#رباعیات_حسینی
ای کشته ی اشکها قتیلَ العبرات
وی قبله ی قلبها اسیر الکربات
ای صاحبِ اعظمِ مصیبات، حسین
در نزد خدا تویی رفیع الدرجات
□ □ □
تنها نه محرم و صفر ماتمِ توست
تاریخ پر از مصائب اعظم توست
درد و غمِ عالَمی به داغت نرسد
غمهای جهان یک سرِ مو از غمِ توست
□ □ □
یکذره غمت بکام ما ریخته شد
صد آه به صبح و شام ما ریخته شد
از چشمه ی اشکِ تو دوتا چشمه ی اشک
در جامِ علَیَ الدوامِ ما ریخته شد
□ □ □
ایکاش که نوکر تو باشیم حسین
دائم همه در بر تو باشیم حسین
تنها نه شبِ جمعه، که باید همه عمر
همناله ی مادر تو باشیم حسین
□ □ □
این اشک چه قیمتی است ای کشته ی اشک
این ناله چه نعمتی است ای کشته ی اشک
والله نمیتوان بجا آرَد شکر
هر فرد که هیئتی است ای کشته ی اشک
□ □ □
باید به پدر مادرِ خود فخر کنیم
بر نوکریِ دلبر خود فخر کنیم
تا رهبرِمان مرید ثارالله است
بایست به این رهبر خود فخر کنیم
#رباعیات_حسینی
@hajmahmoodzholideh
#در_پاسخ_به_اهانت_دشمنان_اسلام_به_ساحت_مقدس_پیامبر_اعظم_ص_و_قرآن_کریم
آنانکه اهانت به نبوت کردند
با آل بنی امیه بیعت کردند
فریاد کن امروز، نگویی فردا...
یکبارِ دگر غصبِ خلافت کردند
□ □ □
سرمایه ی ما که عترت و قرآن است
آماجِ هجومِ لشگرِ عدوان است
قرآن سرِ نیزه کردن این است دگر
تا کِی به سکوت، اُردوی یاران است
□ □ □
یاران چه نشسته ایم، حرمت رفته
بر عصمتِ اسلام جسارت رفته
از راهِ شهیدان همه عبرت گیریم
غفلت بکنی، ز دست فرصت رفته
□ □ □
با میرِ سپاهِ قدس، این نکته بگو:
وقت است که انتقام گیری ز عدو
کی گفته که قاسم سلیمانی نیست
زنده است هزارها سلیمانی خو
□ □ □
تا حمله ی موشکی مهیا باشد
در لانه ی موش جای اعدا باشد
ای اُردوی جبهه های استکباری
ایران همه جان نثارِ طاها باشد
□ □ □
ما عاشق عترتیم و قرآن، دشمن!
ما مرد شهادتیم و ایمان، دشمن!
