eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
111 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ واردات غذا برای سگ رئیس از منابع بانکی! پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛  ، رئیس بانک مرکزی در دوره رژیم پهلوی، درباره وضعیت «بانک بیمه بازرگانان» گفته است: متوجه شدیم [بانک] به شرکت‌هایی وام داده که واهی هستند و اصلا وجود خارجی ندارند. پرسیدیم این شرکت‌ها کجا هستند؟ چطور به اینها پول داده‌اید؟ گفتند که قرار بود این شرکت‌ها به‌وجود بیایند، ولی شرکتی وجود نداشت. دو سال هم از پرداخت وام‌ها گذشته بود. حساب‌هایی وجود داشت که از منابع بانک برای ایجاد باشگاه و درمانگاه کارمندان استفاده کرده بودند. گفتیم این دستگاه‌ها، ساختمان‌ها، باشگاه‌ها و درمانگاه‌ها کجا هستند؟ اینها وجود خارجی نداشتند. رئیس بانک، حسین شرافت، پول‌ها را برداشته، برای خودش خانه و قصر درست کرده بود. یا سگی داشت و خوراکش را از بودجه بانک از خارج وارد می‌کرد. محمد یگانه شماره آرشیو: 3433-5ع پی نوشت:  پروژه تاریخ شفاهی ایران ـ هاروارد، مصاحبه با محمد یگانه، نوار نهم، دقیقه 2. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ هویدا: شاه نخست‌وزیر است نه من!   پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛   ، وزیر آبادانی و مسکن در کابینه ، گفته است: بعد از یکی ـ دو ماه مشغول شدن در وزارتخانه متوجه شدم که کار کردن در اینجا خیلی سخت است؛ به این دلیل که منافع وجود داشت و همه می‌خواستند به یک طرفی بکشند. فشارها روی وزارتخانه بود و پشتیبانی هم از وزارتخانه وجود نداشت. روزی پیش هویدا رفتم و گفتم که آقا ما این گرفتاری‌ها را با این آقا و آن آقا داریم؛ شما به عنوان رئیس ما و نخست‌وزیر، جلسه‌ای ترتیب بدهید و قضاوت بکنید. اگر من ناحق می‌گویم و از لحاظ سیاست و دولت شما صحیح نیست، به من بگویید و اگر آنها ناصحیح می‌گویند هم به آنها بگویید. هویدا در جواب گفت که آقا آن عکسی را که آنجا می‌بینید (اشاره به عکس شاه)، نخست‌وزیر ایشان است نه من. شما باید مسائل خودتان را با ایشان مطرح بکنید.1 1. پروژه تاریخ شفاهی ایران ـ هاروارد، مصاحبه با محمد یگانه، نوار سوم، دقیقه 12 eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ فراری که شاه را بی‌اعتبار کرد   پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ شایستگی و صلاحیت پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد و فرار شتاب‌زده‌اش به بغداد و سپس به رم مورد تردید لندن و واشنگتن قرار گرفته بود. نظریه وزارت خارجه بریتانیا پیرامون روابط آینده انگلیس با محمدرضا پهلوی و نگرانی از بی‌اعتباری او پس از بازگشت به ایران در تلگرامی که روز ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) از لندن به سفیر انگلیس در واشنگتن مخابره شده منعکس است: «شاه بدون کمترین توجه به شأن و مقامش فرار کرد. در چنین وضعی پیام به مردم ایران تأثیر مثبت نخواهد داشت و امیدی به آینده او به عنوان یک رهبر مورد اعتماد از سوی مردم وجود ندارد».[1]   [1] . محمدرضا نجاتي، تاريخ سياسي بيست‌وپنج ساله ايران (از کودتا تا انقلاب)، ص 73. