#روضه_اربعین_حسینی
رسیده ام که بگویم سلام یاورِ عطشان
سلام شاه شهیدان، سلام سرور و سلطان
رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری
دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان
سلام کشته ی بی سر، سلام زاده ی کوثر
سلام میوه ی جانِ علی و ختمِ رسولان
رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت
رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ غریبان
نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما
نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان
نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ گودال
نه معجری شده غارت ز بانوان و صغیران
نه صورتی شده نیلی، نه حرمله زده سیلی
نه تازیانه کسی زد، به کودکان و یتیمان
نه کودکی به خرابه، کنار راسِ تو دِق کرد
نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان
به اقتدار و سلامت رسیده ام ز قیامت
رسانده ایم پیامت، قسم بخون شهیدان
فقط بسنده به یک جمله میکنم ز فراقت
که کاش بود علمدار در کنار اسیران
□ □ □
تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر
چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران
چه شد که تکیه زدی تو، به نیزه های غریبی
نشد بجای تو خواهر، شود روانه ی میدان
به غیرِ طفلِ صغیرت که روی دست تو جان داد
کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان
اگرچه پیش پدر، روضه پسر نشود خواند
مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان
به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت شبهِ پیمبر
گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان
مگو که یار نمانده، هنوز خواهر تو هست
که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد سلیمان
#روضه_اربعین_حسینی
@hajmahmoodzholideh
#مناجات_شب_جمعه
#روضه_عبور_از_قتلگاه
شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم
جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم
با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر
در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم
او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد
من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم
عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد
سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم
مادری گفت شب جمعه، میان گودال
گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم
خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت
شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم
دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و
غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم
با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع
از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم
همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی
یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم
بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست
از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم
محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت
اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم
تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش
زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم
گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات
از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم
#مناجات_شب_جمعه
#روضه_عبور_از_قتلگاه
@hajmahmoodzholideh
#واحد_لبیک_یا_زینب
#ویژه_ایام_اربعین_و_شب_جمعه
عشق دنیا مال ماست
عطای مولا مال ماست
حال عقبا مال ماست
دعای زهرا مال ماست
کی داره نصیبی که ما از دو دنیارو داریم
کی داره سرمایه ای مثل ما، مولا داریم
دلبری همیشگی، عزیز زهرارو داریم
تازه بعد زندگی شفیعِ فردارو داریم
گر مرد میدانی نسل شهیدانی
ای دل برو راه قاسم سلیمانی
ما اربعینی ها داریم چنین بر لب
لبیکَ یاارباب لبیکِ زینب
لبیکَ یاارباب لبیکِ یازینب
لبیکَ یارباب لبیکِ یازینب
¤ ¤ ¤
نینوا خانه ی ما
سوی حرم قبله ی ما
کعبه ی شش گوشه ی
کرب و بلا کعبه ما
ما به دل محبتِ اکبر لیلارو داریم
افتخارِ دوستیِ حضرتِ سقارو داریم
با امام و شهدا عشقِ دو دنیارو داریم
تا که ما بالای سر سایه ی آقارو داریم
گر مرد میدانی نسل شهیدانی
ای دل برو راه قاسم سلیمانی
ما اربعینی ها داریم چنین بر لب
لبیکَ یاارباب لبیکِ یازینب
لبیکَ یاارباب لبیکِ یازینب
لبیکَ یارباب لبیکِ یازینب
¤ ¤ ¤
شبهای جمعه خدا
دلم میره کرب و بلا
غمِ عالم میریزه
تو سینه ی اهل ولا
کی داره ندای یابُنَیَّ رو داد میزنه
قَتَلوکَ ذَبَحوکَ میگه، فریاد میزنه
کی داره مُنتقِمو صدا به امداد میزنه
ناله ای حزینه تو عالمِ ایجاد میزنه
این ناله ی زهراست از گوشه ی گودال
جسمِ حسینِش با مرکب شده پامال
شب تا سحر داره این ناله ها بر لب
گه یاحسین ذکرِش گه داره یازینب
لبیکَ یاحسین لبیکِ یازینب
لبیکَ یاحسین لبیکِ یازینب
#واحد_لبیک_یا_زینب
#ویژه_ایام_اربعین_و_شب_جمعه
@hajmahmoodzholideh
#روضه_ورود_به_مدینه
موکبِ اهلِ بِیتِ شاهِ شهید
چون به دروازه مدینه رسید
سیدالساجدین به صوتِ بشیر
بر اَهالیِ شهر داد سفیر
همه آیند سوی دروازه
که شده داغِ فاطمه تازه
خیمه های عزا بپا گردید
شهرِ یثرب چو کربلا گردید
زود مردم خبر شدند همه
بر سر و سینه میزدند همه
بینِ جمعیتی که آشفتند
طَرَّقوا طَرَّقوا بهم گفتند
اُمِ لیلا رسید و اُمِ بنین
ناله کردند با نوای حزین
دور تا دورِ زینب کبرا
حلقه کردند با همه زنها
این تو هستی، عقیله زینبِ ما؟
دختِ زهرا، جلیله زینبِ ما؟
چه بلائی ست بر سر آمده است؟!
