حلقه وصل
🚩علی فروغی مدیر شبکه 3 در حالا خورشید: 🔹احسان علیخانی در زمستان با یک برنامه استعدادیابی به شبکه س
✅ در نظر سنجی حلقه وصل بررسی می شود؛
📌 عملکرد علی فروغی مدیر جوان شبکه سه در پاسخگویی به سوالات مطرح شده در برنامه حالا خورشید را چگونه ارزیابی می کنید؟
1- صرف حضور در برنامه زنده تلویزیونی و پاسخگویی به سوالات قابل تقدیر و شجاعانه بود، اما پاسخ ها قانع کننده نبود.
2- حضور فروغی در برنامه زنده تلویزیونی شجاعانه و پاسخ های وی قانع کننده بود.
3- در مجموع خوب بود اما باید شفاف سازی بیشتری می شد.
4- حضور وی در رابطه با پاسخ به ابهامات اخیر مطرح شده الزامی نداشت.
🔺 برای شرکت در این نظرسنجی به لینک زیر مراجعه نمایید.
👇👇👇👇👇
http://hvasl.ir/content/50603
🆔 @hvasl_ir
فتنه موکب ۵۱۹ و تعطیلی آن!
✡اتباع احمدالحسن چند سالی بود که در مسیر پیاده روی اربعین حسینی، با برپایی موکب (۵۱۹)، عده ای از مستضعفین شیعه را به انحراف کشانده و به ولایت شیطان(احمدالحسن) دعوت میکردند.
این وضعیت تا چند روز پیش هم ادامه داشت تا اینکه دیروز عده ای از خواهران دانشجو در همین موکب، به خاطر طرح چند اشکال علمی به مبانی احمدالحسن، مورد اهانت قرار گرفته و حتی هنگام اخراج آنان از موکب، با کمال بی غیرتی و خباثت چادر از سرشان کشیدند.
🔺و دیروز راس ساعت ۱۸/۳۰ این لانه عنکبوتی توسط استخبارات عراق جمع آوری شد.
🔸امیدواریم دستهای ناپیدا و ناپاک انگلیسی، باری دیگر مجوز برپایی این بیت عنکبوت را صادر ننمایند.
🆔 @hvasl_ir
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸پاسخ سنگین وحیدایمانی، مجری شبکه پنج سیما به مهناز افشار :
یه عده معدودی از سلبریتیها که میان و در مقابل #حب_الحسین_یجمعنا میگن "حب الایران یجمعنا"، یک تک بیتی از حافظ رو براش میگم که، "ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می بری و زحمت ما میداری"
🆔 @hvasl_ir
🔴 موکب آسمانی؛
✅ کار از کار گذشت؛ مرغ را کشته بودند
📌 مرضیه نظرلو از نویسندگان دفاع مقدس در مطلبی پیرامون پیاده روی اربعین نوشت:
بعد از دو کیلومتر پیاده روی در مسیر شط به موکبی رسیدیم که میزبانانش بچه ها بودند و تنها پذیرایی شان لیوانی آب ...
سکوت و خلوت و اخلاص عجیب این مسیر تنها یکی از زیبایی های سفر اربعین امسال بود که حضرت ارباب روزی امان کرد....
یادم می ماند یک شب که برای نماز مغرب به دعوت اطفال عراقی به خانه ای رفتیم، دیدیم تنها یک حصیر کف زمین خانه پهن است. زنان و کودکان پابرهنه دورمان می گشتند و برای پذیرایی یک لیوان آب برایم ریختند.
کمی از آب را خوردم و مابقی اش را زن صاحبخانه سرکشید. جانمازی روی همان حصیر نمور و کهنه پهن کرد تا نمازم را بخوانم. بعد از نماز دیگر مجالی برای بیشتر ماندن نبود. شیارهای سقف و دیوارها داشت شرمندگی ما را می بلعید، از اتاق بیرون زدم. کار از کار گذشته بود. مرغ را کشته بودند... دستان پر خون زن که مشغول پاک کردن مرغها بود قلبم را به شماره انداخت. اینجا نبات های تبرکی حرم حضرت رضا به دادم رسید. معلوم بود که این خانواده پا را از روستای خود بیرون هم نگذاشته اند. نبات ها را به دست زن دادم و گفتم: تبرک؛ تبرک امام رضا... و بیرون زدم تا در دل جاده این تمام سخاوت را بفهمم. زن هم ماند با حلقه اشکی که در چشمش نشست....
🆔 @hvasl_ir
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا