نامه عبدالکریم سروش خطاب به رضا پهلوی؛ این پیرکودکِ بی‌فرهنگ! من بحقیقت مسخره‌تر و مضحکه‌تر و فرومایه‌تر از این شخصیّت نالایق و نادان و این مجسّمة خیانت به وطن در عمرم ندیده‌ام. اگر کسی را بتوان «جاهل مرکّب» خواند هم اوست که نمی‌‌فهمد و نمی‌‌فهمد که نمی‌ فهمد. غرق منجلاب است و می‌پندارد گلاب است. مالیخولیای قدرت او را چنان مست کرده که از تهی‌مغزی و یاوه‌گویی خود خبر ندارد و همینکه مشتی مشتریان مخبط برایش کف می‌زنند و دف می‌زنند، از فرط شوق گریبان چاک می‌کند و از خاک بر افلاک می‌پرد. پدربزرگش را استعمارگران آوردند و بردند. پدرش هم که خادم همان مخدومان بود. به خلق جفا کرد و از خلق قفا خورد و در غربت با خفت مُرد و این یکی فقط خورده و خوابیده ولی هنوز نمُرده! و اکنون زهی سفاهت و بلاهت که این پیرکودک بی‌فرهنگ می‌خواهد در رکاب سرجوخه‌های اسرائیلی آفاق را درنوردد و پا بر خاک ایران نهد و طاوس علّیین و سلطان مشرق زمین شود. والله چنین اوهامی در خواب مستان خراب هم نمی‌گنجد و نمی‌دانم با کدام افسون و افیون وی را چنین مست و مجنون کرده‌اند که تب کرده و کف بر لب آورده و خواب پنبه دانه می‌بیند. مرا با وی سخنی نیست که سخن گفتن با ابلهان، عین ابلهی است. به فریفتگان و خریداران او می‌گویم که: بر تو دل می‌‌لرزدم ز اندیشه‌ای/ با چنین خرسی مرو در بیشه‌ای این دلم هرگز نلرزید از گزاف/ نور حق است این نه دعویّ و نه لاف به فریفتگان و خریداران او می‌گویم: لااقل رهبری را برگزینید که اهل کام و ناز نباشد و جوانی را در عشرت و بطالت سپری نکرده باشد و طوق بردگی بر گردن و جامه‌ی ذلّت بر تن نداشته باشد و شرم و شرافتی و عقل و شجاعتی در او دیده شود. @hamidkasiri_ir

رژیم در حال سانسور شدید ضرباتی است که خورده اما واقعیت این است که دنیای امروز دیگر قابلیت سانسور کامل ندارد! این ویدئوها را از شبکه‌های اجتماعی صهیونیست‌ها برداشته‌ایم. تصاویر بکری از زندگی سگی صهیونیست‌ها ... #اخبار_لحظه‌ای_جنگ را بخوانید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

🔴 ساعت ۲.۳۰ شب | گشت بسیج دو شب قبل حدود ساعت ۲.۳۰ نیمه شب بود که در یکی از خیابان‌ها منتظر چند نفر از دوستان بودم. رسیدن‌شان به محل قرار قدری طول کشید ... در همان ۲۰ دقیقه‌ای که منتظرشان بودم حداقل سه، چهار گروه از بچه‌های بسیجی زدند کنار و شروع به تفتیش ماشین کردند و اینکه که هستی و اینجا چه می‌کنی و ... خیلی هم با دقت همه‌چیز را بررسی می‌کردند و خلاصه به سختی راضی می‌شدند که بروند. اما در میان آن‌ها یک پیرمرد باصفا بود که از قضا تک‌نفره با موتور گشت میزد. به لحاظ امنیتی کارش تا حدی غلط بود اما روحیه جالبی داشت. کنار ماشین ایستاد، دید موبایل در دست دارم، شروع کرد به بررسی موبایل. در یک گروه دوستانه بودم که حسین دارابی هم عضو آن است. تقریبا چند دقیقه بالا می‌رفت و پیام‌ها را می‌خواند ... چند جا که اصابت داشتیم را به هم اطلاع داده بودیم. می‌گفت برای چی این‌ها را برای هم می‌فرستید؟ به او گفتم گوشی را بده تا برایت توضیح بدهم که لااقل دشمن نیستم، یک جمله گفت که تا امروز در ذهنم است ... گفت: «ما هر چی می‌خوریم از خودی خوردیم!» خلاصه شانس من این بود که رفقایمان رسیدند، اما از روحیه‌اش خیلی خیلی خوشم آمد. تا لحظه آخر کاملا مسئولانه پیگیر بود و از قضا به چهره‌هایی که خودی می‌خوردند بیشتر سخت می‌گرفت. درس بود ... #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4