نکات کلیدی، آزمون استخدامی (۳)
🔻 دروس جدید حیطه عمومی (بهروزرسانی شده)
📚 احکام و درک معانی قرآن
📚 اطلاعات عمومی
📚 قانون مدیریت خدمات کشوری
📚 قانون رسیدگی به تخلفات اداری
📚 قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت کشور (فصل ۱۹)
📚 فناوری اطلاعات
📚 زبان و ادبیات فارسی
📚 ریاضی و آمار
📚 زبان خارجی
❌ دروس حذفشده:
- تعلیم و تربیت مطهری
- مبانی تحول بنیادین
- وصیتنامه حاج قاسم
- جدال دو اسلام
و همچنین کتابهای استاد مطهری و ...
پی نوشت:
در منطق وزارت آموزش و پرورش در این دولت، ریاضی یک درس عمومی است و تعلیم و تربیت و کتب شهید مطهری باید حذف شوند!
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
اینم پاسخ یه مخاطب دیگه!
همینکه بتونیم برای ابهامات یک مخاطب پاسخ هم پیدا کنیم خودش خیلی خوبه.
میگه چندتا کشور توسعه یافته سراغ داری که با آمریکا همسو نباشه؟
میگم چندتا کشور عقب مانده می شناسی که نوکر آمریکا نباشه؟
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
اینم جمع بندی:
🔴 حـذفـ طـلابـ از رشـتـه هـای دبـیـرے
🔚 در حالی که در سال های گذشته طلاب امکان ثبت نام در چندین کد رشته شغلی از جمله ( آموزگاری ابتدایی _ استثنائی _ دبیری عربی _ معارف _ کیفیت بخشی _ آمادگی دفاعی ) داشتند اما در اقدامی عجیب امسال طلاب فقط #یک_کد_رشته یعنی آموزگاری ابتدایی و استثنائی را میتوانند شرکت کنند .
ظاهرا قصه سر دراز دارد:
سلام استاد شبتون بخیر
درمورد استخدامی آموزش پرورش، چرا باید انقدر در حق فارغ التحصیلان اقتصاد اجحاف بشه؟
من میتونم بگم دبیری که تخصص اقتصاد داشته باشه ندیدم ، ولی افسوس که رشته ما هیچ جایی نداره جز برای دبیری آمادگی دفاعی ...
هدایت شده از حمیدرضا مقصودی
12.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 مدنی زاده در مورد ارز چه برنامه ای دارد؟
کلیپ: https://masireqtesad.ir/207659
🔹سیدعلی مدنیزاده، گزینه دولت برای تصدی مسئولیت وزارت اقتصاد، هشدار میدهد که افزایش سالانه نرخ ارز متناسب با تورم، سیاستی بهشدت خطرناک است و بایستی نرخ ارز با رشد نقدینگی تعدیل شود.
⭕ کلیپهای کوتاه در اینستاگرام مسیر اقتصاد
🎥 فیلمهای کامل در یوتیوب مسیر اقتصاد
@masireqtesad
هدایت شده از حمیدرضا مقصودی
نکاتی راجع به کلیپ فوق:
بخش اول:
سه نکته در این دو دقیقه بحث آقای مدنی زاده وجود دارد که اتفاقا همینها شده است مبنای معضل امروز در نظام پولی کشور:
۱- نرخ ارز باید افزایش پیدا کند چون متغیرهای بیرونی تغییر کرده است و ارز را تحت فشار قرار داده است. این نگاه، ارز را یک متغیر انفعالی نسبت به سایر متغیرها میداند. در عین حال میگوید باید بگذاری گران شود. یعنی دولت را قادر بر تنظیمگری نرخ ارز میداند. اما قادریت دولت را تنها در جهت گران شدن ارز معتبر میداند. چرا که ذخایر ارزی محدود است و دولت با این ذخایر ارزی تنها میتواند بخشی از نقش تنظیمگری یعنی تلاش در جهت کاهش سرعت رشد ارز را داشته باشد.
