#روضه_قافله_بین_راه
خدایا خود تو شاهد باش، بس غم میرسد از راه
به هر منزل غمی تازه، به قلبم میرسد از راه
منم صاحب حرم اما، شدم دور از حرم حالا...
که بیرون رانده اند، اَنبوهِ ماتم میرسد از راه
شدم منزل به منزل، دور از بیتِ تو آواره
به سویم از اَجل پیکی، دمادم میرسد از راه
به هر منزل فرود آیم، نظر بر آسمان دارم
چو بابایم علی، اَخبارِ مرگم میرسد از راه
ز طفلِ شیرخواره، تا جوانِ هیجده ساله
غمِ جان دادنِ آنان، به یادم میرسد از راه
بساطِ فتنه برپا هست و من راهیِ گودالم
رضای توست که، تنها به دادم میرسد از راه
منم آماده ی غربت، حرم آماده ی محنت
ولی هیهات از ذلت، به گوشم میرسد از راه
عطش ریزد اگر بر لب، اَسیری گر روَد زینب
یقین دارم که از سویت، اَمانم میرسد از راه
به هر منزل که میاُفتد نگاهم در نگاهِ او
نوای غربتِ خواهر، به جانم میرسد از راه
سه ساله دخترم، بر دوشِ سقایم چه غم دارد
پس از این است که، آهِ یتیمم میرسد از راه
صدای مادرم زهرا، به گوشم گاه می پیچد
که قرآن خواندنَت، از نیزه هردم میرسد از راه
من و این جمعِ یارانم، تو و این اشک بارانم
به دیدارِ تو آیا وصلِ جانم میرسد از راه؟
سَرم را روی نِی بنگر، تنم را زیر سُم، دانم...
که قطعه قطعه جسمم، قتلگاهم میرسد از راه
تمامِ هستی اَم گردد، فدایت روز عاشورا
که خونخواهِ شهیدانِ محرم میرسد از راه
به کعبه ظلم شد اما، به صاحب کعبه اَفزونتر
یقین دارم، که روز انتقامم میرسد از راه
#روضه_قافله_بین_راه
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
شکر خدا که توبهی نوکر قبول شد
اشک و دعا و ناله مکرر، قبول شد
فطرس، سلامِ قلبِ مرا تا حسین بُرد
پاسخ رسید، سائلِ مضطر قبول شد
گفتم: بحقِّ مادرِ مظلومهات ببخش
فرمود: با سفارشِ مادر قبول شد
نزد همه، تحمّل رسوائیاَم نکرد
تا آمدم، به پا نَه که با سر، قبول شد
حُرِّ نیستم، ولی به شمار آمدم، چنان...
کلبی که در حفاظت از این در قبول شد
ناباورانه سینهزنِ کربلا شدم
سائل از آنچه خواست، فراتر قبول
بی التماس، شاهِ شهیدان مرا خرید
بی امتحان، غلامیِ نوکر قبول شد
یک قطره اشک، شعلهی آتش خموش کرد
لبیکِ من به کشتهی بیسر قبول شد
گر از غدیر آمدهام تا محرمش
والله، با دعای پیمبر قبول شد
ارباب، سوزِ نالهی دلخسته را که دید
گفتا: به سوزِ نالهی خواهر قبول شد
نعره زدم، به زخم گلوی بریدهاش
مخلوط شد به نعرهی کوثر، قبول شد
نَه مثل ساربانِ جفاکار، بلکه من...
