#امام_زمان_عج_مناجات
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"
"عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما
همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راهوچاه
همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا"
نهرسیده شامغمی بهسر، نهرسیده از سحری خبر
نهکسی بهفکر کسیدگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"
نهکسی هوایی فیضرب، نه بهفکر واجبومستحب
"ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا
غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سالها
که هرآنصباح و هرآنمساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء"
گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟
تو بیا سری بهدلم بزن، که تو "مُستَعانیومُشتَکی"
تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار
به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ"
تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود
که زمان صلحوصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"
تو بیا و چارهی نو بساز، که به ما شود در صبح باز
شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"
شاعر: #مجتبی_خرسندی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم
هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم
اشک میریزیم...؛ ما با اشک، بالا میرویم
پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم
از خودش درخواست کن، کم، میشود اینجا زیاد،
از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم
خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق
عاقبت، سرباختن، در مَقدمش را خواستیم
درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز
ما از آنکه، درد داده، مرهمش را خواستیم
دیدنیهای جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاکِ !
ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستم
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
عمری است رعیتش همگی بهره برده اند
از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند
"آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند"
از خاک تربتش همگی بهره برده اند
آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند
ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند
ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء
از نور خلقتش همگی بهره برده اند
صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب
از چای هئیتش همگی بهره برده اند
عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه
تحت ولایتش همگی بهره برده اند
اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند
از سختی عطش، همگی بهره برده اند
**
خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه
هنگام غارتش، همگی بهره برده اند
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
از دست دوتا پای فلج خسته شديم
از راه دراز و بار کج خسته شديم
در عشق، هزار دستهگي افتاده ست
عَجِّل لِوَلیَّکَ الفَرَج! خسته شديم!
شاعر: #محمدحسین_ملکیان
@dobeity_robaey
#محکومیت_حادثه_تروریستی
#شاه_چراغ_ع
با برادر زیارت آمده بود
دست در دست مادر و پدرش
وقت ناب اذان، غروبِ حرم
مثل باغ بهشت در نظرش
ناگهان با صدای غُرّش تیر
ریخت آرامش دعا بر هم
باغی از لاله و شقایق شد
سنگفرش رواقهای حرم
نالۀ یا حسین و یا زهرا
و صدایی که در فضا پیچید
پسرم آرتین خداحافظ
بغض در بین لحظهها پیچید
مادر افتاده در کنار پدر
آرشام آنطرف سراپا خون
نقش بسته به سنگفرش حرم
جملهای که نوشته شد با خون:
به کدامین گناه کشته شدند؟
پانزده تا کبوتر مظلوم
در حضور غریب شاهچراغ
تازه شد داغ بیسر مظلوم
شیعه در طول قرنها بسیار
داغ ها دیده ، شعلهور شده است
چه پسرها که دیده داغ پدر
چه پدرها که بی پسر شده است
نسل سلمان، ابوذر و عمار
از تبار شهادت و دردیم
بارها از میان شعلۀ قهر
مثل ققنوس سر بر آوردیم
شاعر: #کمیل_کاشانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از گالری انگشتر و حرز ریان
#آموزشی
📣 حجتالاسلام عالی
✅محکم ترین و معتبرترین حرزها حرز امام جواد علیه السلام است..
✅آیدی جهت سفارش
@admiin_herz
✅فروشگاه حرز حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#جمهوری_اسلامی_ایران
خدا از ما نمیگیرد دعای خیر مادر را
خودش دارد هوای کشور موسیبنجعفر را
شاعر: #محمود_یوسفی
@dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
ای کاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد
افتاد اگرهم، بر روی مادر نیفتد
زهراست آن بانو که بین دود و آتش
یک لحظه حتی چادرش از سر نیفتد
افتاد بین شعله ها کوثر که یک وقت
شعله به موی ساقی کوثر نیفتد
ای کاش در وقت هجوم لاله چین ها
از شاخه ی گل، غنچه اش آخر نیفتد
"فضه خُذینی" یعنی ای فضه بیا تا
صدیقه در مقتل به دردسر نیفتد
ای کاش وقتی می بَرد دشمن علی را
بر روی زهرا، دیده ی حیدر نیفتد
افتاده ناموسش زمین، آخر چگونه...
جسمش به لرزه، فاتح خیبر نیفتد؟!
می سوخت ای کاش آن غلاف و صاحبش تا
از کار، دستِ نفس پیغمبر نیفتد
همسایه ها گفتند با فضه، محال است
زهرا دگر برخیزد از بستر، نیفتد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به یاد شهدای حرم #شاه_چراغ_ع
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم
این بلا هرگز نخواهد رفت از یادِ حرم
یک حرامی آمد و یک عده را ناکام کرد
آمد و انسانیت را سخت قتل عام کرد
ساحتِ امنِ إلهی لحظه ای آشوب شد
حال یک مادر کنارِ طفل، نامطلوب شد
جان سپردند و چه زیبا زنده میشد نامشان
با شهادت شد بدونِ وقفه شیرین کامشان
بار اول نیست اینگونه جسارت میشود
با هجومی هر چه در راه است غارت میشود
بار اول نیست ظالم می کُشد مظلوم را
زن به چشم خویش می بیند هجومی شوم را
شعله ور از آهم و میسوزم از دردِ فراق
میرود سمتِ مدینه روضه از شاهِ چراغ
یک نفر نامرد، اینجا قاتلِ بی درد بود
پشت درب خانهٔ حیدر چهل نامرد بود
داغ، حمله ور شد و آب و گِلم آتش گرفت
چادری را غرق خون دیدم دلم آتش گرفت
سوختم از روضهٔ مادر که حالش زار شد
آه یا فضه خذیني گفت و چشمش تار شد
حملهٔ مسمار با دردی عجینَش کرده بود
ضربه های بیهوا بستر نشینَش کرده بود
وای از بغض و مدارا و سکوتِ ذوالفقار
وای از وقتِ مرورِ اتفاقی ناگوار
درد دارد همسری از دستِ خود خسته شود
آه از مردی که دست و بالِ او بسته شود
از غضب پُر شد ولی از سینه فریادش نرفت
ازدحام ِ پشتِ «در» یک لحظه از یادش نرفت
آه از پهلوی زخمی! آه از روی کبود
زنده میشد در مَشامش لحظه لحظه بوی دود
پیش چشمش همسرش را بر زمین انداختند
آیه های کوثرش را بر زمین انداختند
حالِ خوبِ سابقش اینروزها تغییر کرد
خاک و خونِ چادر زهرا(س)علی(ع) را پیر کرد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
ما چه می فهمیم اندوه در و دیوار را
ما چه می فهمیم اشکِ چشم های تار را
ما چه می فهمیم وقتی مادری در آتش است
پهلویش طاقت ندارد داغیِ مسمار را
مانده ام امشب بگویم از غلاف و کوچه ها
یا بگویم داستان میخ کج رفتار را
پشت در غوغا شده، ای کاش زینب نشنود
طعنه های مردکِ بی شرمِ بی مقدار را
آتش آورده ست پشت خانه ی وحی خدا
با خودش همراه کرده بی حیا، اشرار را
کینه هایی را که در دل داشت در پا جمع کرد..
زد ولی انداخت از پا حیدر کرار را
ما چه می فهمیم از این داغ وقتی مجتبی
دیده با چشم خود این داغ مصیبت بار را
شاعر: #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e