eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عالمی قربانت ای، اول فداییِ علی فاطمه یا فاطمه الگوی مایی تو ای، یارِ ولاییِ علی فاطمه یا فاطمه کشته‌ی راه ولایت، بین آن دیوار و در فاطمه یا فاطمه در ره مولای خود، دادی تو شش ماهه پسر فاطمه یا فاطمه در ره فاطمه داریم، تولای علی یاعلی و یاعلی فیضِ جان دادنِ ما هست، به امضای علی یاعلی و یاعلی راه زهرا و علی هست، رهِ سیدعلی یاعلی و یاعلی تا بپای جان همه هستیم، همراه ولی یاعلی و یاعلی درس دانشگاه زهرا، استقامت تا ابد از تو یازهرا مدد باشد از الطاف تو، پیروزی ما بی عدد از تو یازهرا مدد وعده‌ی صادق، بدستِ فاطمه امضا شود از تو یا زهرا مدد راه قدس از کربلا، با لطف زهرا واشود از تو یا زهرا مدد مرزِ لبنان تا فلسطین، جنگ حق و باطل است آمده وقت جهاد یا جنود المسلمین، حیََ علی خیرِالعمل آمده وقت جهاد هر که زهرائیست، پشتیبان حزب‌الله شد یار ثارالله شد راه او در امتدادِ راه نصرالله شد یا ثارالله شد یا اباالفضل ایکه هستی، یار و غمخوار حسین ای علمدار حسین رهبر ما را مدد کن، ای سپهدار حسین ای علمدار حسین یارب عمر ما بگیر و هدیه بر رهبر بده یا اله العالمین پرچم او را تو دست زاده‌ی کوثر بده یا اله العالمین @hajmahmoodzholideh
وای از غم بی اندازه پیچیده چنین آوازه در کلبه ی غم ها مُردم با دیدن خون تازه دلم به غم نشسته زهرا که قامتت شکسته زهرا ای یاور دلخسته زهرا آه آه بی تو زندانم شده این آشیانه دیدمت که در دل شب مادرانه موی زینب را زدی با گریه شانه در این شب بارانی از غصه پریشانی ای هستی من زهرا گفتی که نمی مانی پرستوی شکسته بالَم نظر نما کمی به حالم مگو علی جان ، کن حلالم آه آه استراحت کن کمی بیمار حیدر از غمت دق می کنم ای یار حیدر عزم رفتن کرده ای غمخوار حیدر گویا که شب پایانی ست کس مثل علی تنها نیست روزم چو شبم تاریک است وقتی به برم زهرا نیست شکسته رکن دوّم من نمانده جان دگر در این تن پشت مرا شکسته دشمن آه آه روز خوش بعد از تو دیگر من نبینم همدم زینب شد آه آتشینم بعد تو من حیدر خانه نشینم سروده ای مشترک از؛ کربلایی اسماعیل شبرنگ حاج محمود ژولیده @hajmahmoodzholideh
ای که در راه علی یک تنه کرده قیام بر نهضت تو درود بر قیام تو سلام ای شهیده ی ولا مادرِ کرب و بلا یازهرا یازهرا یا ام ابیها یازهرا یازهرا یا ام ابیها عابده، عالمه ای مادر ما همه ای هستی اُم الحسنین مولاتی فاطمه ای ریحانه ی نبوی یار دین علوی یازهرا یازهرا یا ام ابیها یازهرا یازهرا یا ام ابیها زینبینَت بخدا الگوی مرد و زنند حسنینَت یاورِ از ایران تا یمنند حزب‌الله لشکر ماست هدیه، جان و سرِ ماست یازهرا یازهرا یا ام ابیها یازهرا یازهرا یا ام ابیها شد خطِّ قرمز ما امامین و شهدا استقامت همه‌دم مقاومت همه‌جا مائیم و حفظ علَم مدافعان حرم یازهرا یازهرا یا ام ابیها یازهرا یازهرا یا ام ابیها @hajmahmoodzholideh