کاروانت چه مضطر آمده است!؟
ای بقربانِ شور و احساست
کو حسینت؟ کجاست عباست؟
اینکه داری به کف در انجمنش
نکند هست کهنه پیرهنش
بینِ مردم که همهمه افتاد
جز علی، ناله ی همه افتاد
گفت سجاد با تنی خسته
با دلی از فراق، بشکسته:
همه ی اهل درد را کشتند
همه مردانِ مرد را کشتند
خیز از خاکِ قبر، یاجداه
خبری دارم از برای تو، آه
شد حسینِ تو کشته در گودال
زیرِ سمِ ستور شد پامال
آنکه جایش بروی سینه توست
شهرها دور از مدینه توست
دشمنت بسکه بی حیایی کرد
بر تنش راهپیمایی کرد
تا که سر از تنش جدا کردند
تنِ عریان او رها کردند
کرد در زیر نیزه ها ماوا
شد سرِ غارتِ تنش دعوا
آبروی حسین را بردند
عترتت را به هر کجا بردند
برد دشمن به افتخار و وقار
زینبت را به کوچه و بازار
حَرّمت را چه بد اسیری برد
کوفه تا شام با حقیری برد
آستین ها، حجاب زنها شد
پرده پاره، نقاب زنها شد
وای از کینه ها، به بزم شراب
آه از دیده ها، به بزم شراب
نه فقط کارِ شام، هیزی بود
دردمان تهمتِ کنیزی بود
#روضه_ورود_به_مدینه
@hajmahmoodzholideh
#دودمه_های_اربعین
زینبم ، نایبه الفاطمه ، ای خون خدا
السلام ای شهدا
فاتح کوفه و شام آمده در کرببلا
السلام ای شهدا
مرقد تو کعبه ی شش گوش خواهر گشته است
زینبت برگشته است
در میان قبر عباس و حسین سرگشته است
زینبت برگشته است
کوفه رفتم شام رفتم باز برگشتم حسین
ای فدای کربلات
من چهل منزل به طفلانت سپر گشتم حسین
ای فدای کربلات
خیز از جا یا حسین بهر تو مهمان آمده
با اسیران آمده
خواهر غم پرورت از شام ویران آمده
با اسیران آمده
زینب سوخته دل آمده از راه سفر
خیز و حالم بنگر
توشه ام گشته از این راه بلا خون جگر
خیز و حالم بنگر
کاروان سالار زینب خیز و زینب را ببین
آمده در اربعین
قد کمان و تازیانه خورده بشکسته جبین
آمده در اربعین
ای برادر خیز از راه اسارت آمدم
من زیارت آمدم
قد خمیده از چهل منزل جسارت آمدم
من زیارت آمدم
بازگشته خواهر تو از اسارت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
اربعین شد کرده ام قصد زیارت یاحسین
یا حبیبی یا حسین
دسته ی زینب کبری به حرم آمده است
لک لبیک حسین
با دم وای حسینا به حرم آمده است
لک لبیک حسین
#دودمه_های_اربعین
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_رسول_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است
میان سقیفه سخن اینچنین است
که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است
نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم
که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم
ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت
ز خودکامگان منحرف شد خلافت
رها شد ولایت، رها شد امامت
ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد
