همینجوری تیکه تیکه حرف زدم باهاش
خندیدیم خوشمون اومد از اخلاق هم
شماره دادیم به هم...
فرداش هم من زنگ زدم
کلی با این بنده خدا رفاقت کردم
و وقت و زندگیم رو باهاش گذاشتم
تا شب قدری که سال قبل نشسته بود مشروب میخورد شب قدر امسال به نماز شب ایستاد