eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇮🇷
220.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
46 فایل
❇️ #محسن_پوراحمدخمینی 🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی و حضوری، فروشگاه‌ها، تبلیغات، رزرو زائرسرا و مهمانسرا و...👇 @hamsaranrahnama 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7
مشاهده در ایتا
دانلود
i98.ogg
زمان: حجم: 434.2K
#ازشیرگرفتن_کودک 💟 💟 پاسخ استاد پوراحمد #روانشناسی_اسلامی_خانواده #کانال_تربیتی_همسران_خوب #استاد_محسن_پوراحمد 🌹🍃 همسران خوب 🌹🍃 💓 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید دخترم کلاس اول دبستان است مشکلم این است بسیار لجباز است با برادر دو ساله اش بسیار درگیر می شود کتکش میزند وهرچیز که او بر می دارد اوهم همان را می خواهد هنوز تو حال وهوای مهد کودک است دوست دارد به جای نوشتن تکالیفش نقاشی بکشد بازی کند.هرچیز که ما از آن نهیش می کنیم آن را انجام می دهد.لطفا راهنمایی کنید 💟 💟 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همسران خوب 🌹🍃 💓 @hamsaranekhoob
i97.ogg
زمان: حجم: 389.5K
#لجبازی_کودک 💟 💟 پاسخ استاد پوراحمد #روانشناسی_اسلامی_خانواده #کانال_تربیتی_همسران_خوب #استاد_محسن_پوراحمد 🌹🍃 همسران خوب 🌹🍃 💓 @hamsaranekhoob
گنجشکی به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تورا گرفته بودم؟... خدا درجواب گفت: ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تواز کمین مار پر گشودی. چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی... 💕همسران خوب💕 👇 💟 @hamsaranekhoob 💟 @hamsaranekhoob
🌸 همسران خوب 🌸🇮🇷
#ثبت_نام دوره های #غیر_حضوری و مجازی #خانواده ☺️ در خانه خود و به راحتی در کلاسهای آموزشی و مهارتی
👆 👆 مزایای شرکت نمودن در دوره های غیر حضوری و مجازی خانواده ۱. در صورت ثبت نام در ۳ دوره از دوره های فوق، در صورت تمایل میتوانید بعد از پایان دوره ها، از یکی از موارد ذیل بهره مند گردید: 👇 : دریافت رایگان یکی از مجموعه های آموزشی استاد پوراحمد (پک آموزشی) 👇 ... ... : رزرو یک وقت مشاوره تلفنی رایگان با استاد پوراحمد : در اختیار گذاشتن فایل کلاسها به دو نفر از دوستان و... ثبت نام رایگان در یکی از دوره های آموزشی آینده در موضوعات ذیل _ کنترل خشم و مدیریت عصبانیت _ خوش‌بینی آموخته شده _ اصول تربیتی برای سلامت جنسی فرزندان (از تولد تا ٢٠ سالگی) _ و ... ✅ بعد از اتمام دوره، میتوانید یکی از موارد فوق👆 را انتخاب کنید ۲. در پایان هر دوره از محتوای دوره چند سوال تستی مطرح میگردد که هزینه ثبت نام یک نفر از نفرات برتر به قید قرعه به او برگشت داده خواهد شد. 💓 : اگر الان امکان پرداخت هزینه ثبت نام (٢٠ هزار تومان) مقدور نیست، ثبت نام کنید و بعدا هزینه مربوطه را واریز کنید. 📘📕📗 جهت آگاهی از شرایط ثبت نام، ارسال کلمه به👇 💟 @Vaqtemoshavereh 🌸🍃زن همانند گل است... 🌸 @hamsaranekhoob
در یکی از مراجعاتم، زوجی بودند تحصیل کرده، هر دو شاغل و فرزندی 2 ساله داشتند؛ هر روز صبح زود میرفتند محل کار و قبلش کودکشان را منزل پدر خانم میگذاشتند و بعد از اتمام کار مجددا بچه را برمیداشتند و به منزل خودشان می رفتند؛ دقیقا مثل تا ماشین. هر دو خسته و بی حوصله و ... به خانم گفتم شما نیاز مالی دارید که اینچنین فشرده کار می کنید و عملا زندگی تان را به سردی کشانده اید؟ جالب اینجاست که خانم در پاسخ گفت، نه آقای پوراحمد، اصلا نیازی نداریم ولی به کار علاقه مندم؛ جالب تر اینکه خانم از رابطه بی روح و سرد بین شان هم خیلی گله مند بود. آنها نمیدانستند، دلیل فقدان آرامش در زندگی شان گم کردن هدف زندگی و بی تدبیری است. خانم حتی راضی نبود زمان کارش را کمتر کند و زمانی را به رسیدگی به خانه و ملزومات آن اختصاص دهد. وقتی به او گفتم که برای شوهرتان لباس زیبای باز و مهیج و معطر می‌پوشید؟ پاسخ دادند متاسفانه به دلیل فشار کاری زیاد اصلا فرصت چنین کاری را ندارم!! او نمی دانست آرامشی که دنبالش هست از جنس پول نیست. او نمی دانست کودک کوچک او بیشتر از رفاه مالی نیاز به آغوش و حضور گرم و صمیمی مادرش دارد. او نمی دانست بهترین همبازی برای فرزندش در چنین سنی، خودش هست اما... فقط کار و کار!! 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
