eitaa logo
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
7 فایل
تارنمای رسمی مرکز اسناد انقلاب اسلامی www.irdc.ir ارتباط با ما @Info_irdc
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 انتشار برای نخستین‌بار|برگی از خاطرات آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی 🔻فرستادن تفسیر قرآن برای دختر رئیس‌جمهور امریکا 🔹تفسیر نور القرآن که به زبان‌های زنده دنیا ترجمه و تبلیغ شده یکی از ماندگارترین آثار آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی است که با استقبال گسترده مواجه شده است. وی در خاطرات خود درباره اثرگذاری این تفسیر می‌گوید: « یك‌ نامه‌ای‌ از رئیس‌ زندان‌ واشنگتن‌ دی‌سی‌ برایمان‌ آمد كه‌ اینجا در زندان این‌ تفسیرها را می‌خواستند. ما می‌فرستادیم‌. بعد برای‌ ما یك‌ نامه‌ای‌ آمد كه‌ چون‌ این‌ تفسیرها جلد دارد و این‌ها در داخل‌ زندان‌ ممكن‌ است‌ كه‌ هم‌دیگر را بزنند ما این‌ها را گرفتیم‌ و داخل كتابخانه‌ گذاشتیم و این‌ها در صف‌ ایستادند برای‌ مطالعه‌ این‌ تفسیرها و گاهی‌ نوبت‌هایشان‌ را به‌ هم‌ ایثار می‌كنند و ما خواهش‌ می‌كنیم‌ كه‌ 20 دوره‌ از این‌ تفسیرها برای‌ ما بفرستید. 🔹یك‌ چك‌ 400 دلاری‌ هم‌ فرستادند كه‌ هزینه‌ پستش‌ باشد. بعد ما چك‌ را به‌ آن‌ها برگرداندیم‌ و نامه‌ نوشتیم‌ كه‌ این‌ چك‌ را از ناحیه‌ كتابخانه‌ امیرالمومنین‌ بین‌ محرومین‌ زندان‌تقسیم‌ كنید. لیست‌ آن‌ها را هم‌ فرستادیم‌ گفتیم‌ هر چیزی‌ هم‌ خواستید ما برایتان‌ می‌فرستیم‌ ولی‌ خودتان‌ می‌دانید كه‌ زندانی‌ها در صفند و گاهی‌ نوبت‌هایشان‌ را به‌ هم‌ ایثار می‌كنند پس‌ معلوم‌ می‌شود كه‌ شلاق و شكنجه‌ نمی‌تواند امنیت‌ بوجود بیاورد. این‌ كتب‌ آسمانی‌ است‌ كه‌ می‌تواند این‌ كار را بكند و خواهش‌ می‌كنیم‌ شلاق و شكنجه‌ را از عموم‌ زندانیان‌ بالاخص‌ مسلمان‌ها بردارید. 🔹بعد از یك‌ ماه نامه‌‌ای آمد كه‌ عالی‌جناب‌ شما چقدر سخاوت‌ دارید چقدر خوبید. پول‌ را از ناحیه‌ كتابخانه‌ امیرالمومنین‌ بین‌ محرومین‌ و فقرای‌ زندان‌تقسیم‌ كردیم‌ و موعظه‌های‌ شما را هم‌ گوش‌ كردیم. 🔹لذا خیلی‌ از خارج‌ نامه‌های‌ عجیبی‌ می‌آمد. مثلاً دختر کلینتون رئیس‌جمهور سابق امریکا یك‌ نامه‌ نوشته‌ بود كه‌ از این‌ تفسیر برای‌ ما هم‌ بفرست‌. بعد هم‌ یك‌ نامه‌ از دفتر بابایش‌ برایمان آمد كه‌ مثلاً گفتند متشكرم‌ كه‌ تفسیر نور القرآن‌ فی‌ تفسیر القرآن‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ برای‌ دخترم‌ چلسی‌ فرستادید. من‌ هم‌ نامه‌ را بردم‌ خدمت‌ رهبر معظم‌ گفتم‌ قصه‌ از این‌ قرار است‌ كه‌ در مركز ضد اسلام‌ و ضد خدا این‌ برنامه‌ را داریم‌.» 📚منبع: خاطرات آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی، گنجینه تاریخ‌شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