بجای عدالت، عیان سلطنت شد
پس از تو ز عصمت نمانده نشانی
ز قرآن و عترت نمانده نشانی
ز احکامِ دینت نمانده نشانی
به دلهای امت نمانده ترحم
به لبهای زهرا نمانده تبسم
نه در غم، خدا را توکل نمایند
نه فرمانِ ما را تحمل نمایند
به تخریب و آتش توسل نمایند
ببین چادر خاکی اَم را پدرجان
نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان
فراق تو از سینه آتش فشانده
غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده
علی را به خانه نشینی کشانده
چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده
چه ارثِ غریبی به مولا رسیده
نه تنها به کوچه بمن راه بستند
که حرمت ز ناموس حیدر شکستند
همه عهد و پیمان پس از تو گسستند
در خانهی تو به آتش کشیدید
به رخسار زهرای تو خش کشیدند
فدک را ز دستانِ زهرا ربودند
رهِ دشمنی را به سیلی گشودند
هجومِ بدی بر حریمت نمودند
ز روی تنِ خسته ام رد شدند و
تماشاچیان نیز مرتد شدند و
نه مانده سلامت دگر روی زهرا
نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا
نه در عافیت مانده بازوی زهرا
چگویم که بارم زمین ماند بابا
که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا
ترا خواندم آندم به قلب غمینی
علی را بخواندم به صوت حزینی
زدم ناله از درد، فضه خذینی
بیا محسنم را ز مسمار کشتند
ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند
زدم دست و پا من اگر زیر این در
حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر
ز سمِ ستوران شود لِه مکرر
سرِ او به نیزه، سوی شام عازم
اسیری رود زینبم بی محارم
#روضه_حضرت_رسول_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
@hajmahmoodzholideh
#روضه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
تنها نه اینکه زهر جفا قاتل من است
آری هزار درد و بلا قاتل من است
غربت تمام عمر، مرا در سکوت برد
بی یار بودنم بخدا قاتل من است
از یک سپاه، یک نفری هم بجا نماند
این بی کسی، به روزِ بلا قاتل من است
دشمن همه خواصِ سپاهِ مرا خرید
جهلِ خواص در همه جا قاتل من است
از بی بصیرتی، به دلم نیش میزدند
کج فهمیِ سرانِ سِپا قاتل من است
تنها نه خنجری که به رانم فرو نشست
زخم زبان، عیان و خفا قاتل من است
حتی خودی ترین قُرَبا طعنه اَم زدند
الفاظِ زشتی از صلحا قاتل من است
با اینهمه، گذشتم از این قومِ بی خِرد
در اصل داغِ مادرِ ما قاتل من است
عمریست مانده صحنه ی سیلی به چشمِ من
آنچه ز کوچه مانده مرا قاتل من است
با کس نگفتم از دو طرف ضربه خورده است
دیوارِ سخت و دستِ جفا قاتل من است
آن گوشوارِ پاره غرورِ مرا شکست
دستی که خورد ضربه ی پا قاتل من است
چون با هجوم، پهلوی مادر شکسته شد
فضه بیای خیرُ نسا قاتل من است
فریادهای بانوی پهلو شکسته، در...