فتح است به ملتِ حسینی نزدیک
تا قدس رسد سپاهِ ایران، دشمن
#در_پاسخ_به_اهانت_دشمنان_اسلام_به_ساحت_مقدس_پیامبر_اعظم_ص_و_قرآن_کریم
@hajmahmoodzholideh
#روضه_امام_سجاد_ع
بابا پس از تو عمریست، با گریه خو کنم من
چیزی نمانده از اشک، با خون وضو کنم من
آئینه ای ز مقتل، مانده به پیش رویم
تنها ترا میانِ آن جستجو کنم من
یعقوب کربلایم، از یوسفم خبر نیست
ای پاره پیرهن با تو گفتگو کنم من
از هیجده شهیدم، عمامه ای فقط ماند
هر روز دیده را با آن روبرو کنم من
از غصۀ اسارت، وز داغِ عمه هایم
با اشکِ نیمه شب این، غم شستشو کنم من
خونِ دلی که خوردم از شامِ بی مروّت
با چه زبان توان این سِرِّ مگو کنم من
یک بی حیا چنان بَد، تهمت به عمه ام زد
حتی اِبا ز شرح آن زشت خو کنم من
با خود خرابه ای در سینه ز شام دارم
سجاده را خرابات، دل را سبو کنم من
بالاترین عبادت، بوسه ز حنجرت بود
با خویش نوحه ها زان حالِ نکو کنم من
رفتی و عمه هم رفت، من ماندم و مصائب
هم یاد تو دمادم، هم یاد او کنم من
در دورۀ اسارت دیدم دو صد جسارت
آلامِ خویش تسکین، با ذکرِ هو کنم من
از زخمِ ساق و گردن، هرگز گِله ندارم
کِی شرحِ غربتِ خود را مو به مو کنم من
از آن هزارو نهصد زخمی که بر تنت بود
هر روز یک جراحت از تو رفو کنم من
از روضه های سختت، دل پاره پاره گردد
هر دم که باز یادِ پاره گلو کنم من
با تربتِ تو اصلاً خو کرده این مشامم
از خاکِ قتلگاهت، عطرِ تو بو کنم من
ای روزگارِ شادی دیدار تا قیامت
جز ناله چاره ای نیست، با روضه خو کنم من
روزی هزار رکعت خوانم نماز صبر و...
هر بار در سجودم، لعنِ عدو کنم من
دنیا ندارد اصلاً ظرفیتِ غمِ تو
اسرارِ روضه اَت را، در حشر رو کنم من
#روضه_امام_سجاد_ع
@hajmahmoodzholideh
#روضه_ورود_به_شام
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
نازسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گریاندند
#روضه_ورود_به_شام
@hajmahmoodzholideh
#به_بهانه_هفته_دفاع_مقدس
از دل انقلاب اسلامی
تا نظامی که شد ز شیعه عَلم
وز دفاعِ مقدسِ یاران
تا قیام مدافعان حرم
یک کلام است حرف این امت
همه آماده ی ظهور امام
چلّه ی ما و اربعینِ حسین
همه عالم گرفته رنگ قیام
به تمامِ مبارزان جهان
وعده ای داده بود روح خدا
که شود متصل به صاحبمان
این ولایت به برکت شهدا
رهبرم سیدِ خراسانیست
نور چشمِ امام غائبِ ما
پرچمِ نهضتِ حسینی را
میرساند به دستِ صاحبِ ما
این حکایت، روایت مولاست
پس محقَق شود روایت او
روی دوشِ همین امامین است
پرچمِ نهضت و ولایت او
روز بیداری ِ مسلمانان
به عدالت قسم که امروز است
چون گرفت از مقاومت عبرت
این همان وعده های دیروز است
بوی دیدارِ یار می آید
بوی پایانِ ظلم و جور و فساد
بوی فریادِ یالثارات و
بوی لبیکِ عاشقانِ جهاد
ای همه دشمنان اسرائیل
عمر قوم یهود پایان است
وی برائت گَران ز استکبار
کار آل سعود پایان است
همچناني که راه قدسِ شریف
پيرمان گفت ز کربلا گذرِد
راهِ کعبه به حکم رهبر نیز
از همین راهِ نینوا گذرد
اربعین شد جهانی از آنرو
