پاییز ميشه، هوا بهتر ميشه، بارون مياد، هودى مى پوشیم و ميريم بيرون و قهوه ی داغ
ميخوريم؛ دووم بيار.🥲🫠
رفيقم تو سالن افتاد برديمش بيمارستان دكتر گفت مچش ضرب ديده ببرينش پايين عكس بگیرین
روى ويلچر نشست .توى مسير شيبدار بود شوخيم گرفت ويراژ ميدادم . ويلچر از دستم رفت افتاد پاشم شيكست .