✅ بسته ویژه «حلقه وصل» به مناسب ولادت حضرت علیاکبر(ع)؛
💢 عشقت میان سینهی من پا گرفته/ شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
📌 درباره دوران کودکی علی اکبر (ع)، همین بس که تربیت او در دامان حسین بن علی (ع) است. علی اکبر (ع) جوانی خوش صورت و زیبا و طلاقت لسان و صباحت رخسار و سیرت و خلقت را از پیامبر اکرم(ص) به ارث برده بود. شجاعت از علی مرتضی (ع) داشت و به جمیع محامد و محاسن معروف بود.
http://hvasl.ir/content/63241
🆔 @hvasl_ir
حلقه وصل
🔴 اینجا همه چیز حدودی است! 📌 جواد موگویی در صفحه اینستاگرام خود روایت روز یازدهم از سفر به لرستان
🔴 برخی بر روی سیلبند پاهایشان را بهم طناب کرده بودند! نشان از نرفتن و ماندن.
📌 جواد موگویی در صفحه اینستاگرام خود روایت روز یازدهم(2) از سفر به لرستان را اینگونه توصیف می کند:
🔸 با عماد رفتیم حمیدیه در ۲۵کیلومتری اهواز.
🔸 رفتم روی پل شریعتی که بر کرخه است.
🔸 ۴ طرف پل سیلبند زدهاند؛ ۱۲ کیلومتر گونی پر کردند!
🔸 نبرد تن با سیل!
🔸 سرداری میگفت میلیونها گونی در خوزستان پر شده!
🔸 رفتم کنار سیلبندها چرخی زدم. یک جانباز یک دست دیدم. عرب خوزستانی! از فرماندهان گونیپرکنها بود!
🔸 یکی از رفقای تهرانیام را دیدم.
🔸 گفت اینجا هزاران نفر بودند تا گونی پرکنند اما نه گونی بود و نه بیل و نه خاک! همه چیز کم بود!
🔸 برای هرچند نفر، یک بیل بود.
🔸 عماد میگفت برخی بر روی سیلبند پاهایشان را بهم طناب کرده بودند! نشان از نرفتن و ماندن.
🔸 یاد فیلم عمرمختار افتادم؛ سکانسی که مجاهدان لیبیایی در برابر حمله ایتالیایها، بر روی خاکریزها پاهایشان را بهم میبستند. که یعنی میمیرم اما نمیرویم!
🔸 پیرمرد چایفروشی میگفت ما اینجا تنها بودیم! نیروهای مردمی که آمدند جان گرفتیم برای مقاومت. سبزیفروشیها در خیابان جار میزندند تا هرکس گونی در خانه دارد بیاورد! دهها هزار گونی جمع میشود. ولی بازهم کم بوده تا ناگهان سیل گونی و خاک و کامیون میآید!
🔸 از کجا؟ نمیدانم.
🔸 باید بفهمم! محتمل است که کار خلقعرب یا وهابیون باشد، برای نفوذ در قلوب مردم. شایدم کار دیگری! حلقه مفقوده است.
🔸 شب آمدم قرارگاه کمیته مفقودین شهدای جنگ! سه راهی خرمشهر.
🔸 حسین یکتا را دیدم! سه روز پیش پلدختر دیدمش!
🔸 داشت با سرداری حرف میزد. گوش تیز کردم:
🔸 «تا وارد حمیدیه شدیم، رفتیم پل شریعتی! غوغایی بود. مردم دستتنها بودند؛ نه بیل بود نه گونیو...
🔸 زنگ زدم به فلانی. گفتم هرچه کامیون و فلان داری بفرست اینجا. هرچه از مردم پول گرفتم خرج شد! حساب خالیست!»
📌 پینوشت:
🔸 این روزها مدام با خود فکر میکنم که این قصهها را چه کسی مینویسد؟!
🔸 آیا کسی برای فاطمه ۳ماههی من، از قصهی گونیپرکنهای خوزستانی خواهد گفت؟! یا هنوز هم باید افسانه پتروس فداکار هلندی را بخواند!
🆔 @hvasl_ir
🔰مقررات و اجبارهای بیرونی، قدرت انتخاب آدم را کاهش میدهند
🔰کسی که اکثراً مجبور بوده، وقتی قدرت پیدا کند سوءاستفاه خواهد کرد
#ارزش_حق_انتخاب
🔻چرا دین-خیلی از اوقات- میگوید: نسبت به گناه دیگران تغافل کنید؟ چرا فرمودهاند: «الْغِيبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا» (خصال/۱/۶۳) وقتی آبروی افراد را بردید، دیگر مردم از ترس آبروریزی، گناه نمیکنند ولی این بهدرد خدا نمیخورد! خدا عبد میخواهد؛ نه موجودات مجبور!
🔻مدل زندگی در تمدن غرب بهگونهای است که میخواهد آدمها را با «شدتِ کنترل» سالم نگه دارد ولی ما میگوییم که این درست نیست. اگر یک کسی را همیشه (اکثراً) مجبور کنی، گاهی که یک قدرتی پیدا کند از قدرتش سوءاستفاده خواهد کرد.
🔻آئیننامهها و مقررات و اجبارهای بیرونی، قدرت انتخاب انسان را کاهش میدهند. مجبورشدن به یکسلسله رفتارهای خوب، مثل این است که دستهایت را با طناب به یک ماشین ببندند و دنبال آن بکشند؛ بهجای اینکه با ارادۀ خودت، حرکت کنی و بدوی!
