🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔆 هیئت جوانان قمربنی هاشم 🔆
🔅 علیه السلام_قم 🔅
📆 شب دوم محرم ۱۴۰۲
▶️ صوتی
🎤 #حاج_محسن_فراهانی 🎤
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📎 #هیئت_جوانان
📎 #محرم_۱۴۰۲
📎 #پیشنهاد_دانلود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🌐 https://t.me/heiat_javanan_qom
🌀http://Instagram.com/heiat_javanan_qom_1
💠https://eitaa.com/heiat_javanan_qom_1
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔘صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🔘
🔳 اطلاعیه جلسه هفتگی
به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان علیه السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#قم_المقدسه
#حجت_الاسلام_حاجیانی
#حاج_محسن_فراهانی
🕗 زمان :
جمعه ۱۳ مرداد ماه ۱۴۰۲
از ساعت ۲٠:۴۵
🏴 مکان :
نیروگاه، خیابان آیت الله کاشانی، انتهای کوی ۱۹،
پلاک پرچم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فــرجـــــــــــــهــــــــــــم
🌐 https://t.me/heiat_javanan_qom
🌀http://Instagram.com/heiat_javanan_qom_1
💠https://eitaa.com/heiat_javanan_qom_1
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ادامه جلسات عزاداراری
امشب از ساعت۲۱
👈 رفقا توجه داشته باشند امشب فقط جلسه مداحی برقرارِ و سخنرانی نداریم
...
محل جلسه:محل دائمی هیات واقع در خیابان کاشانی.انتهای کوی۱۹
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
۵شب روضه ایام اسارت آل الله
(علیهم السلام)
از
✴️یکشنبه ۱۴۰۲/۵/۱۵
ساعت ۲۱:۰۰
سخنرانی
مداحی
👈ویژه برادران
نیروگاه_۲۴ متری کاشانی.کوچه ۳۹
فرعی اول دست راست پلاک ۱۵
منزل اقای میرزامحمدی
اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزینب
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فــرجـــــــــــــهــــــــــــم
🌐 https://t.me/heiat_javanan_qom
🌀http://Instagram.com/heiat_javanan_qom_1
💠https://eitaa.com/heiat_javanan_qom_1
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
*هیئت جوانان قمربنی هاشم علیه السلام*
موقعیت جلسه امشب
📌 #روز_شمار_محرم
20 محرّم
1 ـ دفن بدن جُون در کربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1)
جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید.
هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند :
در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت :
ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟
جون با خود فکر کرد :
من کجا و این خاندان کجا ؟!
لذا عرضه داشت :
آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.
جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند.
هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود :
«اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید.
چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... .
2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115.
https://telegram.me/TaqvimeShia