eitaa logo
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
7 فایل
تارنمای رسمی مرکز اسناد انقلاب اسلامی www.irdc.ir ارتباط با ما @Info_irdc
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖حوزه قم و ملی شدن صنعت نفت 🔻گزارش سفیر امریکا از همراهی آیت‌الله بروجردی با نهضت ملی نفت ایران 🔹برخلاف تصور رایج که آیت‌الله بروجردی را به بی‌تفاوتی در مقابل ملی شدن صنعت نفت متهم می‌کند، برخی اسناد و گزارشات تاریخی نشان از حمایت ضمنی ایشان از ملی شدن نفت ایران دارد. 🔹شاهد این مطلب گزارش «لویی هندرسن» سفیر وقت ایالات متحده در ایران است. وی در گزارش خود خطاب به وزارت خارجه کشور متبوعش می‌نویسد: «...گفتگوی دیروز من تنها با شاه بیش از یک ساعت طول کشید... در طول بعد از ظهر پیکی با پیامی از جانب [آیت‌الله] بروجردی با نفوذترین روحانی در ایران نزد مصدق آمده بود. 🔹متن پیام این بود که با توجه به تهدیدات انگلستان، اگر این کشور به ایران تجاوز کند، همه ایرانیان باید متفقا در برابر آن ایستادگی کنند و جبهه‌ای مستحکم تشکیل دهند. این پیام از جانب چنان روحانی بلند پایه‌ای اهمیت فراوانی داشت. این یعنی آن‌که محافل مذهبی به طور کلی مخالف عوام فریبی به شمار می‌آمدند، دست کم در مسئله نفت به اتحاد با دولت اقدام کرده بودند.» 📚منبع: کتاب رأیت دین (بررسی اندیشه و رفتار سیاسی آیت‌الله‌العظمی بروجردی) ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
🔖به روایت علامه حکیمی 🔻آیت‌الله بروجردی: اگر در راه ملی شدن نفت کشته شوید، شهید هستید 🔹برای ثبت در تاریخ، واقعیت مهمی را، از دوستم مرحوم، حاج شیخ حسن کافی گلمکانی واعظ خراسانی (م: ۱۳۷۹ش)، نقل میکنم. 🔹شیخ حسن میگفت: آیت الله کاشانی به من گفت به مشهد بروید، و در آنجا در منبرها درباره نهضت سخن بگویید، و مردم را بیدار کنید. 🔹بعد از آن دیدار رفتم قم، خدمت آیت الله بروجردی ... ماجرا را به ایشان عرض کردم و گفتم آقا! من مقلد شما هستم. 🔹می خواستم نظر شما را بدانم، چون الآن اوایل نهضت است، از اینرو ممکن است خطری پیش آید و مرا «ترور» کنند. اگر در این راه کشته شوم، «شهیدم» یا نه؟ فرمودند : «شهید هستید!». 📚 منبع: ۱۵۰سال تلاش خونین-صفحه ۶۱/ محمدرضا حکیمی 📌 ادامه مطلب @markazasnad
🔖 برگی از اسناد فاجعه فیضیه 🔹دستور امام خمینی برای عکسبرداری از مجروحین فاجعه مدرسه فیضیه @markazasnad
🔖 انتشار برای نخستین‌بار|برگی از خاطرات آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی 🔻فرستادن تفسیر قرآن برای دختر رئیس‌جمهور امریکا 🔹تفسیر نور القرآن که به زبان‌های زنده دنیا ترجمه و تبلیغ شده یکی از ماندگارترین آثار آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی است که با استقبال گسترده مواجه شده است. وی در خاطرات خود درباره اثرگذاری این تفسیر می‌گوید: « یك‌ نامه‌ای‌ از رئیس‌ زندان‌ واشنگتن‌ دی‌سی‌ برایمان‌ آمد كه‌ اینجا در زندان این‌ تفسیرها را می‌خواستند. ما می‌فرستادیم‌. بعد برای‌ ما یك‌ نامه‌ای‌ آمد كه‌ چون‌ این‌ تفسیرها جلد دارد و این‌ها در داخل‌ زندان‌ ممكن‌ است‌ كه‌ هم‌دیگر را بزنند ما این‌ها را گرفتیم‌ و داخل كتابخانه‌ گذاشتیم و این‌ها در صف‌ ایستادند برای‌ مطالعه‌ این‌ تفسیرها و گاهی‌ نوبت‌هایشان‌ را به‌ هم‌ ایثار می‌كنند و ما خواهش‌ می‌كنیم‌ كه‌ 20 دوره‌ از این‌ تفسیرها برای‌ ما بفرستید. 