نامم به اسمِ سائل حیدر قبول شد
والله با عفاف و حجابِ زنانمان
گریه برای غارتِ معجر قبول شد
□ □ □
یک روز با دعای شهیدان، خبر دهند
جامانده هم، فدائیِ رهبر قبول شد
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
سلام صاحب عزا، بانیِ غمِ دل من
مُحرمِ تو کجا و مُحرمِ دل من
زبانحالِ ترا، با چه حال وصف کنم
مگر که از تو رسد، شورِ ماتم دل من
کنار تو که نباشم، غمی نمیفهمم
تو خود بگو که، تو هم باش همدم دل من
سیاهیِ دل خود را دوباره آوردم
که روشنا رسد از نوحه و دمِ دل من
دلم به غیرِ مسیحا نفَس نمیخواهد
که زنده میشود از عشق، هر دَم دل من
تمامِ عمر اگر ناله سر دهم، هیهات
که همنوای تو باشد، غمِ کمِ دل من
ز دور ماندنَم از تو، دلی نمیسوزد
بگو بسوز، به خطِّ مقدم دل من
شبیهِ چشمِ خودت، چشمه چشمه اشکم ده
که حاصلی نشد از اشکِ نم نم دل من
به گریهای که، هزار و چهارصد ساله است
بخواه مثلِ تو باشد، دمادم دل من
برای جدِّ غریبت، چگونه میگِریی؟
که با تو صبح و مسا نیست، عالَم دل من
به هر نوای "بُنَیَّ" سزاست جان دادن
فنای نالهی زهراست، مَحرم دل من
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
بر سرِ بام، جان دهم، تا به همه نشان شوم
پرچمِ راهِ کربلا، با تنِ خونفشان شوم
کشیده میشود تنِ بیسرِ من، روی زمین
تا که بجای تو در این، شهر کشان کشان شوم
تشنه شهید میشوم، تا نشوی تو تشنهلب
مسلمِ پیشمرگم و بهر تو جاودان شوم
مِهر تو در دلم عیان، مُهر تو بر سرم نشان
پیشقراولِ حسینیانِ هر زمان شوم
آتشِ عشق میخرم، زیر شکنجهی ستم
تا که خبر رسانِ بغضهای کوفیان شوم
تیزتَر از سنانِ کوفیان، ندیده دیدهای
قبلِ سَنان چشیدنَت، طعمهی صد سَنان شوم
پخش شده که میزنند، نیزه بر دهان تو
پس تو مخور غمِ مرا، که نیزه در دهان شوم
آنچه که دیدهام در این، دیارِ دین فروشها
بِه که، فدای دینِ تو، به دستِ دشمنان شوم
روضهی تو، غریبی و یتیمی و اسیری است
غصهی من همینکه، طعمهی حرامیان شوم
کوفه میا که اهلبیتِ تو، اسیر میشوند
میا که، من فقط اسیرِ دستِ شامیان شوم
صحبتِ غارت است و حرفِ حمله بر خیامِ تو
کاش که قبل از این پیامها، خبر رسان شوم
به خانههای خویش، قولِ نقره و طلا دهند
چگونه بر مخدَرات، بعد از این، امان شوم
عجیب دستهایشان، پر از هجومِ سیلی است
به گِریه، دست بر دعا، برای دختران شوم
به قاسم و به اکبرت، به پاسبان لشکرت
غمین برای طفلِ شیرخوارِ بیزبان شوم
از آن بِترسم ای دریغ، دختر سهسالهاَت
شود شهیده مثل مادرت، که در فغان شوم
شنیدهام که خاتَمت، به غارتِ کسی رود
و من ز دردِ غربتَت، به لعنِ ساربان شوم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#روضه_ورود_به_کربلا
کاروانِ نور همچون ماهتاب
آمد از شبهای تارِ التهاب
تا کند در شامِ ظلمت انقلاب
با عزیزانی ز نسل بوتراب
"آفتاب آمد دلیل آفتاب"
آمد از نزد حرم، صاحب حرم
شاه مظلومان و سلطان کرم
با زنان و دخترانی محترم
گفت یارب این من و این لشکرم
این لبانِ تشنه، این سقای آب
ای علمدارم، وفا را ساز کن
در همینجا بار خود را باز کن
مِهرِ خود، بر قافله اِبراز کن
کودکان را با محبت ناز کن
یک به یک با احترامِ بیحساب
با جوانانِ غیورِ کاروان
خیمهها برپا کن اینجا همزمان
خیمهی طفلان، خیام بانوان
دور از چشمِ سپاهِ دشمنان
تا بخوابد در حرم طفل رباب
خواهر اما در هَراس از جانِ یار
با برادر گفت: ای والا تبار
این بیابان چیست نامش ای نگار؟
کرده این صحرا دلم را بیقرار
پس برادر داد خواهر را جواب:
این بیابانِ پر از غم کربلاست
