✅ خطوط قرمزی که روزبهروز کم رنگتر میشوند؛
📌 ما خجالت می کشیم؛ شما چطور؟ / تلویزیون خاموش بهتر است!
🔺 طلوع خورشید داغ تابستان و پایین آمدن کرکره مدارس و در کنار آن بیبرنامگیهای تلویزیون برای پر کردن اوقات فراغت خانوادهها به ویژه در ساعات پایانی روز موجب گردیده چشمان بسیاری منتظر آخر هفته باشند تا رامبد جوان با خنداونه در قاب تلویزیون ظاهر شود و ساعات شادی را با خوشمزگیهای جناب خان برای ملت ایران خلق کند.
🔺ظاهرا این کمبود ایده که حتی در شخصیت جناب خان، با وجود غیبت در فصل پیش، نیز نمود یافته است موجب گردیده نویسندگان برنامه برای خنداندن مردم و روشن نگه داشتن چراغ برنامه، به سمت شوخیهای جنسی بروند که این از خندوانه و به ویژه رامبد جوان که همواره سعی داشته با زبان طنز در راستای ارتقاء فرهنگ تلاش کند بسیار بعید است.
🔺در قسمتهای گذشته با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکت کنندگانی که نیازمند جذب رای تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند و با این وجود غالبا هم از سانسورها گلایهمندند. این مسئله تا بدان حد رسید که «پانتهآ بهرام»، یکی از مربیان و داوران خندانندهشو، خطاب به «محمدمتین نصیری»، شرکت کننده مرحله اول مسابقه خنداننده شو از گروه اشکان خطیبی، که در استند آپ خود به کرات از شوخیهای جنسی استفاده میکرد این موضوع را تذکر داده و از نامتناسب بودن شوخیهای او با سنش گلایه کند.
🔺در دیالوگهای جناب خان نیز که طرفداران بسیاری به ویژه در میان قشر کودک و نوجوان دارد این مسئله به کرات دیده میشود و تقریبا شبی نیست که جناب خان باشد و شوخیهای جنسی با طعنه و کنایه از زبان او بیان نشود. برای مثال همین چند شب پیش بود که جناب خان از باغ وحش میگفت و گروهی که میخواهند به کبوتران برای استفادهای خاص روپایی زدن یاد بدهند!
🔺متاسفانه استفاده از شوخیهای جنسی نه تنها در خندوانه بلکه در بسیاری از فیلمهای کمدی سینما، مانند فیلم هزارپا که هم اکنون در حال اکران است، و برنامههای کودکی همچون کلاه قرمزی به معضلی جدی تبدیل شده و نشان از ناتوانی و ضعف نویسندگان طنز ایران در خنداندن مردم و کودکان دارد. ظاهرا آنها هنری جز استفاده کنایه آمیز از شوخیهای جنسی نداشته و طنز را در این مسئله خلاصه میدانند!
منبع: سینما پرس
🆔 @hvasl_ir
✅ نوشتاری بر جدیدترین فیلم ابولحسن داوودی؛
📌 هزارپا، گویا همه چیز برای خندیدن فراهم است...!!؟
🔺هزارپا دوازدهمین فیلم کارگردان مو سپید کرده سینمای ایران ابوالحسن داوودی است ، اثری که شاید مهمترین اتفاق کارنامه او نباشد اما بازگشتی موفق به نان ، عشق و موتور هزار است ، یک کمدی موقعیت خوب با شخصیت های فوق العاده طنز و فکاهی که نبض گیشه را می شناسند و آن را تضمین خواهند کرد.
🔺 اگر این روزها به دیدن هزارپا رفته باشید شباهت هایی با نان، عشق و موتور هزار خواهید دید و این اتفاق بیانگر علاقه درونی داوودی در انتخاب قصه ها و همچنین سبک کارگردانی او در ژانر کمدی است ، هزارپا نیز همچون نان، عشق و موتور هزار قصه ای کلاسیک و شاه و گدا وار دارد ، دختری پولدار و مرفه و پسری یک لا قبا و جنوب شهری با هشتی در گروی نُه اش و شرط ازدواج ، اما این بار نقطه عطف داستان در شخصیت پسر و کاراکتری است که برای او تعریف شده و به شدت با قصه و فضای آن همسان شده و این اتفاق خوب را پیش می برد و بر شدت و قدرت طنز ماجرا می افزاید.
🔺اما مهمترین فاکتور سینمای کمدی در ایران و مخصوصا هزارپا ، تیم بازیگری این قبیل آثار است ، انتخاب بازیگر مهمترین بخش در پیش تولید یک اثر کمدی است که این روزها به لطف حضور رضا عطاران در سینما و تکامل فوق العاده و فراتر از حد انتظار جواد عزتی اغلب انگشت های اشاره جهت انتخاب بازیگر و هنرپیشه اثر به سمت این دو نفر گسیل می شود و به نوعی آنها را به پر کارترین و سودآورترین افراد حرفه خود بدل کرده است.
🔺 اصولا به دو صورت کلی می توان به مقوله طنز در ادبیات چه نمایشی ، چه داستانی و... نگاه کرد ، نخست طنز به عنوان پوششی بر انتقاد ها که اثری تلخ و به غایت تند و تیز و گزنده خلق می شود که شاید جای نیش آن برای مدت های طولانی باقی بماند و معنای حقیقی طنز نیز این چنین است ، این سبک از طنز نیاز به شناخت و تبحر در خلق قصه ، شخصیت و... دارد و اغلب جایگاه چندانی در ادبیات نمایشی و در میان اهالی سینما و تلویزیون ما ندارد و صورت دوم آن که بخش فکاهی و لوده طنز است و اغلب مقایسه ای است ، کنایه چندانی ندارد و بر پایه قهقهه مخاطب پیش می رود در سینمای ایران داغ داغ است و این سال ها پیشرفت های خوبی نیز داشته و هر روز بر قدرت و ساختار آن افزوده می شود و از ساده لوحی سازندگان آن ها کاسته می شود.
🔺 هزارپا آنچنان که مشخص است و گفته شد از دسته دوم کمدی و طنز برخاسته ، عامیانه است و قصدش بر خنده و ایجاد لحظات شاد بر پایه شوخی های پر شمارش است، شوخی هایی که گاه پا را فراتر از حد می گذارند اما ادبیات عامه ایرانی که پر از ایهام و تشبیه در کلمات و جملات است تمام این تند و تیزی های فرهنگی را در می نوردد و مخاطب این امر را به خوبی می داند و می شناسد و افکار منفی را از ذهن خویش دور می سازد.
🆔 @hvasl_ir