یکی از این ویژگی های جنسیتی که در آقایون پررنگ تره تا خانم ها صفت کبره! تکبر! من بلدم من میدونم من می فهمم فقط خودم‌حالیمه هرچی من بگم درسته هیچ کس هیچی نمی‌فهمه

اصلا بخاطر همین ویژگی که آقایون معمولا سخت قبول می کنند بیان سمت مشاوره برای حل مشکلات حرف شون چیه که نمیان؟ میگن خودمون بلدیم مشاور چه می‌فهمه صراحتا نگن تو دلشون میگن مطمئنا...

اما خانم ها این حالت رو ندارند منظورم غالب خانم هاست (به استثناها کار ندارم) خانم ها عموما از یک فروتنی درونی برخوردارند که همین کمک می‌کنه دین داری که بیشترش وابسته به حرف شنویه (یعنی حرف خدا و اهل بیت رو گوش دادن) پررنگ تر و راحت تر باشه و واقعا هم همینطوره...! دقت کنید می‌بینید!

اما چه باید کرد؟

شما تجربه منفی یا مثبتی داشتید تو این موضوع...؟ بنویسید برام👇 @mokhtari_hsn

قبل از چه باید کرد، بیاید به دغدغه جدید مجردها جواب بدیم که میگن از کجا متوجه بشیم فردا روزی تغییر نکنه؟ 👇👇👇

یه بخشی از داستان همینه👆👆 دقت در انتخاب واقعا مهمه و مهم تر توجه به ملاک های درست و رد شدن و کنار گذاشتن فانتزی هاست البته دقت کنید گاهی اوقات فرد بسیار به مناسک دینی پایبنده ولی اعتقادات عمیق و مبانی نداره... یعنی صرف اینکه نماز اول وقت میخونه و نماز شب میخونه و هر روز یه جز قرآن میخونه و... دلیل نمیشه پس حتما خیلی در اعتقادات قوی و محکم و ریشه دار و دارای مبانی درست و حسابی هست و دیگه تغییر نخواهد کرد

یعنی چی؟! یعنی اصلا تغییری در کار نبوده! اعتقادی نبوده که حالا عوض بشه و تغییر کنه و یه آدم دیگه بشه نخیر...! تو دوران مجردی همه چی گل و بلبل بوده و آقا یا خانم هم... حالا چهارتا مشکل پیش آمده و شرایط باب میل نیست و دو تا دعوا هم با همسر شده دیگه... دیگه اون فضای گل و بلبل نیست لذا کم کم همه چی می‌ره کنار...!

البته همه داستان هم این مدلی نیست گاهی وقتا واقعا تغییر اتفاق میفته!

اتفاق شایع بعدی چیه که باعث‌تغییر در افراد‌میشه؟ این مورد خیلی مهمه👇

بعضی دخترها/پسرها بیست سال ،بیست و پنج سال در دوران مجردی خودشون رو میکشند(یعنی خیلی اهل دین و دین داری و واجبات و محرمات و...میشن) با یک هدف..! اون هدف چیه؟! یک ازدواج آسمانی،با یک بار آسمانی با دنیایی از تصورات معنوی و عرفانیه فانتزیِ فانتزی! میرن سر خونه زندگی می‌بینند اوه اوه اصلا خبری از اون فانتزی ها نیست... میخوره تو ذوق شون! بدم میخوره...! اونقدر بد میخوره که تو ذوقشون که سرد میشن! از همه چی کم کم سرد میشن بعد کم کم طلبکار خدا و اهل بیت میشن و... یعنی داستان از کجا شروع شده؟ از توقع و تصور فانتزی از ازدواج...