که سپاهِ علی ز راه آید
از نجف تا به کربلا بنگر
یوسف ما بروی ماه آید
آری امروز با امام زمان
روز میثاق و روز هم عهدیست
ذوالفقار از قلاف شد بیرون
نام ارباب بر لب مهدیست
ای جوانان همه بگوش و بهوش
لشکری منسجم چه نزدیک است
انتقام، انتقامِ زهرائیست
دولت منتقم چه نزدیک است
#به_بهانه_هفته_دفاع_مقدس
@hajmahmoodzholideh
#سلام_یا_رقیه_س
گفتی حرم، بیا حرمُ اللهِ ما ببین
در گوشۀ خرابه بیا، شاهِ ما ببین
شاهِ سه سالۀ حرمِ شام را نگر
سلطانِ قلبهای پُر آلام را نگر
شاهی که صد خلیفه از او واژگون شوند
شاهان همه، ز آهِ شبَش سرنگون شوند
وقتی که با خداش مناجات میکند
سوزَش خرابه را چو خرابات میکند
یک ناز او نیاز جهان را برآورَد
دستِ دعای او به خرابه سر آورَد
وقتی که با سرِ پدرش روبرو شود
کاخ ستم ز نالۀ او زیر و رو شود
دستانِ کوچکش، گِرهِ کور وا کند
درد دل تمام حرم را دوا کند
ویرانه ای که رأسِ حسین است ساکنش
منّت کِشَند، نورِ تمامِ اماکنش
کعبه به احترام رقیه ادب کند
او را خدا عقیلۀ زینب لقب کند
ما نوکران حضرت سلطان رقیه ایم
دلدادگان درگهِ جانان رقیه ایم
در بارگاه اوست سرِ اولیا بخاک
بر آستان اوست رُخِ انبیا بخاک
زهرا اگر که ام ابیهای مصطفاست
بی بی رقیه اُمِ اَبِ شاهِ کربلاست
ای نورِ دیده، گر چه بظاهر تو کوچکی
مادر تویی، که گفته در عالم تو کودکی
از خارهای پای تو گُل کرده راهِ عشق
آهِ یتیمی اَت، شده صدها سپاه عشق
بر تو مدافعان حرم سر نهاده اند
چندین هزار کشته به راهِ تو داده اند
ما هم مدافعِ حرمِ کفوِ زینبیم
گریه کنانِ عمرِ کمِ کفوِ زینبیم
بس گریه میکنیم که تا بر جنون رسیم
با اشک دیده تا لب دریای خون رسیم
□□□
گفتی دمارِ کاخ نشینان درآورَم
جانی نمانده بود که دستی برآورَم
قدّم نمیرسید پدرجان ! ، فدای تو
در مجلسِ یزید شنیدم صدای تو
دردم زیاد بود ولی روی پَنجه اَم
برخاستم، که داد عدویت شکنجه ام
گیسوی سوخته، قدِ خَم، صورتِ کبود
شلاقِ خیس، مُشت و لگد، خندۀ یهود
در بینِ جمع، در وسطِ صوت و هلهله
گاهی مرا کشید به مو، گه به مقنعه
بابا هنوز موی سرم درد میکند
از تازیانه ها کمرم درد میکند
#سلام_یا_رقیه_س
@hajmahmoodzholideh
#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
کریم باشی و تنها و بی سپاه و غریب!
چه گویم از غمِ تو ، ای امامِ صبر و شکیب؟
شنیده ایم ز غربت، به خویش پیچیدی
ز ماجرای زمین خوردنی که تو دیدی
شبیهِ آنچه تو دیدی، کسی گمان نبرَد
خدا کند که کسی، مادرش زمین نخورد
به پیشِ چشم تو مادر ز خصم، سیلی خورد
ز دستِ دشمنِ دین، یاس رنگ نیلی خورد
شنیده ایم نگاهت به کوچه حیران ماند
از آن به بعد دو چشمت همیشه گریان ماند
نَه آن وقارِ عجیبِ ز خانه آمدنت
نَه این شکستِ غریبانۀ عصا شدنت
از آن زمان جگرت پاره پاره شد، اما
تو هیچ دَم نزدی از غمِ دلت آقا
دلت ز سودۀ الماس پاره پاره نشد
که قاتلِ تو بجز خونِ گوشواره نشد
در آن میانه به فکرت، حجابِ مادر بود
کبودیِ رُخِ او ، چون نقابِ مادر بود
همیشه خاطره ای تلخ، کرده اَت شاکی
