه ها
بسوزید مانند پروانه ها
که زهرا شده باز صاحب عزا
نمانید از فیضِ روز جزا
نوا، شور، شعر، آه، نوحه، صدا
بیارید از داغِ خونِ خدا
نگردید از اهلِ ندبه جدا
که باشید در راهِ مولا فدا
به نخهای پرچم تمسک کنید
ز چادر، ز معجر، تبرک کنید
علَم در خیابان بیارید باز
کُتل ها به تکیه گذارید باز
و با طبل و سنج، دسته آرید باز
لب از خنده ها باز دارید باز
بپوشید از دم، لباسِ سیاه
که گردید، بی شبهه پاک از گناه
محرم پر از روضه، روز و شب است
علمدارِ هیئت به تاب و تب است
دگر فصلِ برپاییِ موکب است
هنر، گریه با گریه ی زینب است
محرم، به شمشیر اشک و دعا
بتازید بر ظالمین، هر کجا
قسم بر صفات کریمِ حسین
به احسان و جودِ قدیمِ حسین
به گلدسته های حریمِ حسین
جهان پر شود از شمیمِ حسین
اگر چون شهیدان حسینی شویم
و یارِ قیامِ خمینی شویم
هر آنکس که عشقش، سلیمانی است
دلش در ولیِ خدا، فانی است
که او کیست؟ یارِ خراسانی است
به سلمان، که عشقِ هر ایرانی است
به سالارِ این قوم، بیعت کنید
به هر کوی، دعوت به هیئت کنید
هر آنکس که "هل من معین" را شنید
ز رَاهدار، تبیینِ دین را شنید
خود اَسرارِ صوتِ حزین را شنید
ز فریاد زینب، نگین را شنید
مَرو ساربان، باز کن مشت را
بیانداز از دست، انگشت را
ببَر همرهِ خویش انگشتری
مَزن بر سرِ نیزه ها، هر سری
ببَر دستبند از کفِ دختری
مَبِر دست، بر غارتِ معجری
به صحرای محشر در آن همهمه
چگونه دهی پاسخِ فاطمه
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh