ماجرای ماسک دزدی در غرب به طور خلاصه
من اول شنیده های خودم رو میگم ، بعد یه خبر از المیادین رو می خونم براتون ، چیزی که من شنیدم این هست : فرانسه گفته برای مدیریت بحران باید همه ی ماسک هایی که در خاک فرانسه هست (حتی اونهایی که برای دیگر کشور ها هست) به مالکیت دولت در بیاد ، تا دولت بتونی در مدیریت بحران به خوبی تصمیم بگیره ، مشابه همین تصمیم در انگلیس و ایتالیا هم گرفته شده ...
اما چیزی که از المیادین به نقل فرانسوی ها نوشته هم قابل تامل هست ، المیادین میگه مقامات فرانسوی اعلام کردن که ما ماسک رو از چین تهیه می کنیم ، تا فرودگاه میاریم قبل از بارگیری آمریکایی ها میان و با 3 تا 4 برابر قیمت خریداری می کنن ...
این اتفاق در شانگهای زیاد رخ داده تا جایی که حتی فرانسوی ها میگن در مواردی مقصد هواپیما از فرانسه به آمریکا تغییر کرده و هواپیما با بارش رفته آمریکا ...
دو هفته ی سرنوشت ساز ...
رئیس جمهور آمریکا گفته : دو هفته پیش رو ، هفته های پر تلفاتی برای امریکایی ها خواهد بود . (اشاره به اینکه کرونا جان بسیاری از آمریکایی ها رو خواهد گرفت)
البته با توجه به تحرکات آمریکا در عراق و بیانیه مهم دیروزِ نیروهای مقاومت ، شاید اگر امریکایی ها هوشیار نباشن دامنه این تلفات از بحران کرونا و خاک آمریکا هم در روزهای پیش رو فراتر بره ...
اگر این گزارشِ اجتماعیِ من رو متهم به رنگ و بویِ سیاسی داشتن نمی کنید باید خدمت شما عرض کنم : بر خلاف تصاویری که از غارت فروشگاه ها در غرب منتشر میشه ، این وضعیت فروشگاه های ایران هست ، هیچ بحرانی هم پیش نیومده ...
حالا بیایید سفر کنیم به شش اسفند ، همون موقعی که هشدار می دادیم که پروژه ی رسانه های وابسته القا "قحطی مصنوعی" در ایران هست . اگر اون موقع میریختیم و می خریدیم و فروشگاه ها رو غارت می کردیم ، امروز اوضاع ما چگونه بود ؟
فضا حتی با پایتخت هم دو قطبی میشود ؟
رسانه های وابسته و برخی سیاسیون به بهای چهارتا رای کاری با جامعه ی ایران کردند که این جامعه فورا در برابر هر مسئله ای دو قطبی شود ...
جالب هست که یک عده همدلی رو به حدی در بین ما تلاش کردن کاهش بدن و در جهت افزایش شکاف تلاش کردن که در هر موضوعی فورا فضای جامعه ی ما دو قطبی میشه ...
برای مثال در خصوص پایتخت الان دو نگاه وجود داره :
بعضی ها فارغ از اینکه این سریال خوب بود یا بد ، می گویند : دمشان گرم که آمدند و فیلمی ساختند و در ان نکاتی را پنهان کردند و صدا و سیما و بخشِ بازبینی آن را سر کار گذاشتند ...(البته آقای تنابنده و دیگر عوامل فیلم در شکل گیری این مهم بی تاثیر نبودند . برای مثال بعد از یکی از قسمت ها محسن تنابنده فورا تصویری از نقی و همسرش در اتاق خواب را در اینستاگرام ارسال می کند که مثلا بگوید : ما خط قرمزهایی که نمیشد به سمتش رفت را با هوشمندی در صدا و سیما کنار زدیم ، یا مثلا بعد از هر قسمت از سریال یک سکانس (به محض پایان فیلم) در کانال ها و پیج های اینستاگرامی دست به دست میشد) پایان بخش اول ...