هماره در نظرت ماند، چادرِ خاکی
دگر ندید علی، چهره ای ز محرمِ خویش
دگر نشد که شود، هم کلامِ همدمِ خویش
از آن به بعد همه ماجرا، نهانی ماند
و غربتِ تو به اذنِ خدا جهانی ماند
نَه هفت مرتبه زهرِ جفا ترا کُشته
هزار مرتبه درد و بلا ترا کُشته
تویی غریب و گرفتار، یا حسین شهید؟
تویی بدونِ علمدار، یا حسین شهید؟
غریب حسین، که همچون حسن ز دستش رفت
غریب حسین، که حتی کفن ز دستش رفت
#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
@hajmahmoodzholideh
جلسه ماهانه
#هيئت_عصر_عاشورا
#شهادت_امام_حسن_عليه_السلام
حسينيه موج الحسن(ع)
١٧__تلاوت قرآن
١٧/١٥___ قرائت زيارت جامعه كبيره
١٨/١٥___اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء
١٩____سخنراني
١٩/٣٠____ روضه و عزاداري
#قدومتان_به_ديده_ما
ضمنا رعايت كليه دستورالعمل هاي بهداشتي ، همراه داشتن و زدن ماسك تا پايان برنامه هيئت الزاميست
@mojolhasan
🔸﷽🔸
#اطلاع_رساني
🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻
🔹یکشنبه ٦ مهر ٩٩ (ايام شهادت حضرت امام حسن مجتبي(س)
از ساعت ٢٠
سخنران : حجت الاسلام شيخ حسن ابهري
مداح: حاج حسين سازور
🚩 خيابان ايران ، خيابان شهيد مهدوي پور ، نبش خيابان شهيدان عرب سرخي
حسينيه حضرت رقيه(س)
🚩 ويژه برادران
☑️ @hajhoseinsazvar
#باز_خوانی_شعر_دوران_دفاع_مقدس
و گریز روضه امام حسین(ع)
من گدای سر کویت هستم
عاشق دیدنِ رویت هستم
تو که از حال دلم آگاهی
عاشقان را تو چراغ راهی
دیگر این خانه مرا تنگ بود
ماندن اینجا بخدا ننگ بود
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاکدلی بستم رفت
حال تنها و غریبم چکنم
زندگی داده فریبم چکنم
من زمین خورده ی عشقت هستم
عشقم این است بگیری دستم
چکنم بی شهدا بی یارم
نگران است دل ای دلدارم
□ □ □
یادِ ایام پر از نور بخیر
یاد مجنون و شب هور بخیر
یاد آوارگیِ در صحرا
رمز یا فاطمه و یا زهرا
من و ایام شلمچه به به
جان نثاران حلبچه به به
ای همه یاد شما دلخوشی ام
از شما تا به خدا دلخوشی ام
زندگی را به شما مدیونم
شهدای عرفه، ممنونم
آمدم معرفتی کسب کنم
از شما یک صفتی کسب کنم
دیده ام بندگی از حاج قاسم
من و شرمندگی از حاج قاسم
این همه دیدم و بنده نشدم
پیر گردیدم و بنده نشدم
تا امام و شهدا را دارم
مطمئنم که خدا را دارم
یارب از عبد بدَت دست بگیر
از دلم هر چه گناهست بگیر
تو مرا روح عبادت برسان
در ره خود به شهادت برسان
باز در راه هدایت مددی
به علمدار ولایت مددی
خود بخون شهدا پاکم کن
کربلایی کن و در خاکم کن
□ □ □
این من و این مددِ خون خدا
روضه ی قافله ی کرب و بلا
دل ارباب غمین شد ای وای
خواهری ناقه نشین شد ای وای
حاجیِ کرب و بلا راهی شد
چه گریزی، چه خدا خواهی شد
دانی این حج به کجا ختم شود
غارت خاتمِ او حتم شود
بر تنِ خسته کمی تاب دهند
گوسفندی چو کُشَند آب دهند
مانده در حکمتِ این بابم آه
ذبح شد تشنه لب اربابم آه
چونکه این باب به پایان برسد
حج ارباب به پایان برسد
#باز_خوانی_شعر_دوران_دفاع_مقدس
@hajmahmoodzholideh