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ به نام ایران، به کام آمریکا   پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ فروش سلاح به ایران با قیمت‌های گزاف و استفاده از آن سلاح‌ها توسط ارتش آمریکا در جنگ‌های ضد مردمی نمونه‌ای از سرسپردگی شاه به اربابان آمریکایی‌اش بود. در خاطرات خود در مورد جنگنده‌های ایران در نوشته است: پیام را امروز صبح (1 آبان 1351)، سفیر آمریکا به من داده بود؛ گزارش کردم. او دیگر به هواپیماهای اف-5 ما در ویتنام نیازی ندارد و بسیار ممنون است؛ تکرار می‌کنم، بسیار ممنون است که موافقت کردند آنها را در اختیار او بگذارند.[1]   نمایندگان ایران و ترکیه هنگام ملاقات با ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور آمریکا شماره آرشیو: 2272-11ع [1]. موسی فقیه حقانی، آخرین شاه، آخرین دربار، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، ص 273. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ من زنده هستم مرا دفن نکنید! پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ شکرالله صفاپور در خاطرات خود درباره واقعه آورده است: «شلیک جدی با تفنگ حقیقی شروع و جمعیت را متزلزل ساخت و عده‌ای نمی‌دانم چند نفر کشته شدند و عده‌ای از مردم که شاید گناهی هم نداشتند مقتول و مجروح و اسیر و دستگیر شدند و کم‌کم تیر و تفنگ خاتمه یافت و ناله مجروحین از گوشه و کنار به گوش می‌رسید. یکی از مجروحین می‌گفت: من گلوله به پایم خورده و مجروح بودم، اما مرا هم جزء مقتولین در کامیون انداختند و هر چه داد و  فریاد کردم بابا من زنده هستم کسی به حرفم گوش نداد چون شلوغ بود. عاقبت درحالی‌که می‌خواستند مقتولین را در خاک و در گودال دفن کنند، من فریاد زدم و گفتم: من زنده هستم؛ مرا دفن نکنید! 1. آرشیو پژوهشکده تاریخ معاصر، سند شماره 43776-0-0-پ @iichs_ir
‍ ✳️ با هدف معرفی آیین گمشده سخنوری و سردم‌خوانی، کتاب «دری به سوی یک آیین گمشده» رونمایی می‌شود به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ مراسم رونمایی از کتاب «دری به سوی یک آیین گمشده: سخنوری و سردم‌خوانی» به همّت این پژوهشکده برگزار می‌شود. آیین سخنوری قدمتی به درازای سیصد سال دارد. خاستگاه این آیین ملک ری و تهران قدیم بود. چراغ این آیین کهن و نمایشی از دوره قاجار تا اواخر سلسله پهلوی می‌تابید، اما تجددگرایی رضاخان و مخالفت او با هر آنچه بویی از مذهب داشت، باعث شد این آیین رو به خاموشی نهد. بااین‌حال تاریخ نشان داد نمی‌توان آیینی را که در دل‌ها ریشه دارد با دستور خاموش کرد. سخنوران برای زنده نگه داشتن سخنوری و سردم‌خوانی این آیین را به‌صورت سینه به سینه از استاد و پیر به شاگرد در مجالس درس، محافل آیینی، قهوه‌خانه‌ها و در بازار بین صنوف مختلف منتقل می‌کردند و سخنوران را به یادگیری علوم قرآنی، دستگاه‌های موسیقی، ادبیات غنی فارسی و عرب، شاعری و بداهه‌گویی احکام شرعی و فن بیان فرا می‌خواندند و تشویق می‌کردند. شاید بتوان گفت این آیین حلقه مفقوده ادبی و نمایشی عصر حاضر است. در قدیم‌الایام در شهرری و تهران در ایام ماه مبارک رمضان در قهوه‌خانه‌های بزرگ و خانه‌هایی که حیاط بزرگ داشتند سردم سخنوری می‌بستند. بدین‌ ترتیب از روز اول ماه مبارک رمضان تا شب عید فطر در سردم سخنوری جدال ادبی بین سخنوران رایج بود. ابتدای ورودی عرصه سردم را با زنجیر می‌بستند که