مسجد میانِ قوم دغا قاتل من است
کِی انقلابِ مادرمان بی نتیجه ماند
صدیقه چون نشست ز پا قاتل من است
مادر بپای غربتِ مولا شهیده شد
پرواز مادرِ شهدا قاتل من است
#روضه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
درونِ سینه اَم، از داغ مادر بسکه غوغا بود
دل آشوبم از غصه، پیِ دیدارِ زهرا بود
زبانم روزهای آخرم میگفت یازهرا
دلم پیوسته یاد روزهای سخت مولا بود
نمی شد باورم، که مادرم در کوچه سیلی خورد
حقیقت داشت واللهِ که زیر دست اعدا بود
ز کوچه تا به مسجد را، خمیده مادرم طی کرد
خدا را شکر، آقایم حسن آنروز آنجا بود
به روی پوشیه پوشاند مادر، چادرِ خاکی
چرا که جای دستِ دشمنش از دور پیدا بود
چه شبها خواستم، رویم شبیهِ مادرم گردد
چه شبها خونِ دل جاری ز دیده، زین تمنا بود
مرا امروز زهر کین کبودم کرد، چون مادر
به سرعت چهره اَم تغییر کرد، از بس خطر زا بود
عبا بر سر کشیدم، تا نبیند هیچکس رویم
که از رنگ پریده، چهره ام را مرگ پیدا بود
قدمهایم به سختی، نیمه جان میرفت تا حجره
اجل تا خانه چندین بار با این درد همپا بود
زمین افتادنم هم شد، شبیهِ مادرم زهرا
به زانویم دگر قوت نبود، این قامتم تا بود
درونِ حجره افتادم زمین، گودال را دیدم
که زیرِ نیزه ها جدم، در آن گودال تنها بود
عطش آتش بجانم زد، درونم تا جگر میسوخت
چنان جدّ غریبم تشنه جان دادم، چه زیبا بود
#روضه_حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#پنجم_ربیع_الاول_سالروز_شهادت_پیام_آور_کربلا_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_علیهماسلام
#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س
ای دل اگر ز مدحِ سکینه ست، گفتگو
کن در تَرازِ مادرِ سادات، جستجو
وقتی حسین میکند انشا مقامِ او
سیده ی نساءِ قریش است نامِ او
وقتی مقامِ قرب، کنارش دهد حسین
او را وصیِ خویش، قرارش دهد حسین
فرمود با سکینه: بگو یادمان کنند
یادِ لبانِ تشنه ی من، شیعیان کنند
فرمود: از برای من اصلاً مدینه است
آن خانه ای که بیتِ رباب و سکینه است
□ □ □
آن خواهری که با علی اصغر چو مادر است
بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است
گهواره دارِ کودکِ لب تشنه ی رباب
چون سایبان، به طفلِ حرم، زیر آفتاب
لالائی اَش برای علی، چشمه ی حیات
آرامشِ رباب، در آن حسرتِ فرات
همتای عمه اَش، جَبَلُ الصَّرِ خیمه گاه
پیغمبرِ شهادت و روایِ قتلگاه
نوحه گرِ مصائبِ جانسوزِ نینوا
یارِ امام و محرمِ اَسرار کربلا
آنچه که دیده، چشمِ ملک هم ندیده است
قبل از حسین، اهلِ فلک هم ندیده است
حلقومِ عشق دیده، که در خون شناور است
فریادِ "یابُنَیَّ" به حلقومِ مادر است
رگهای پاره پاره ی باباش دیده است
در زیر سمّ اسب، سراپاش دیده است
دیده شقاوتِ علَنی را، نه در نهان
دیده چگونه نیزه فرو رفت در دهان
دیده چگونه حرمت بابای او شکست
دیده چگونه شمر روی سینه اَش نشست
نورِ دو عین را ، که به هر سو کشیده اَند
راس الحسین را ، که چگونه بریده اند
دیده چگونه نیزه به پهلوی او زدند
چون فاطمه، غلاف به بازوی او زدند
دور از دو چشمِ غیرتیِ ماهِ علقمه
دیده اسیریِ حرمِ آل فاطمه
دور از نگاهِ نافذِ دشمن کُشِ عمو
دیده چگونه نیزه به کِتفش زده عدو
دیده در آن فرار، به خون گریه ی زنان
دنبالِ دخترانِ حرم، خولی و سنان