🔻جامعۀ خرابکنندۀ انسانها و جامعهای که تحت تأثیر تمدن غرب باشد، جامعۀ پُرمقررات است و این حُسن نیست؛ جامعه باید کممقررات باشد.
🔻نمیگوییم خلاف مقررات عمل کنید! میگوییم: بهخاطر حفظ شخصیتِ خودت-اگر محصّل هستی- خودت دَرست را کامل بخوان؛ نه بهزورِ نمره! یا اگر در کارخانه و اداره کار میکنی، یکمقدار زودتر برو یا بیشتر بمان و کار کن، بگو: من نمیخواهم غیرانسانی با من برخورد بشود؛ نمیخواهم تا یکمقدار بیشتر کار کردم، به من پاداش بدهند!
👤علیرضا پناهیان
🆔 @hvasl_ir
🌸 #روز_جوان و میلاد مسعود حضرت علی اکبر (سلام الله علیه) مبارکباد
💢 صفحه تاریخ ایران و جهان سایت khamenei.ir در اینستاگرام خاطره آیتالله خامنهای از تعامل با جوانان و نظر ایشان درباره جوانان دوران انقلاب و جوانان دوران طاغوت را منتشر کرد:
♨ «شما جوانها الحمدللَّه با جوان رژیم گذشته خیلی فرق دارید؛ من آن جوانها را هم زیاد دیده بودم دیگر. بنده عمر طلبگیام، عمر تبلیغم حداقل با جوانها بوده؛ جوان دانشجو، جوان طلبه، جوان بازاری، جوان محصل از قشرهای مختلف، جوانهای کارگر، کسانی بودند مجالس بنده را توی این شهر همیشه پر میکردند - از مسجد امام حسن تا مسجد کرامت تا مسجد غیرهی پائین خیابان تا مسجد مدرسهی میرزا جعفر - هر جا من درس و بحث داشتم اینها بودند. با جوان جماعت من خیلی سر و کار داشتم. آن جوانهایی که من آن روز میدیدم جوانهای خوبی بودند که دور و بر ما جمع میشدند، الواط و قرتی و حاشیهی خیابانگرد و شهوتران و تنبل و علافش که دور و بر ما نمیآمدند؛ متعهد و مسؤول و مؤمن و درسخوان و مبارز و تن به خطر بده میآمد دیگر. درعینحال شما از آن جوانها بهترید.» ۱۳۶۶/۰۵/۲۷
🆔 @hvasl_ir
🔴 عروسی لاکچری جدیترین اثر نویسنده کتاب شهید حججی
💢 عروسی لاکچری جدید ترین اثر محمد علی جعفری با موضوع داستان کوتاه است که همزمان با ایام سی ودومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و عرضه می گردد.
📌 برشی از کتاب:
🔸 دیدم کلی لاو ترکاندهاند. دو روز بود زیر چشمی میپاییدمش که ببینم چه شکلی الگوی گوشیاش را میکشد. از وقتی رابطه تلگرامیاش با طاهره شروع شد هم الگوی گوشیاش را عوض کرد، هم نمیگذاشت لحظهای به آن دست بزنم. باورم نمیشد این احمد خجالتی بعد از جاریشدن صیغه محرمیت اینقدر رو پیدا کند. مامان که پرسید از کجا مطمئنی با طاهره چت میکند قاطع گفتم: «پسری که تا دیروز گوشیش وسط هال ولو بود و میرفت توی اتاقش میخوابید؛ حالا چارچنگولی میره توش، هر چی صداش میزنی نمیفهمه. لبخندهای هالیوودی وسط پیامبازیهاشو نمیبینی؟!»
♨ علاقهمندان جهت تهیه کتاب عروسی لاکچری میتوانند با حضور در سی ودومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در غرفه انتشارات شهید کاظمی خرید و یا از طریق سایت manvaketab.ir با 20 درصد تخفیف تهیه نمایند.
🆔 @hvasl_ir
🔴 روایت یک "پا" بعد از 40 سال همراهی
🔸 با گروهشون خونه ها رو تمیز میکرد و مدام از این ور به اونور میرفت.
حوالی ظهر بود که رفت" لودر " رو هماهنگ کنه که بیاد کوچه رو تخلیه کنن. پاش گیر کرد تو گِل و وقتی تلاش کرد که رها شه، پای مصنوعیش از جا در اومد.
🔸 این عکس، روایت مردایی هست که هنوز وسط گودن و خودشون رو بدهکار مردم میدونن
🆔 @hvasl_ir
🔰 تجلیل رهبر انقلاب از خدمترسانی ارتش و نیروهای مسلح در امدادرسانی به سیلزدگان
🔻 رهبرانقلاب، امروز: امدادرسانی ارتش و نیروهای مسلح به مردم در حوادث طبیعی یک حضور مؤثر و حیاتی است.
👈 در #سیل اخیر، نیروهای مسلح با همه وجود و امکانات در اختیارشان به کمک مردم شتافتند، به طوری که در استان گلستان، ارتش حتی قبل از حضور ستاد مدیریت بحران، در محل حادثه حاضر شد.
👈 ثبت تصاویری از خدمات متواضعانه نیروهای ارتش به مردم موجب ماندگاری این برگهای زرین در حافظه تاریخ است. اینکه یک سرهنگ ارتش خم شود تا فردی سالخورده با قدم گذاشتن بر دوش او سوار وسیله نقلیه شود، جلوههایی از صداقت ارتش در بیان شعار «ارتش فدای ملت» است. ۹۸/۱/۲۸
🆔 @hvasl_ir