♥️مَنْ کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌ مَولاه♥️ 💓الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المَعصُومين عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ💓 🌸 عاشقان #عیدتان مبارکباد 🌸 ❇️ @hamsaranekhoob
🌸 @hamsaranekhoob
🌸 همسران خوب 🌸🇮🇷
🌸 @hamsaranekhoob
❇️ کلاسهای مجازی استاد پوراحمد ، تمدید شد و صوت کلاسها تا پایان آذرماه پاک نخواهد شد. 🌸 بنابراین تا پایان آذرماه فرصت ثبت نام و استفاده از مطالب کلاسها نیز وجود دارد. 📒📗📕 ثبت نام دوره های کاربردی مجازی 🇮🇷 با رویکرد 📗کلاس 📕 📘 📒 (از تولد تا ۹ سال) 📗 (از ۱۰ تا ۱۹ سال) 📕 (با عروس و داماد خانواده) 📘 در تعامل با شوهر 📒 در تعامل با همسر 📗 📕 (گوشی و تبلت، تلویزیون و بازی های رایانه ای) ❇️ جهت ثبت نام، کلمه را به آی دی زیر ارسال نمایید👇 💟 @Vaqtemoshavereh ❇️ کانال کارشناس و مشاور خانواده👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
رمان آموزشی 👇👇👇 لطفا از قسمت اول به ترتیب بخوانید. ✅ نویسنده :
قسمت اول یازدهمین روز اسفندماه و ساعت ۶:۱۰ دقیقه صبح است. مریم امروز هم مثل هر روز از ساعت ۵:۳۰ بیدار شده و الان داره صبحانه بچه ها رو آماده میکنه. سعید و بچه ها همه خواب هستند. مریم رفت کنار سعید و آرام آرام با لبخند و صدای محبت آمیز هر روزش صدایش کرد: آقا سعید! کم کم هوا داره روشن میشه، سعید جان نمازت قضا نشه! مریم همینطور که سعید را صدا میزد با انگشت سبابه اش گونه های او را نوازش میکرد، سعید که دیروز و دیشب خیلی خسته شده بود بالاخره بیدار شد و با لبخند سلام کرد و همینطور که چشمانش رو می مالید یواش گفت مریم گوشتو بیار جلو... مریم سرش رو آورد نزدیک سعید ببینه سعید چیکارش داره.. سعید فرصت رو غنیمت شمرد و گونه سمت چپ مریم رو بوسید و گفت: دیشب آنقدر خسته بودم اصلا نفهمیدم کی خوابم برد، مجددا گونه سمت راست مریم رو بوسید و گفت: یکیش برای صبح و یکیش هم قضای دیشبه! مریم که خنده اش گرفته بود، همینطور که داشت میرفت سمت آشپزخانه با لبخند گفت حالا پاشو نمازتو بخون که مجبور نشی قضای اون رو هم بجا بیاری.. سعید رفت سرویس وضو بگیره و مریم هم سفره رو پهن کرد و رفت سراغ بچه ها. مریم و سعید چهار فرزند داشتند: علی، فاطمه، محمد و میثم علی و فاطمه مدرسه ای هستند و صبح ها ساعت ۶:۲۰ دقیقه بیدار میشن. مریم بچه ها را آرام آرام صدا میزند و دست نوازش روی سر اونا می کشد و میگوید: اول کی میره دستشویی؟ علی که دفعه قبل سرش کلاه رفته بود و فاطمه زودتر دست و صورتش رو شسته بود از جا پرید و سریع رفت به سمت سرویس بهداشتی تا فاطمه زودتر نره دستشویی. علی و فاطمه چون پشت سر هم هستند، یک حس رقابتی بین شون هست و مریم و سعید هم اینو خوب میدونن. سعید نمازش تمام شد و تا چشمش به بچه ها افتاد قربون صدقه رفتنش شروع شد: سلام پسر بابا، خوب خوابیدی بابایی؟ علی: سلام بابا صبح بخیر علی که الان ۱۲ سالش شده مدتی هست که نمازش رو می خونه البته دست و پاشکسته ولی مریم و سعید اصلا حساسیتی نشون نمیدن و از تشویق کردن او استفاده بهینه میکنند. فاطمه اومد و علی رفت سرویس، بابا رو کرد به فاطمه و گفت به به خوشگل ترین دختر دنیا هم که اومد ... چقدر دخترم خوشگل تر شده حالا که اینقدر قشنگ دست و صورتش رو شسته... مریم سفره رو پهن کرده و میگوید: آقا سعید نون رو بیار و بذار تو سفره و بیایید صبحانه، علی و فاطمه هم زود بیایید صبحانه ... نویسنده: 💟 ادامه دارد... 🍃🌹 همانند گل است 🍃🌹 👇 💓 @hamsaranekhoob 💓 @hamsaranekhoob نشر دهید...
قسمت دوم سعید و بچه ها اومدن سر سفره، مامان داره چای میریزه که تلفن منزل زنگ میخوره ، سعید گوشی رو برمیداره، مادر سعید پشت خط است : سلام سعید جان، عزیز حالش بد شده زود خودتو برسون. سعید گفت تا چند دقیقه دیگه میام... عزیز مادربزرگ مادری سعید است و چندسالی هست که دیابت داره. سعید خیلی رابطه خوب و عاطفی با مادر بزرگ داره و هر کاری از دستش بر بیاد براشون انجام میده. سعید که نمی خواست بچه ها نگران بشن گفت مامان یه کاری باهام داره باید برم. به محض اینکه از منزل خارج شد، یک پیام به مریم فرستاد و گفت: عزیز حالش بد شده دارم میرم اونجا. اصلا مدل سعید همینه، نمیخواد بچه ها الکی دچار استرس بشن و نگران باشن، حتی گاهی اوقات وقتی اخبار گوش میده و صحبت از قتل و آزار و .. است، سعید و مریم کانال را عوض میکنند تا شور و نشاط و لطافت کودکی بچه ها جریحه دار نشه. سریال های خشن و نامناسب که دیگه جای خودش رو داره... مریم داره برای بچه ها تغذیه نان و پنیر و سبزی آماده میکنه، فاطمه که الان شش سال داره خودش اتو رو برداشته و داره مانتوی مدرسه اش رو اتو میکشه. مریم از همان خردسالی به بچه آموزش داده که باید مسئولیت کارهای خودشان را داشته باشند مثلا شستن جوراب، آب دادن به گل ها، جارو کشیدن نوبتی اتاق و ... بچه ها رفتند مدرسه؛ مریم طبق روال هر روز بلند شد و مبلغی را گذاشت صدقه، او خیلی اصرار داره که صدقه باید روزانه باشه، خب صدقه خیلی مزایا داره و یکی از اونها اینه که دفع بلا میکنه. آخر ماه مریم و سعید صدقه ها رو جمع میکنند و به یکی از اعضای فامیل که از نظر اقتصادی ضعیف ترند از روش های مختلف هدیه میکنند چون روایت داریم از معصوم (علیه السلام) که اولویت در صدقه دادن، اعضای فامیل و خویشاوندان است. صدقه رو که کنار گذاشت، رفت سراغ آشپزخانه یک نگاهی به برنامه غذایی که روی یخچال نصب است می اندازد و متوجه میشه امروز ناهار، املته. ولی در یخچال گوجه ای موجود نیست! میخواست به سعید زنگ بزنه که یادش افتاد قبلا سعید گفته بود وقتی درگیر کاری هستم و مشغله دارم، اول بهم پیام بده اگر میتونستم جواب بدم خودم زنگ میزنم یا میگم زنگ بزنی : سلام آقا سعید. لطفا داری میایی گوجه هم بگیر برای ناهار نیاز داریم. مریم در فامیل زبانزد است در صدا کردن سعید، همیشه یک پیشوند آقا جلوی اسم شوهرش میذارده و احترام زیادی برای او قائله. هنوز سی ثانیه نگذشته بود که سعید پیام داد: سلام عزیزم، شاید کارم طول بکشه نتونم ظهر بیام، بعدش خندید و نوشت: بجای املت، امروز نیمرو میخوریم😉 مریم: راستی حال عزیز چطوره؟ سعید: الحمدلله خوبه ولی دیگه پیری همینه دیگه چند وقت دیگه این مشکلات قسمت خودمونم میشه😊 ادامه میدهد و میگوید: راستی مریم قول میدی اگه من پیر شدم نفرستی منو خانه سالمندان؟!🙈 مریم با خنده جواب داد:حالا باید فکرامو بکنم ... 😁😁 ✅ : محسن پوراحمد 💟 ادامه دارد ... 🍃🌸 زن همانند گل است... 👇 💓 @hamsaranekhoob 💓 @hamsaranekhoob