به این زنجیر قرق می‌گفتند؛ سپس هشت سلسله در سمت چپ و هشت سلسله در سمت راست و یک سلسله در بالا تعبیه می‌کردند که به آن سرسلسله یا سلسله هفدهم می‌گویند. هر سلسه نماینده یک صنف بود و برای هر یک از سلسله‌ها یک سخنور انتخاب می‌کردند. دو طرف عرصه سردم را دم شرقی و غربی تشکیل می‌دهد. بعد از سلسله‌های دهم هفت منزل عرفان قرار دارد و منازل به ترتیب منزل اول «وادی طلب»، منزل دوم «وادی عشق»، منزل سوم «وادی معرفت»، منزل چهارم «وادی استغنا»، منزل پنجم «وادی توحید»، منزل ششم «وادی حیرت» و منزل هفتم «وادی فقر و فنا» می‌باشد. آغاز مراسم به این صورت بود که یک سخنور به عنوان پیر و استاد بعد از زنجیر قرق می‌نشست و کارگردانی صحنه را بر عهده داشت. سخنورانی که از گوشه و کنار شهر و کشور برای جدال ادبی می‌آمدند ابتدا پشت زنجیر قرق قرار می‌گرفتند و پس از اجازه از پیر به جدال یکی از سخنوران سلسله یا منازل می‌رفتند و با سخنوران سلسله‌ها یا منازل به جدال ادبی می‌پرداختند. در هر سلسله نمایندگانی از آن صنف حضور داشتند و سخنور مدعی با سلسله یکی از صنوف جدال می‌کرد که موضوع مشکلات و وظایف آن صنف بود. اهمیت و ضروت احیای آیین سخنوری را می‌توان در تأثیری که این آیین را در تعمیق سنت ادبی و فرهنگی کشور دارد جست. برخلاف امروز که سخنور به کسی گفته می‌شود که خوب حرف می‌زند، سخنور در گذشته به کسی گفته می‌شد که دارای شش ویژگی باشد. این ویژگی‌ها شامل صدای خوش و داشتن فن بیان، مهارت در موسیقی اصیل اعم از هفت دستگاه و پنج مقام و گوشه‌ها و ردیف‌ها، مهارت شاعری و بداهه‌گویی به‌صورت توأمان، اشراف به ادبیات فارسی و عرب اعم از اشعار قدیم و معاصر، حفظ کل قرآن و یا ده جزء قرآن و روخوانی آن بدون غلط و دانستن مقدمات علوم حوزوی و دینی بود. در واقع افرادی که به این شش ویژگی مسلط باشند سربازان فرهنگ شیعی به شمار می‌آیند که می‌توانند نقش بسیاری در ارتباط جامعه با ریشه‌های فرهنگی کشور داشته باشند و ایران عزیز را در مقابله با شبیخون فرهنگی که جبهه باطل برای ما تدارک دیده است، صیانت کنند. کتاب «دری به سوی یک آیین گمشده» بازنمایی از این آیین کهن است که به قلم ، نویسنده کتاب « » (ادبیات و موسیقی در آیین عزاداری و زمینه‌‎خوانی) به زیور طبع آراسته شده است. علاقه‌مندان به شرکت در مراسم رونمایی از کتاب «دری به سوی یک آیین گمشده: سخنوری و سردم‌خوانی» می‌توانند سه‌شنبه 28 تیرماه 1401، از ساعت 17 تا 19 به فرهنگسرای ولاء واقع در شهرری، میدان نماز، مراجعه کنند. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ فساد همگانی در دولت : می‌ترسم دیگر کسی باقی نماند پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ فساد منحصر به بوروکراسی و روابط اقتصادی نبود، بلکه در مسائل سیاسی مانند انتخابات، روابط خارجی و مانند آنها بدتر بود. این فساد چنان وسیع و ریشه‌دار بود که امینی، که ماده دوم برنامه دولتش مبارزه با فساد بود، در یک مصاحبه مطبوعاتی در جواب یکی از خبرنگاران گفت: «مبارزه با فساد او مطلقا وارد قلمرو سوءسیاست و یا سوءاستفاده‌های سیاسی نمی‌شود. او می‌گفت: اگر چنین کنیم، می‌ترسم که دیگر کسی باقی نماند. در رأس همه اینها خود من هستم، چون در خیلی از دولت‌ها شرکت داشته‌ام که انتخابات را انجام داده‌اند. اگر بخواهیم این کار را بکنیم باید همه را بگیریم، همه کسانی که از شهریور 13۲۰ تاکنون در دولت‌ها شرکت داشته‌اند».1 1. محمدباقر مؤمنی، مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران، تهران، پیوند، ‎۱۳۵۹،‎ ص 185. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ نسخه اجباری برای برنامه‌های اجباری (قهری) دوره در رابطه با عشایر بدین خاطر بود که رضاخان جامعه عشایری را نمادی از عقب‌ماندگی کشور و مردم آن را به نوعی بیمار تصور می‌کرد. او به تغییر اجباری سبک زندگی عشایر باور داشت و تلاش می‌کرد وضعیت آنها را اصلاح یا به تعبیر خودش معالجه کند. او در انتهای یکی از اعلان‌های خود خطاب به ایلات لرستان می‌گوید: «... این دوایی که برای معالجه شماها ظاهرا تلخ و ناگوار است به حکم اجبار خواهید چشید...».1 1. آرشیو اسناد ودجاء، بخش امنیت داخلی، زونکن 2، پرونده 71. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ مخالفت آمریکایی‌ها با برنامه‌های صنعتی ایران پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ «سیاست توسعه‌ای وزارت اقتصاد در دهه 1340 این بود که ایران بتواند احتیاجات اصلی خود را تأمین کند و تا حد امکان تکنولوژی‌های پیشرفته و آنهایی را که با شرایط ایران جور درمی‌آید، وارد کشور بکند تا صنایع اصلی لازم در کشور به‌وجود بیاید و اتکای ایران در این قبیل موارد به احتیاجات خارجی، روزبه‌روز کمتر بشود... آمریکایی‌ها چندان نظر مساعدی نسبت به برنامه‌های صنعتی و صنعتی‌شدن ایران نداشتند... هم آمریکا و هم بانک جهانی مخالفت کردند... آلمان‌ها حاضر شدند به ایران کمک کنند، ولی آمریکایی‌ها به آلمانی‌ها توصیه کردند که به صلاح ایران نیست که به چنین صنایعی دست پیدا کند و برای شما هم صلاح نیست که به ایران کمک کنید.»1 1. پروژه تاریخ شفاهی ایران، هاروارد، مصاحبه با محمد یگانه (وزیر آبادانی و مسکن و رئیس سازمان برنامه و بودجه)، نوار ششم، دقیقه 22. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ قتل‌درمانی در زندان؛ محابس یا به قول داور مهمانخانه‌های مملکت شاهنشاهی کاریکاتور منتشرشده در صفحه اول شماره 11 روزنامه پیکار (23 مرداد 1310) درباره وضعیت زندان‌ها در دوره ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ گزارش نفوذی از حزبی که در عمل تعطیل بود.! پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ ساواک در گزارشی به تاریخ 25 مرداد 1351 به انتشار اخبار ساختگی و دروغین در نشریه ارگان حزب مردم، جهت لاپوشانی موضوع رکود و بلکه تعطیلی فعالیت‌های آن حزب اشاره کرده است: «مقداری اخبار ساختگی مبنی بر تشکیل جلسات حزبی در حزب مردم در متون اخبار حزبی روزنامه "راه مردم" به چشم می‌خورد که خالی از حقیقت می‌باشد و چنین جلساتی در حزب تشکیل نمی‌گردد و بنا به دستور مقامات حزبی برای اینکه نشان داده شود حزب فعالیتی دارد این خبرها ساخته و پرداخته شده و در روزنامه درج می‌گردد. نظریه چهارشنبه: با توجه به اینکه حزب در حال حاضر در تعطیل به‌سر می‌برد و نفوذ شنبه در هیئت تحریریه روزنامه و همچنین عدم وصول خبر از جانب منابع دیگر مبنی بر تشکیل جلسات حزبی مفاد گزارش خبر مورد تأیید است».   شماره آرشیو: 258-133ش ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug