مثلا بگم من پدرم رهبر بوده! حالا میخوام منم رهبر باشم!

خب بعدش این بزرگوار میاد یه سری جوان رو که ریش های بلندی داشتند و حتی بعضی هاشون کارگر بودن رو لباس روحانیت میپوشونه

و اونا رو میاره جلو تلویزیون که از خودش دفاع و حمایت کنه!

یکم بیشتر آشنا بشیم؟

سوریه بودم شب عاشورا!

خب من کل محرم و صفر رو اونجا بودم

حرم حضرت زینب بودیم بعد دیدیم یه سری ها کفن پوشیدن موقع سحر هم بود!

خلاصه ما نماز صبحُ خوندیم اومدم دَرب حرم دیدم درب حرمُ بستن!

یه بوی بدی به مشامم رسید‌..

بویی که یه حالت تهوع و سرگیجه بهم دست داد

حالم بد شد!