📍روایتی از فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در تبعید 🔖شجاعت آیت‌الله خامنه‌ای در بازجویی‌های ساواک 🔹آیت‌الله علی آل‌اسحاق یکی از روحانیون مبارز نهضت اسلامی در کتاب خاطرات خود می‌گوید: « بعد از پیروزی انقلاب در زاهدان که بوديم از راديو اعلام کردند يکى از مقامات بالا به زاهدان سفر مى‌کنند. ما هم خوشحال شده و فهميديم که آقاى خامنه‌اى از طرف امام مى‌آيند...تا آن زمان ايشان را از نزديک نديده بودم. ولى نامشان را زياد شنيده بودم، پرونده‌اى که ساواک در مورد ايشان تشکيل داده بود را ديدم. 🔹يک بار در زمان شاه ايشان را دستگير کرده و از ايشان مى‌پرسند، ارتجاع چيست؟ مرتجع کيست؟ ايشان در جواب ارتجاع را در معنى لغوى «عقب‌گرد کردن» و در اصطلاح به معناى «عقب‌گرد کردن در مسائل سياسى و اقتصادى» معنا کرده بودند و مرتجع واقعى در ايران را شاه معرفى کرده بودند. به خاطر اين‌که کشورها را از نظر سياست عقب نگه داشته است، در حالى‌که حتى مصرى‌ها نيز هواپيما مى‌سازند. 🔹سپس ايشان را به شکنجه‌گاه تهران فرستاده بودند. بعد از مدتى، دوباره ثابتى همان سؤال‌ها را از ايشان پرسيده و ايشان هم گفته بود که در زاهدان به اين سؤالات پاسخ دادم. قبل از اين مکالمات، شنبه يا يکشنبه را نوشته بودند که خامنه‌اى حال پاسخ دادن ندارد. مشخص مى‌شود که ايشان را آن‌قدر اذيت کرده بودند که حتى توان حرف زدن را نداشته است. در ادامه نوشته بود: «وقتى بهبود يافت از او بپرسيد» 🔹بعد از بهبودى که از او سؤال مى‌کنند، ايشان مى‌گويند: «در زاهدان جواب داده‌ام، دوباره از او مى‌پرسند: «نمى‌شود، بايد مفصل پاسخ دهى» و ايشان دوباره همان پاسخ را مى‌دهد. من فريفته‌ شجاعت ايشان شده بودم. وقتى به زاهدان آمدند گفتم: «آقا شما عجب جوابى به ساواکى‌ها داده‌ايد.» گفت: «شما از کجا فهميده‌ايد؟» گفتم، پرونده‌تان را مطالعه کردم.» گفت: «الآن اين‌جاست؟» گفتم: «خير، سرجايش گذاشتم.» 📚منبع: خاطرات آیت الله علی آل‌اسحاق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
🔖 به مناسبت ۶ فروردین 🔻گریه امام خمینی در ماجرای عزل منتظری 🔹 سید رحیم میریان از خادمان بیت امام در خاطرات خود می‌گوید: « والله من‌ فكر می‌كنم‌ بعد از جریان‌ همان‌ قطعنامه‌ كه‌ آقا فرمود این جام‌ زهر را من‌ خوردم‌ شاید واقعاً همین‌ بوده‌، این‌ یك‌ طرف‌ قضیه‌ بوده‌، یك‌ طرف‌ هم‌ آن‌ جریانات‌ قم‌ و‌ جریان‌ بركناری‌ آقای‌ منتظری‌ بود. 