برخیز ای عمو که دگر حرمتی نماند
بعد از تو از برای حرم عزتی نماند
عباس! سایه ی تو که بر سر نداشتم
جز آستین پاره که معجر نداشتم
#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س
@hajmahmoodzholideh
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
اگرچه مهبطِ وحیِ ملائک هست درگاهم
تمام عمرِ خود، زندانیِ دژخیمِ گمراهم
اقامتگاهِ من، تبعیدگاه و قتلگاهم شد
نمیداند کسی از ظلمهای خصمِ بدخواهم
ز سختیهای گوناگون، مصیبتهای روزافزون
نمانده هیچ در تاریخ، غیر از عمرِ کوتاهم
مرا این عمر کوته، یادگار مادرم زهراست
هماره بود داغِ حضرتِ مظلومه همراهم
شبیهِ مجتبی تنهائیام شد، دردِ بیدرمان
که بود از کودکی، دردِ غریبی دردِِ جانکاهم
جوازِ گفتگو با شیعیان، هرگز نمیدادند
مگر یک گفتگویی بود، تنها در گذرگاهم
چو میبردند روز و شب مرا دژخیم، تحت الحفظ
اگر میشد، کسی را گاه میدیدم سرِ راهم
معارف را چنان، رمز و رموزی خاص میگفتم
پیامی میرساندم شیعه را، در هر بِزنگاهم
سکوتِ محض حاکم بود، در بینِ محبانم
نبود از شیعیانم، هیچ فریادی هواخواهم
نه مهدی پیشِ رویم بود، نَه فردی ز اصحابم
مرا پیوسته مونس بود، چشمِ مانده بر راهم
مرا کشتند اَعدا در جوانی، جرمِ من این بود
که من فرزندِ زهرایم، اَمینِ دینِ اَلّاهم
برای قتلِ فرزندم، مرا هم زهر نوشاندند
بیاید روزِ دلبندم، همانکه هست خونخواهم
چو آید، انتقامِ سیزده معصوم میگیرد
بزودی میکند خود، از ظهورِ خویش آگاهم
دهد تکیه به کعبه، تا بخوانَد اهلِ عالم را
شبانگاهی که باشد صبحِ آن، زیبا سحرگاهم
بگیرد انتقامِ ضربتِ شمشیر و سیلی را
دهد پاسخ به هر اشکم به هر سوزم به هر آهم
تنِ صد چاکِ جدّم، بی کفن، بی پیرهن مانده
بخونِ سرخِ او، تابَد شبی آن جلوهی ماهم
قسم بر آن سری که روی نیزه بود، قرآن خوان
صدای مهدیِ من، میرسد بر گوش ناگاهم
اَنابنُ المصطفای او به گوش خلق میآید
که من در انتظارِ آن قرارِ سبز، هرگاهم
بزودی بشنوی بانگِ لِثارات الحسینش را
به او لبیک میگوئید، از هر راه و بیراهم
دعا هر لحظه بر آن یاورِ مستضعفان باید
که آید با دعای منتظرها، يوسف از چاهم
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#رباعیات_امامت_و_ولایت_امام_عصر_و_ظهور_منتقم_قائم_آل_محمد_عج
بر صاحبِ پرچم هدایت صلوات
بر آنکه بما کند عنایت صلوات
شد یوسفِ فاطمه امام دو جهان
بر تاجِ امامت و ولایت صلوات
شد ذکرِ زبان هر فرشته مهدی
بر تارُک اسلام نوشته مهدی
بر نور ولایتش دمادم صلوات
ما را ز گِلِ علی سرشته مهدی
ایکاش همیشه جمکرانی باشیم
آماده برای جانفشانی باشیم
خواهیم اگر زینتِ مهدی بشویم
از یوسف فاطمه نشانی باشیم
هر عاشق صادقی تولا دارد
از دشمنِ فاطمه تبرا دارد
قلبِ همه اهلبیت، با زمزمه ی
"یا منتقم اِنتقم" تسلا دارد
ما منتظر امامِ بر حق هستیم
تا خاتمه با قیامِ بر حق هستیم
تا سوختنِ ریشه ی جبت و طاغوت
با صاحبِ انتقامِ بر حق هستیم
ما منتظر امام عاشورائیم
جان باخته ی قیام عاشورائیم
تا حال اگر شهید نهضت نشدیم
پس کشته ی انتقام عاشورائیم
ما تکیه به کشتیِ حسینی داریم
سربازیِ نهضت خمینی داریم
با نایبِ صاحب الزمان، خامنهای
ما عزت و فخر عالمینی داریم
#رباعیات_امامت_و_ولایت_امام_عصر_و_ظهور_منتقم_قائم_آل_محمد_عج
@hajmahmoodzholideh