امان از فتنه‌های آخرالزمان گرچه در حالِ نَبَردیم، عزیز زهرا! ما برای تو چه کردیم، عزیز زهرا؟ وسطِ معرکه هستی تو، در این دفعِ فِتَن ما کجائیم در این فتنه‌ی پر درد و مِحن؟ چه کسی گفته که دل، بر من و ما بَستی تو؟ که اَمانِ حرمِ عمّه‌ی خود، هستی تو! پسرِ فاتحِ خیبر، مَددَش خیبری است غضبِ یوسفِ زهرا و علی، حیدری است گرچه این حَصر، به اطرافِ حرم تکراری است گِرهِ اَبروی تو، حیدری و کرّاری است تو بخواهی، همه‌ی صحن، پر از شور شود هر نگاهِ نظرآلود، از آن دور شود کاش تکرارِ شبِ واقعه دیگر نشود صحبت از مقنعه و چادر و معجر نشود جای ما سینه‌زنان است، در آنجا خالی که صفِ صف شکنان است، در آنجا خالی در حقیقت، مددِ دینِ خدا، مادرِ توست حافظِ صحن و حرم، عمّه‌ی غم پرورِ توست گر دهد اِذن، ز لطف و کرَمش، می‌آییم اشک ریزان، به طوافِ حرَمش می‌آییم نکند از تو بمانیم جدا، در میدان نکند باز نگردیم فدا، در میدان حاضریم از تو دفاع، چون شهدای تو کنیم دور تا دورِ حرم، جان بفدای تو کنیم ما همان طایفه هستیم، که یارانِ توئیم هم‌دل و هم‌صف و همراهِ شهیدانِ توئیم مُتمَسّک به تولّای تو، گمراه نشد عبدِ درگاهِ تو، با غیرِ تو همراه نشد □ □ □ ننگ بر آن‌که، جدا از شهدا شد، راهش مرگ بر آن‌که، فقط هست، به فکرِ جاهش هر که را روی، به اُردوی ضَلالَت آرَند مادرانِ شهدا، ناله و نفرین دارند ای همه مدعیان! سخت مراقب باشید بر فرامینِ علی، سخت مواظب باشید فتنه‌ها، دَم به دَم و فوری و تو در تو شد وای بر آن‌که به دشمن، سخنَش همسو شد باید از عاقبتِ کار، بترسید ای قوم! بخود از تَرکِ تکالیف، بلرزید ای قوم! مدّعی، سر ز رهِ شمر دَرآرَد، روزی نیزه بر حنجرِ مظلوم گذارد، روزی فتنه‌ی حرمله، در حافظه‌ی تاریخ است به گلو، تیر سه‌شعبه ست، به سینه میخ است پشتِ در، فاطمه گفتا ثمرم را کشتند کربلا گفت حسینش، پسرم را کشتند @hajmahmoodzholideh
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یا زوجة امیرالمؤمنین السلام علیکِ یا عزیزة الزهراء السلام علیکِ یا اهل الطاعة و والوفاء السلام علیکِ یا عارفة بحقِ السبطین، الحسن و الحسین السلام علیکِ یا اُمَ العباس السلام علیکِ یا اُمَ البنین می‌نویسم به یاریِ طاها در مقامِ عزیزه‌ی زهرا اُمِ عباس و زوجه‌ی مولا اوست ممدوحِ زینب کبرا او که از عمقِ جان، به صوت جلی خوانده خود را کنیز بیت علی بانویی که به یاریِ داور بود مجذوبِ دینِ پیغمبر سرفراز از کنیزیِ حیدر محرمِ سِرّ خانه‌ی کوثر ای عجب مادری مؤدب بود کز تواضع کنیز زینب بود تا قدم زد میانِ خانه‌ی وحی با خبر شد ز آشیانه‌ی وحی سوخت از داغِ آستانه‌ی وحی گُر گرفت از غمِ نشانه‌ی وحی ناله زد از هجومِ نامردان که نبودم شوم بلاگردان کرد نیت، همه پسرهایش همه‌ی پاره‌ی جگرهایش هرچه باشد ز نسل مولایش همه گردند، ذِبحِ زهرایش آنچنان ناله زد، از این درخواست که تو گویی مدینه کرب و بلاست روز و شب در عزای زهرا سوخت همه عمرش ز داغِ او افروخت در دلش عشق را چنان اندوخت کز همین‌جا پسر ادب آموخت نازم آن زاده‌ی رشیدش را چار آزاده شهیدش را نور چشمانِ او، همه دیندار بر حسین و حسن، همه غمخوار بچه شیرانِ حیدر کرار در رهِ فاطمه پیِ ایثار چون جگرگوشه ها، رشید شدند همه در کربلا، شهید شدند □ □ □ خبر آمد مدینه را یک‌روز هاتفی داشت ناله‌ای جانسوز این بشیر است و آهِ جان اَفروز که شده روزِ اشک و ناله و سوز اُم لیلا نشست و اُم بنین ناله کردند، با نوای حزین از جوانانِ خود، گذر کردند از شهیدانِ خود، حذر کردند بر حسین و غمش، نظر کردند دیده بر زینبین، تر کردند از عزیزانِ خود، نپرسیدند از شهیدانِ خود، نپرسیدند حلقه کردند با همه زنها دور تا دورِ زینب کبرا جای جایِ مدینه شد غوغا از غم و دردِ عترتِ زهرا گفت اُم البنین، حسینم کو بهجتِ قلب