آری این صحرا دیاری پر بلاست
هر که با ما هست اینجا مبتلاست
خاکِ این صحرا سراسر اِبتلاست
میشود اینجا محاسنها خضاب
گفت زینب، دل ندایی میدهد
این زمین بوی جدایی میدهد
هم خبر از کشتههایی میدهد
هم خبر از ماجرایی میدهد
من از این اخبار دارم اضطراب
کوفیان ما را اسیری میبرند
کوه را با سربزیری میبرند
گاه با قصدِ حقیری میبرند
گاه مانند اَجیری میبرند
یادِ کوفه میکند قلبم مذاب
در دلِ من شور و غوغایی بپاست
با خدای خویش نجوا کارِ ماست
نیزه ها پیداست، نخلستان کجاست
این بیابان قتلگاه اولیاست
گفت با خود، جز صبوری برمتاب
بانوان همدردیِ زینب کنند
دختران نجوای زیر لب کنند
کودکان هم درکِ این مطلب کنند
مَحرمان تکریمِ آن کوکب کنند
زانوی عباس و اکبر شد رکاب
یاد آن روزیکه یک مَحرم نماند
با دلِ زینب کسی همدم نماند
گِردِ او جز داغ و درد و غم نماند
پورِ خاتم را دگر خاتم نماند
غارتِ انگشت و انگشتر ثواب
معجر اینجا پاره پاره میشود
حمله بر هر گوشواره میشود
دست گَردان گاهواره میشود
عصمتِ زهرا نظاره میشود
ای دریغ از کوفه و شامِ خراب
#روضه_ورود_به_کربلا
@hajmahmoodzholideh
#نوحه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
عشقِ تو یا ابا عبدالله
هم آشیانِ دارم کرده
روح اطاعت از تو مولا
خوب آشنای دارم کرده
میمیرم از غریبی ات اما
امر تو را رسانم به دنیا /۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کوفه به تو وفا ندارد
درد و غم تو را ندارد
در کشتن و اسیری بردن
از زینبت حیا ندارد
بازار کوفه از فتنه غوغاست
شمشیرشان علیه تو مولاست/۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
وقتی سرم جدا شد از تن
گریه به یاد تو میکردم
دور از توام ولی ای مظلوم
مردانه دور تو میگردم
مولا قسم به جانِ سکینه
برگرد دوباره سوی مدینه /۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#نوحه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#نوحه_ورودیه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
آرامِ جان زینب حسین
جانم رسیده بر لب حسین
آتش به دل مزن جان زهرا
خیمه مزن در این دشت و صحرا /۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
این سرزمین غریب است آقا
درد و غمش عجیب است آقا
بنگر به اشک چشم سکینه
جان رقیه برگرد مدینه/۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خواهر برای تو بمیرد
اشک غریبی ات نبیند
گویا رسیده وقت جدایی
ذبح عظیم و خونِ خدایی /۲
( یابن الزهرا یا ثارالله / ۳ )۲
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#نوحه_ورودیه
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_ادرکنی
"رجزخوانی در محرم حسینی"
بنویسید که فتحِ دگری، در راه است
فتح اینبار، بدستِ قدَری در راه است
بنویسید که شیطان بزرگ است به رَجم
که فروپاشیِ فرعون تری در راه است
بعدِ نابودیِ صهیون، همه آمادهی رزم
که به اربابِ سَخیفَش، سقَری در راه است
گذر از فتنهی دجّال، جگر میخواهد
با علمدارِ محرم، جگری در راه است
مُتمَسِّک، چو بنامِ اَبی عَبدِاللّهیم
از اَباالفضل، یقیناً نظری در راه است
شک نداریم که در، روضهی ارباب حسین
بعد از این سینهزنیها، خبری در راه است
عاشقانش، نَه تنی و نَه سری میخواهند
مرگِ مردانِ خدا را، هنری در راه است
پای دل میطلبد، تا که نبینی خود را
گذر از جان و جهان را سفری در راه است
راه نزدیک کن از، پرچمِ لبَّیک حسین
آری از راهِ میانبُر، گذری در راه است
پرچمِ مِشکیِ ما، طبق روایات همان...