🔹خوب‌ واقعاً این‌ ضربه‌ بزرگی‌ بود. چون‌ امام‌ چندین‌ بار در آن‌ روزی‌ كه‌ می‌خواست‌ این‌ برنامه‌(عزل منتظری) را پیاده‌ كند گریه‌ کرد. آقا ناراحت‌ بودند از این‌ كاری‌ كه‌ می‌خواهد بشود اما خوب‌ چون‌ اسلام‌ در میان‌ بود و خطر برای‌ اسلام‌ بود و انقلاب‌ اسلامی‌، دیگر امام‌ چاره‌ای‌ نداشتند. كما اینكه‌ شب‌ قبل‌ هم‌ به‌ یكی‌ از نوه‌ها، گفته‌ بودند که اتفاقی می‌خواهد بیفتد كه‌ دوست‌ و دشمن‌ را ناراحت‌ میكند و خیلی‌ ناراحت‌ كننده‌ است،‌ اما نگفته‌ بودند كه‌ چه اتفاقی؟‌ تا روزی‌ كه‌ برنامه‌ آقای‌ منتظری‌ شد. 🔹 دیگر از آن‌ روز هم‌ ایشان‌ اصلاً صحبت‌ نكردند. حتی‌ در حسینیه‌ كه‌ می‌آمدند صحبت‌ نمی‌كردند یا دیگر همه‌اش‌ پیام‌ بود و واقعاً این‌ شاید اثر اصلی‌اش‌ این‌ باشد یعنی‌ كه‌ آقا را در مدت‌ یك‌ ماه‌ بیاید این‌ زخم‌ پیدا بشود و آن‌ زخمی‌ هم‌ كه‌ این‌ رقم‌ باشد كه‌ دكترها تشخیص‌ بدهند كه‌ این‌ عمل‌ بشود. 🔹یك‌ شب‌ یادم‌ است‌ كه‌ آقا فرمود ای‌ خدا دیگر حالا مرگ‌ مرا بده‌، این‌ كنایه‌ از آن‌ است‌ كه‌ خودش‌ از خدا خواسته‌ بود دیگر و خدا هم‌ اجابت‌ كرده‌ بود، این‌ مریضی‌اش‌ به‌ گفته‌ آقایان‌ دكترها شاید نادر بوده‌ است و اینکه پس از مدت‌ كوتاهی‌ آن‌ هم‌ منجر به‌ فوت‌ آقا بشود. 📚منبع: خاطرات سید رحیم میریان، گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
📌برشی از خاطرات حسن روحانی 🔻ترفند آیت‌‌الله مشکینی برای فریب مأموران رژیم پهلوی 🔹حسن روحانی در بخشی از خاطرات خود با تأکید به فضای خفقان و ناامیدی پس از تبعید امام خمینی در سال 1343 به آمادگی حوزه‌ها برای تبلیغ گسترده در ماه رمضان همان سال اشاره کرده و می‌گوید: چند روز مانده‌ به‌ ماه‌ رمضان‌ اعلام‌ شد كه‌ جلسه‌ای‌ در مدرسه‌‌ فیضیه‌ منعقد خواهد شد. در عصر آن‌ روز كه‌ قبل‌ از تعطیلات‌ ماه‌ رمضان‌ بود، جلسه‌ تشكیل‌ شد... 🔹ابتدا یک نفر از مدرسین‌ كه‌ فكر می‌كنم‌ آیت‌الله منتظری‌ بود، صحبت‌ كرد و سپس‌ آیت‌الله مشكینی‌ صحبت‌ كرد كه‌ آخرین‌ سخنران‌ بود... در این‌ جلسه‌ تعداد زیادی‌ از مأمورین‌ شهربانی‌ و آگاهی‌ قم‌ در لباس‌ شخصی‌ حضور داشتند. عوامل‌ ساواک هم‌ زیاد بودند. از آنجا كه‌ نمی‌دانستند فلسفه‌‌ تشكیل‌ این‌ جلسه‌ چیست‌، خیلی‌ وحشت‌ كرده‌ بودند و می‌ترسیدند كه‌ این‌ اجتماع‌ سرآغاز یک تظاهرات‌ بزرگ‌ در قم‌ باشد... لذا یک مقدار جلسه‌ توأم‌ با دلهره‌ بود. 🔹مرحوم‌ آقای‌ مشكینی‌ می‌خواست‌ داستان‌ مسجد اعظم‌ را بگوید، اما چون‌ دید مأمورین‌ حضور دارند، از بازگویی‌ آن‌ خودداری‌ كرد تا مأموران‌ از بیان‌ ماجرای‌ پیش‌آمده‌ سوء استفاده‌ نكنند. از این‌ رو قسمت‌ آخر سخنرانی‌ را به‌ زبان‌ عربی‌ ایراد كرد: «لاتقولوا فی‌ خارج‌ الحوزة‌ ان‌ التّروک حملوا علی‌ الفوارس‌ و شكوا الی‌ آیت‌الله الفلانیه‌ و لم‌ یحببهم‌! استروا عیوب‌ الحوزة‌! ستركم‌الله ان‌شاءالله!» 