محبین
گفت مترجم آوردیم مادر این بچه پیش شما چی کار میکنه چی شد که الان دست شماست؟!
گفت من چند شب پیش
امام حسین رو تو خواب دیدم
گفت دیدم یه مادری تو ویلچره بچش هلاکه
رفتم بهش گفتم دیدم کرولالِ
گفتم شیر میخواد درسته؟
گفت اره