پرچمی هست، که با آن ظفری در راه است
سِپرِ ماست اِمامی، که خودش بیسِپر است
بعدِ یافاطمه، دفعِ خطری در راه است
یاعلی گویان، در جبهه، به خط باید زد
که ز سلطان نجف، دفعِ شری در راه است
به ولینعمتِ خود،،، تا به رضا مینازیم
ز خراسان، مددِ بیشتری در راه است
وسطِ معرکه هم، تیغِ بیان میخواهد
رجزِ زینبیون را، اثری در راه است
گوشِ دل، باز کن و صوتِ حجازی بشِنو
یا لِثاراتِ لبِ دادگری در راه است
□ □ □
رو به سجاده و تسبیح و مناجات بیار
شبِ تاریکِ شما را، سحری در راه است
با تَضرُّع دلِ شب. ناله و زاری بایست
که اجابت، ز پیِ چشم تری در راه است
روضهی مَشک بخوان و مدد از اَشک بگیر
که به رهبر، مدد راهبری در راه است
رفت کفِّین ز کف، مَشک به دندان بگرفت
گفت بیدست بجنگم، که سری در راه است
یااَخا گفت و به صورت، به زمین خورد، که دید
قد کمان مادری از دردسری در راه است
#یا_حسین_ادرکنی
تیر۱۴۰۴/محرم۱۴۴۷
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
نیمه شب غمدیده ماندم، مادرم آمد به یاد
دست و پا پیچیده ماندم، مادرم آمد به یاد
نه عمو بود و نه بابا، نه مرا یک آشنا
ساعتی رنجیده ماندم، مادرم آمد به یاد
گیسویم در دست زجر و زجر میدیدم ز درد
از عدو ترسیده ماندم، مادرم آمد به یاد
با لباس پاره پاره، گوشِ پاره، چشمِ زخم
با کبودِ دیده ماندم، مادرم آمد به یاد
حنجرم دیگر توانِ آه گفتن هم نداشت
در گلو نالیده ماندم، مادرم آمد به یاد
جای سیلی هست روی چهرهی زهرائی اَم
زهرهای نادیده ماندم، مادرم آمد به یاد
زیر دست و پای سَختش، استخوانهایم شکست
بر زمین غلتیده ماندم، مادرم آمد به یاد
بوی عطر یاس آمد، سایهای دیدم کمان
قامتی تابیده ماندم، مادرم آمد به یاد
تا تو با سر آمدی و صورتِ پاشیده ات
من ز هم پاشیده ماندم، مادرم آمد به یاد
نیمه شب صوتِ رسایم، کاخ را ویرانه کرد
ظلم را برچیده، ماندم، مادرم آمد به یاد
تازیانه خوردم اما، تا ابد رزمندهام
بر عدو تازیده ماندم، مادرم آمد به یاد
نایبِ زینب شدم با خطبهی فریادِ خویش
قهرمان نامیده ماندم، مادرم آمد به یاد
تک درختی در خرابه، از تبارِ حیدرم
شاخساری چیده ماندم، مادرم آمد به یاد
کوثرِ بابایم و زهرای بعد از کربلا
پرتوی تابیده ماندم، مادرم آمد به یاد
رهبر شامِ قیامم، دختری فجر آفرین
تا قیامت ایده ماندم، مادرم آمد به یاد
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
تا که بر لب روز و شب، ذکر ترا دارم بیا
تا به دیدارِ تو میآیم، به دیدارم بیا
ای عزادار حسین، بهر تسلا آمدم
با همه آلودگی، منهم عزادارم بیا
دانم از کوهِ گناهم، چشم پوشی میکنی
باز اذنم میدهی، تا که ترا یارم بیا
مور هم، چون دیگران نزد سليمان آمده
کن قبولِ درگهت کم را چو بسیارم بیا
من خریدارِ توام؟ یا تو خریدارِ منی؟
هیچکس چون تو، نشد اینسان خریدارم بیا