و نور عینم کو هر چه گفتند کشته شد عباس گفت پس کو حسین، زاده یاس آن حبیبِ خدا و خَیرُالناس آنکه بر انبیا همه آقاس دختری گفت: تشنه شد کشته زیرِ شمشیر و دشنه شد کشته سرِ او را به نیزه‌ها زده‌اند حنجرش، زیر دست و پا زده‌اند گردنش را، بد از قفا زده‌اند پیرمردان به او عصا زده‌اند خیمه‌هایش تمام، غارت شد سرنوشتِ حرم، اسارت شد این یتیمانِ پیرهن پاره همه خوردند ضربه صدباره در چهل منزلند آواره آل زهرا شدند بی‌چاره کوفه و شام، غرقِ هیزی بود داغِ ما، تهمت کنیزی بود @hajmahmoodzholideh
از آن روزی که وصف خویش، حیِّ ذوالمِنَن می‌گفت به جبریل از علی و احمد و زهرا سخن می‌گفت ز نورِ او، چو نور چارده معصوم خلقت شد گه از نور حسین و گاه از نور حسن می‌گفت تمام آفرینش، آفریده از همین‌ها شد از اول مدح آنان را خدای مؤتمن می‌گفت خداوند تبارک نور زهرا را که افشا کرد به خود تبریک از این محور هر پنج‌تن می‌گفت ز بانویی که قبل از خلقت او را آزمایش کرد خبرها از قبولِ امتحانش، ممتحن می‌گفت حدیتِ قدسیِ لولاک را با وحی، چون قرآن مرتب با رسولانِ بزرگِ خویشتن می‌گفت اَعَزُّالنّاس نزدِ حق، همان صدّیقۀ کبراست اُولُواَلباب را هر دم، از او در انجمن می‌گفت به قابِ قوسِ اَواَدنی، خدا می‌زد دَم از زهرا گه از اُمِ اَبیها، گه ز یاس و یاسمن می‌گفت نه تنها اُمِ اَب، که اُمِ مامِ خویش هم بوده که خود در بتنِ مادر، وقت غم با او سخن می‌گفت خدیجه طفل نه، حوریه آورده خدا را شکر به چشمِ اِنسیان، اِنسیه آورده خدا را شکر نبی را چیست اَعطَینا، طلوع زهرۀ اَزهَر همه قرآن به یک سوره بنازد، سورۀ کوثر خدا را آیةاللهی است در اسلام و او زهراست علی را کفوِ یکتائی است، روح و جان پیغمبر امامانِ مبین را مادری، برتر ز مادرها بزرگانِ جهان را سروری، بهتر ز هر سرور زن اما چون پیمبر بود، آن مردآفرین بانو جوانمردان عالم را زنی چون اوست کو مادر؟ چه مادر، صاحبِ خلقت ، چه دختر ، بانوی عصمت به هیبت ثانیِ احمد، به غیرت ثانیِ حیدر رضیه، مرضیه، صدیقه، زهرا، فاطمه، حوراء هم او مستورۀ دنیا، هم او منصورۀ محشر به محشر چون درآید، می‌شود سرها همه پایین شفاعت می‌کند از دوستانِ دوستان، یکسر وجودش از صفاتِ حق، سجودش محوِ ذات حق غذایش حمد و تسبیحِ خدای خالقِ اکبر دعای هر شبِ او، شاملِ حالِ محبانش نیفتاد از لبش نامِ محبان تا دم آخر تمامِ مصحفش وحی و تمامِ خطبه‌اش قرآن که قرآن جمله یک حرف است، از آن وحیِ بی پایان بنازم بر مرام او، عنایات مدام او که یکدم در نمی‌ماند به کار خود غلام او کند انفاق حتی بهترین رخت عروسی را فقیران و یتیمان و اسیران و طعام او به دستش بوسه می‌زد خاتم پیغمبران یعنی که تا او بود، یک لحظه نشد بی‌کس امام او پر از فریاد شد در راه مظلومیتِ مولا نفهمیدند حرفش را، خواص او، عوام او به خانه همسری کرد و به کوچه یاریِ حیدر به وقت غربت مولا نشد حفظ احترام او تمام نیرویش را صرفِ یاریِ علی فرمود حمایت از ولایت شد تمام اهتمام او شهادت را برای خود خرید و دوست‌دارانش شهیده ماند نام او، برای انتقام او سزاوار است درسِ عبرت از مادر بگیرم من که نصبُ العینِ خود سازم، جهاد او قیام او امامِ امتِ ما را، هدایت کرد این مادر دعای اوست امداد علمدار نظام ما همین یک درس بس، از مکتبِ نابِ سلیمانی که هر طوفانُ الاقصی هست، یک الگوی ایرانی @hajmahmoodzholideh