شازدهکوچولوپرسید :
دوستداشتنتومیخوایببریتوگور باهاشچیکارکنیکهابرازشنمیکنی؟!
روباهگفت :
مندیگهدوستداشتنندارم ؛
همهدوستداشتنامودادمبهیکی ولیاونگمشونکرد؛
حالاهمهرجادنبالشونمیگردمپیداشون نمیکنم !
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمی شود
و ما درهمان فضا انتظار میکشیم و انتظار می کشیم .
اگر بدانند در دلِ ما چه جایگاهي دارند
از شرمساریِ رفتارشان به گریه می افتند .