نکنه دوباره با شرمندگی بیام در خونت بگم خدایا نتونستم ...
نتونستم اون جور که تو میخوای باشم
اربابم ! امشب که شبِ زیارتی شماست،
یه نگاهی به ما بنداز !
نزار دوباره رو سیاه بشیم ...
با اشک به ضریحت نگاه میکردم و میگفتم
خستم از خودم !
دل گرفته ام از خودم و گناهام ...