🔹بعدها طلبه‌ها به‌ شوخی‌ جمله‌‌ فوق را زیاد تكرار می‌كردند، به‌ همین‌ دلیل‌ این‌ جملات‌ به‌ یادم‌ مانده‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌ مأمورین‌ نفهمیدند كه‌ داستان‌ چیست‌. فكر می‌كردند آیت‌الله مشكینی‌ دعا یا حدیث‌ می‌خواند. 📚منبع: کتاب خاطرات حسن روحانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. @markazasnad
🔻منبرهای سیاسی شهید مفتح در رمضان 1357 🔹دكتر مفتح با آن كه خود ممنوع‌المنبر بود، بحث پيرامون مسايل مهم نهضت، چون «حكومت اسلامى» را خود برعهده مى‌گرفت. ساعت 21 روز 18/5/1357 (چهارم رمضان)، ايشان در حضور هشت الى ده هزار نفر كه بيش‌تر جوان و دانشجو بودند، «پس از برگزارى نماز جماعت به منبر رفت و درباره‌ حكومت اسلامى صحبت كرد». او نوزدهم مرداد (پنجم رمضان) هم به ايراد سخنرانى پرداخت و در بيستم مرداد پس از تلاوت آياتى از قرآن مجيد، اظهار داشت : «مسأله‌ سياست با مذهب توأم بوده و در تمام زمان‌ها رهبران دولت‌ها حق سياست را از رهبران مذهبى سلب نموده‌اند.... من هشت سال است كه از طرف امام خمينى، مأموريت دارم كه بيان ايشان را براى ملت شريف و مسلمان ايران ايراد كنم». 🔹در نتيجه‌ فعاليت‌هاى رو به گسترش آيت‌الله مفتح، كلانترى نظريه مى‌دهد: «با توجه به محتواى سخنرانى‌هاى واعظ مذكور و تحريك احساسات مردم و دعوت توده‌هاى اخلالگر در شهرستان‌هاى ايران به هم‌بستگى و اطاعت بى‌چون و چرا از دستورات مرجع تقليد امام خمينى به منظور برقرارى حكومت اسلامى؛ احتمال ايجاد تظاهرات و بى‌نظمى از ناحيه جمعيت حاضر كه هر روز رو به تزايد بوده و اكثرا در نتيجه‌ توصيه‌ اشخاص ديگر، بدين مسجد آمده و آدرس مسجد را اغلب از اهالى و كسبه سؤال مى‌كنند، بعيد به نظر نمى‌رسد...». 📚منبع:کتاب « زندگی و مبارزات آیت‌الله مفتح ». مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
🔖 به مناسبت ۱۲ فروردین 🔻شور و اشتیاق نوجوانان برای شرکت در همه‌پرسی جمهوری اسلامی 🔹رفراندوم جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1358 در میان شور و اشتیاق وصف‌ناپذیر ملت ایران برگزار شد. اما در این میان اشتیاق نوجوانان برای نقش‌آفرینی در اولین انتخابات آزاد ملت ایران بسیار جالب توجه بود.  🔹فضل‌الله فرخ از مسئولان منطقه‌ای برگزاری رفراندوم در کتاب خاطرات خود میگوید: این انتخابات واقعا حماسه‌ای بود چون حتی افراد سالخورده و کسانی که مریض بودند زیر بغلشان را می‌گرفتند و برای رای دادن می‌آوردند. 