این دل کجاي آدمه ؟ مثلا گردنِ آدم دیدي یہ موقع میگیره ؟ یه دیفلوفناکی ، یہ پیروکسیکامۍ یه چیزي میزني ول میکنه !
یـا مثلا سرت تیر میکشہ ، مثلا ژلوفن میخوری آروم میگیره !
این دل کجـاس ڪہ بعضۍ وقتـا یجوري میگیره کہ نه ژلوفن و ... نمیتونه خوبش ڪنه ؟ : )
یڪۍ جدي بودنش به دل میشینـه ، یکي خـوش اخلاق بودنـش و یکي سـرسنگینیش ، یکۍ شیطونیـش یکي کـم حرفيش دوست داشتنیـه ، یکۍ پرحرفیـش ! اگہ اداۍ ڪسی رو در بیاري جذاب نمیشی ، پـس از وجـودِ خودت لـذت ببـر ، همینطوري ڪہ هستۍ .
جالبه بدونيد گرفتن نوتيفيكيشن از طرف كسی ك دوستش داريد يه چيزی رو تو مغز توليد ميكنه !
ك این چیز مشابه چیزیه . .
ك مغز موقع مصرف مواد تولید میکنه ! = )
هرآنچہدوستداشتم ، برایمن نماندورفت
امیدِآخریناگرتوییبرایمن بمان .
• حسین منزوی
ولی بہ نظرم هیشڪی دیگہ مثلِ محمود درویـش دلتنگـی رو قشنـگ توصیف نمی کنـه :
‹ قطعه ای از من كنار توست ؛ و قطعه ای كنار خودم .
و قطعاتـم دلتنـگ یکدیگرنـد ، میشود بیایـی ؟ ›