محبین
یکی یکی پله ها رو بالا میره خودشُ به سختی میندازه
آیا با کسی که الان ارتباط داری
اینجوریه؟!..
محبین
آخر کار هم قدشُ بلند میکنه تا برسه به اون میوه!
به این جا که میرسه حتی نگاهش هم به اون میوه با سراسر لذته!..