🔹نوجوان‌هایی که هنوز سن‌شان به حد قانونی نرسیده بود هم آماده بودند و التماس می‌کردند که رأی بدهند. بعد راجع به این مسئله در جلسه هفتگی انجمن جویندگان دین و دانش برنامه‌ریزی کردیم و بنا شد جمعی از نوجوانان را خدمت امام در قم ببریم تا ایشان به آن‌ها اجازه‌ رأی دادن بدهد. 🔹یک سری برگه‌های رای آری تهیه کردیم و با چند تن از دوستان تعدادی از این نوجوان‌ها را به قم بردیم ... به امام اطلاع دادند چون این بچه‌ها نتوانسته‌اند رای بدهند خدمت شما آمده‌اند که اجازه‌ی رأی بدهید. ایشان هم خیلی لطف فرمودند و برای آن‌ها سخنرانی کردند و فرمودند: «این نیست که ما شما را به حساب نیاوردیم، ما رأی شما را قبول داریم، شما را قبول داریم منتها قانون این‌گونه است...» 📚منبع: کتاب خاطرات فضل‌الله فرخ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
📌 تاثر امام خمینی(ره) از سرنوشت تلخ آقای شریعتمداری 🔻آیت الله سید کاظم شریعتمداری که در 31 فروردین 1361 به دلیل عملکرد سوء، با حکم مدرسین و مجتهدین عالی‌رتبه قم از مرجعیت خلع شده بود، در 14 فروردین 64 درگذشت. روایت‌ها حاکی از آن است که سرنوشت تلخ آقای شریعتمداری، امام خمینی را به شدت متأثر ساخت. مرحوم آیت الله ری‌شهری به یاد می‌آورد: 🔻«روزی خدمت امام رسیدم و جزئیات مربوط به ماجرای آقای شریعتمداری را توضیح دادم. امام از این پیشآمد و سرنوشتی که آقای شریعتمداری پیدا کرده بود، بسیار متأثر بودند. با حالتی حاکی از تأسف و تأثر فرمود: «تاکنون به مردم می‌گفتیم روحانیت؛ حالا مردم به ما می‌گویند این هم روحانیت!» و افزودند: «من به ایشان [آقای شریعتمداری] گفتم این راه را که انتخاب کرده‌ای برای شما روزی پیش خواهد آمد که هیچ کس نتواند از شما دفاع کند.» و بعد اضافه فرمودند: «آن روز، امروز است.» اشاره به این که در شرایط کنونی اگر امام هم بخواهد به او کمک کند و از او دفاع نماید، فضای جـامعه اجازه نمی‌دهد.» @markazasnad
🔖به روایت اسناد 🔻وقتی سخنرانی علیه بهائیان در ماه رمضان ممنوع شد! 🔹منابر وعظ و سخنرانی همواره بستری برای آگاهی و روشنگری بوده است. چه اینکه در ماه مبارک رمضان این فرصت بیش از پیش برای وعاظ و سخنوران فراهم می‌آید. از این رو رژیم پهلوی همواره حساسیت ویژه‌ای بر منبرهای مبلغان و خطبا در ماه رمضان داشته است. 🔹سند ذیل که بخشنامه سراسری شهربانی رژیم پهلوی است بر ممنوعیت سخنرانی علیه بهائیان تأکید دارد. 🔹در این بخشنامه با قید فوریت آمده است: «چون در ایام ماه رمضان ممکن است وعاظ در مساجد و غیره ضمن وعظ و سخنرانی‌های مذهبی بر علیه بهائیان اظهاراتی نموده و در نتیجه اهالی تحریک و دست به اقدامات خلاف نظمی بزنند، علیهذا مقتضی است به وعاظ تذکرات لازم در این مورد داده و نهایت مراقبت را در حفظ انتظامات معمول دارند. از طرف رئیس شهربانی سرهنگ حسام وزیری» @markazasnad