همانگونه که پیداست در این نگاه، دولت، تنها بانک مرکزی است و بانک مرکزی هم تنها یک مقام پولی است. این در حالی است که اولا دولت سیاستگذار و تنظیمگر تولید و سیاستگذار و تنظیمگر تجارت هم هست و فرصتهای بیکرانی برای بهبود منابع ارزی خود دارد. اگر این منابع را تامین نمیکند، مسئله آنجاست و راه حل نیز همانجاست نه نزد مقام پولی. اینکه نقش دولت و نظام اقتصادی در تولید را ثابت و غیرقابل دستیابی در نظر بگیریم و با آن محدودیت برای بخش پولی نسخه بپیچیم، ریشه در نگاه صرفا پولی به بخش اقتصاد دارد که مکتب پولگرایی دقیقا دچار همین بیماری است. توجه این مکتب صرفا و صرفا به متغیرهای پولی است و سایر متغیرها را به تبع این متغیرهای پولی تدوین و ترسیم میکند. این در حالی است که در نگاهی دیگر، این پول است که باید خود را با متغیرهای بخش واقعی اقتصاد تنظیم کند.
۲- نرخ ارز باید متناسب با نقدینگی تنظیم کند. این نگاه نیز که با تمرکز بر متغیرهای صرفا پولی در اقتصاد تطبیق دارد، نقدینگی را یک متغیر خنثی نسبت به بخش واقعی ترسیم میکند. این در حالی است که با چینشهای سیاستگذارانه در واقع به دنبال خنثیسازی نقدینگی است. اگر نقدینگی اضافه شود اما نرخ ارز اضافه نشود چه میشود؟ در نگاه این مکتب، انسانی که صرفا کنشگر سفتهباز در بازارهای پولی است، با نقدینگی بیشتر سراغ بازار ارز میرود و ارز را چهارقبضه میکند و آن را به نفع خود مصادره میکند. لذا تقاضای ارز بالا میرود و ارز گران میشود. چه بهتر است که دولت که مقام پولی است این ارز را خود بگیرد و آن را به سفتهبازها واگذار نکند. این در حالی است که نقدینگی، با هدایت به سمت تولید، مولدیت پیدا میکند، بخش واقعی را گسترش میدهد و منابع ارزی را توسعه میدهد و این منابع ارزی، دست سیاستگذار را برای تقویت پول ملی باز میکند. پس ریشه در این جا نیز این است که انسان کنش گر اقتصاد را صرفا یک کنشگر والراسی بخش پولی میداند نه انسان تولید کننده و مصرف کننده و سرمایهگذار. این نگاه سبب شده است که دست انسان کنش گر مولد و مصرف کننده و سرمایهگذار از منابع پولی خالی شود. کنشگر سفتهباز بخش پولی که از قرار خود، سیاستگذار این بخش است، همین منابع اندکی که خودش تصمیمگرفته است کم شود را به نفع خود مصادره میکند و از مولدیت میاندازد و منابع ارزی را مضیقتر میکند. این تضییق منابع ارزی، خودش میشود بلای جان نظام پولی و همین سیاستگذار را مجاب میکند که ارز را گران تر کند چون نمیتواند گرانتر نکند. چون قدرت تنظیمگریاش محدود است.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از حمیدرضا مقصودی
نکاتی راجع به کلیپ فوق:
بخش دوم:
لذا خوددرگیری کنشگران بخش پولی و مالی در اقتصاد شده است مبنای سیاستگذاری در اقتصاد کلان که این نیز نتیجهاش میشود گرانسازی لاجرم ارز.
۳- در نتیجه اتفاقاتی که میافتد و به منابع ارزی فشار میآورد، دولت نباید مقاومت کند و ارز را تثبیت کند. باید اجازه دهد ارز به قدر کافی گران شود تا دست کنشگر سفتهباز پولی با افزایش ریسک از بازار کوتاه شود، سپس آرام آرام با استفاده از منابع خود ارز را ارزان کند تا به موقعیت سابق برگردد. این نگاه نیز کاملا بر مکتب پولگرایی منطبق است که یک گیوتین بزرگ را میان بخش واقعی و پولی میگذارد. چرا که تصور میکند اگر ارز گران شود و سپس ارزان شود، متغیرهای دیگر را متاثر نمیسازد و تنها دست سفتهباز بازار ارز را میبندد. حال آنکه این جهش اولیه، بلافاصله بر متغیرهای قیمتی بازار مواد اولیه و محصولات نهایی اثر میگذارد و جهشهای قیمتی را ایجاد میکند. این جهشها تولید را وارد یک رکود چند ماهه میکند و ریسک سرمایهگذاری تولیدی را به شدت افزایش میدهد. قدرت خرید تولید کننده برای خرید مواد اولیه را از بین میبرد و قدرت خرید مصرف کننده را ساقط میکند. اما کاهشهای تدریجی بعد از آن هرگز نمیتواند قیمتهای جدید در بخش واقعی اقتصاد را به حالت سابق درآورد. قیمتهای بخش واقعی تابع قراردادهای نوشته و نانوشتهای است که نسبت به بازار ارز واکنش یکسویه دارند. تجربه قیمتهای جدید، بیبازگشت است و این موضوع البته تا حدی در نظریات چسبندگی مورد پردازش قرار گرفته است. بله. نگاهی که پول را از بازار واقعی مستقل و نسبت به آن خنثی میداند، راهحل شوک و سپس کاهش تدریجی قیمت ارز را پیشنهاد میکند. همین سیاستی که آقای همتی دنبال کرد و ارز را به بیش از ۱۰۰ هزارتومان رساند و سپس تا ۸۳ هزارتومان بازگرداند. اما در بازار فقط جهش قیمتی اقلام رخ داد و بازار را راکد کرد. کنشی که موجب استیضاح ایشان شد، ریشه در همین توصیه دارد. این در حالی است که در نگاهی دیگر، دولت خود عامل شوکهای ارزی است. چرا که در زمانی که دولت نقش خود را به یک بنگاهدار پول تقلیل میدهد و خود را تنها یک عرضه کننده پول میداند، راهی برای کنترل شوکهای ارزی ندارد. این در حالی است که دولت یک قاعدهگذار، تنظیمگر و البته مداخلهگر در همه سیستم اقتصادی است و میتواند بازوهای خود را برای تنظیمگری در آن بخشها فعال کند تا اقتصاد وارد این شوکها نشود. حال دولتی را در نظر بگیرید که تصور میکند که قیمت «وافعی» ارز بسیار بالاتر از این است که باید باشد. چرا که صف تقاضای ارز را جلوی درب اتاق رئیس جمهور میبیند و دست خود را از تامین آن کوتاه میداند. این دولت، خودش شوک را به ارز میدهد تا از شر این صف تقاضا خلاص شود. لذا عامل بیرونی شوک ارزی، در واقع خود دولت است نه یک جزء دیگر. دولتی که تنها بازوی کنش خود را متاثر از مکتب پولی، عرضه پول بداند، لاجرم ارز را شوک میدهد و سپس تلاش میکند با مکانیسمهای کنترلی بر نقدینگی با ارزپاشی، قدری آن را کاهش دهد. اما این شوک و کاهش، در میانه راه نابودی بخش واقعی را نتیجه میدهد. اتفاقی که در ماههای اخیر شاهد آن بوده ایم و با توجه به این توصیهها انتظار داریم که شاهد تشدید آن نیز باشیم.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
♨️نشست نقد و بررسی برنامه پیشنهادی دکتر مدنیزاده برای وزارت اقتصاد و دارایی با حضور جمعی از نخبگان اقتصادی حوزه و دانشگاه برگزار شد.
🔹در این نشست که عصر یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ به همت انجمن اقتصاد اسلامی حوزه و با همکاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه و دیگر مراکز اقتصادی در سالن همایش انجمنهای علمی حوزه علمیه برگزار شد، آیتالله احمدعلی یوسفی، حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید محمدکاظم رجایی، دکتر محمدجواد توکلی، حجتالاسلام والمسلمین سید محمدرضا رضی، دکتر علی سعیدی، و حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسین بحرینی به بیان نکات و دیدگاه خود درباره برنامه و اندیشه دکتر سیدعلی مدنیزاده برای تصدی وزارت اقتصاد و دارایی پرداختند.
🔺در این جلسه با نگاهی به جزئیات برنامه آقای دکتر مدنیزاده، مطرح شد که ایشان گزینه مناسبی برای تصدی وزارت اقتصاد و دارایی نیست و آنچه ایشان ارائه کرده است اصلا برنامه نیست، بلکه نظریات و اندیشههایی است که نه تنها مشکلات را برطرف نمیکند بلکه مشکلات اقتصادی دهه نود را - که ایشان آنرا دهه سوخته نامیده است - امتداد میدهد و بر شدت آن میافزاید.
🔺همچنین با توجه به بورسیه تحصیلی دکترای آقای مدنیزاده در شیکاگو توسط بنیاد هَند و ارتباط ایشان با خانم نوشین هاشمی که با سیاستمداران غربی رابطه نزدیک دارد، خطر نفوذ اندیشه و سیاستهای دیکته شده از سوی سازمانهای سیاسی - اقتصادی بینالمللی در این وزارتخانه مهم، بسیار زیاد خواهد بود.
▶️ https://eitaa.com/emh_ismc_ir
🔰مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزههای علمیه
https://eitaa.com/joinchat/3912237094Cba02ec80c4
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•