تا صدایم میکنی، منهم صدایت میکنم
زیرِ هر فریاد، لبیکِ ترا دارم بیا
من نمیدانم تو دلتنگِ منی، یابن الحسن؟
یا که من دلتنگِ تو هستم؟ کس و کارم بیا
من سرِ راهِ توام؟ یا تو سرِ راهِ منی؟
کاش این سر را، سرِ راهِ تو بگذارم بیا
باز در ماهِ عزا، آمد غلامت با امید
تا شوم منهم، مددکارِ علمدارم بیا
نالهام را میخری آیا از این دلسوخته؟
نالهی ناقابلی، دارم به بازارم بیا
گریه کن، بر غربتِ جدِّ غریبت، گریه کن
آمدم با اشک باشم، یارِ دلدارم بیا
□ □ □
من شنیدم، نیزه باران شد تنِ پاکِ حسین
تشنه جان داد، آن شهِ بی یار و غمخوارم بیا
پیکرش را پیشِ اهل خیمه عریان کردهاند
آبرو بردند، از آن آبرو دارم بیا
نیزهای زد بر دهانش، نیزهای زد بر گلو
گفت پا، با چکمهام بر سینه بگذارم بیا
از جفا خنجر کشید و از قفا سر را برید
از دلِ گودال ناگه، نالهی زهرا رسید
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#روضه_ابناءالزینب_علیهم_السلام
رجزخوان میزنیم از خیمه بیرون
بِاِذنِ الله میغلتیم در خون
که یک قطره نریزد خونِ مولا
نیاسائیم از این ترکِ اولا
که ما نسلِ پیمبر زادگانیم
گُلِ زهرا و حیدر زادگانیم
دوتا رزمندهی یکتای زینب
حماسه آفرین، اَبنای زینب
قسم بر حیدر و آل پیمبر
که ما شاگرد عباسیم و اکبر
اَلا مولا به ما بگذار منّت
به خواهرزادههای خویش رخصت
اگر رخصت دهی، حق میشناسیم
ز خیلِ دشمنان، کِی میهراسیم
هماوردی نمیبینیم اینجا
کنون مردی نمیبینیم اینجا
ستمکارانِ بی ایمان حقیرند
به دست نفس، چون شیطان اسیرند
ولی مولای ما، شاهِ غدیر است
امیرالمؤمنین، ما را امیر است
فضائل در علی، جمعند والله
خدا با او شود، خرسند والله
علی دُل دُل سوارِ آسمانهاست
علی اَنوار بخشِ کهکشانهاست
علی فرماندهی بدر و حنین است
علی باب حسن باب حسین است
علی کفو و قرینِ کوثرِ ما
علی بابای خوبِ مادرِ ما
چه مادر، شیرزن، بر شیرزنهاست
که در فضل و شرف، تنهای تنهاست
اطاعت از امامت سیرهی اوست
حمایت از ولایت، شیوهی اوست
اگر عالم، براهِ حق نماند
به تنهایی، بپای حق بماند
به میدانِ عمل، غوغاست زینب
به یکتاییِ حق، یکتاست زینب
شریعت، مادرِ ما را کفاف است
که زینب، مظهرِ حجب و عفاف است
سپاه کوفیان جرات ندارند
که پا در خیمهی زینب گذارند
مگر عباس و اکبرها نباشند
چو ما، سبط پیمبرها نباشن
دلِ ما و دعا، بر روسریها
نباشد طاقتِ بی معجریها
همان بِه که نباشیم از جسارت
ببینیم عصمت و شامِ اسارت
بده رخصت، که جا بر نِی گزینیم
به نیزه رفتنِ رَاسَت نبینیم
امان از دیدنِ روز حقیری
غریبی و یتیمی و اسیری
چسان بینیم، دستانِ رقیه
میانِ ریسمان، جانِ رقیه!
اگر فیضِ شهادت را نبینیم
یقین باید اسارت را ببینیم
بجانِ مادرت زهرای اطهر
قبولِ هدیه کن، از سوی خواهر
مکن شرمنده زینب را ز هدیه
بقربانِ منایت، این دو فدیه
#روضه_ابناءالزینب_علیهم_السلام
@hajmahmoodzholideh