🔹یك‌ چك‌ 400 دلاری‌ هم‌ فرستادند كه‌ هزینه‌ پستش‌ باشد. بعد ما چك‌ را به‌ آن‌ها برگرداندیم‌ و نامه‌ نوشتیم‌ كه‌ این‌ چك‌ را از ناحیه‌ كتابخانه‌ امیرالمومنین‌ بین‌ محرومین‌ زندان‌تقسیم‌ كنید. لیست‌ آن‌ها را هم‌ فرستادیم‌ گفتیم‌ هر چیزی‌ هم‌ خواستید ما برایتان‌ می‌فرستیم‌ ولی‌ خودتان‌ می‌دانید كه‌ زندانی‌ها در صفند و گاهی‌ نوبت‌هایشان‌ را به‌ هم‌ ایثار می‌كنند پس‌ معلوم‌ می‌شود كه‌ شلاق و شكنجه‌ نمی‌تواند امنیت‌ بوجود بیاورد. این‌ كتب‌ آسمانی‌ است‌ كه‌ می‌تواند این‌ كار را بكند و خواهش‌ می‌كنیم‌ شلاق و شكنجه‌ را از عموم‌ زندانیان‌ بالاخص‌ مسلمان‌ها بردارید. 🔹بعد از یك‌ ماه نامه‌‌ای آمد كه‌ عالی‌جناب‌ شما چقدر سخاوت‌ دارید چقدر خوبید. پول‌ را از ناحیه‌ كتابخانه‌ امیرالمومنین‌ بین‌ محرومین‌ و فقرای‌ زندان‌تقسیم‌ كردیم‌ و موعظه‌های‌ شما را هم‌ گوش‌ كردیم. 🔹لذا خیلی‌ از خارج‌ نامه‌های‌ عجیبی‌ می‌آمد. مثلاً دختر کلینتون رئیس‌جمهور سابق امریکا یك‌ نامه‌ نوشته‌ بود كه‌ از این‌ تفسیر برای‌ ما هم‌ بفرست‌. بعد هم‌ یك‌ نامه‌ از دفتر بابایش‌ برایمان آمد كه‌ مثلاً گفتند متشكرم‌ كه‌ تفسیر نور القرآن‌ فی‌ تفسیر القرآن‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ برای‌ دخترم‌ چلسی‌ فرستادید. من‌ هم‌ نامه‌ را بردم‌ خدمت‌ رهبر معظم‌ گفتم‌ قصه‌ از این‌ قرار است‌ كه‌ در مركز ضد اسلام‌ و ضد خدا این‌ برنامه‌ را داریم‌.» 📚منبع: خاطرات آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی، گنجینه تاریخ‌شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
📍روایتی از فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در تبعید 🔖شجاعت آیت‌الله خامنه‌ای در بازجویی‌های ساواک 🔹آیت‌الله علی آل‌اسحاق یکی از روحانیون مبارز نهضت اسلامی در کتاب خاطرات خود می‌گوید: « بعد از پیروزی انقلاب در زاهدان که بوديم از راديو اعلام کردند يکى از مقامات بالا به زاهدان سفر مى‌کنند. ما هم خوشحال شده و فهميديم که آقاى خامنه‌اى از طرف امام مى‌آيند...تا آن زمان ايشان را از نزديک نديده بودم. ولى نامشان را زياد شنيده بودم، پرونده‌اى که ساواک در مورد ايشان تشکيل داده بود را ديدم. 🔹يک بار در زمان شاه ايشان را دستگير کرده و از ايشان مى‌پرسند، ارتجاع چيست؟ مرتجع کيست؟ ايشان در جواب ارتجاع را در معنى لغوى «عقب‌گرد کردن» و در اصطلاح به معناى «عقب‌گرد کردن در مسائل سياسى و اقتصادى» معنا کرده بودند و مرتجع واقعى در ايران را شاه معرفى کرده بودند. به خاطر اين‌که کشورها را از نظر سياست عقب نگه داشته است، در حالى‌که حتى مصرى‌ها نيز هواپيما مى‌سازند. 🔹سپس ايشان را به شکنجه‌گاه تهران فرستاده بودند. بعد از مدتى، دوباره ثابتى همان سؤال‌ها را از ايشان پرسيده و ايشان هم گفته بود که در زاهدان به اين سؤالات پاسخ دادم. قبل از اين مکالمات، شنبه يا يکشنبه را نوشته بودند که خامنه‌اى حال پاسخ دادن ندارد. مشخص مى‌شود که ايشان را آن‌قدر اذيت کرده بودند که حتى توان حرف زدن را نداشته است. در ادامه نوشته بود: «وقتى بهبود يافت از او بپرسيد» 🔹بعد از بهبودى که از او سؤال مى‌کنند، ايشان مى‌گويند: «در زاهدان جواب داده‌ام، دوباره از او مى‌پرسند: «نمى‌شود، بايد مفصل پاسخ دهى» و ايشان دوباره همان پاسخ را مى‌دهد. من فريفته‌ شجاعت ايشان شده بودم. وقتى به زاهدان آمدند گفتم: «آقا شما عجب جوابى به ساواکى‌ها داده‌ايد.» گفت: «شما از کجا فهميده‌ايد؟» گفتم، پرونده‌تان را مطالعه کردم.» گفت: «الآن اين‌جاست؟» گفتم: «خير، سرجايش گذاشتم.» 📚منبع: خاطرات آیت الله علی آل‌اسحاق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad
🔖 به مناسبت ۶ فروردین 🔻گریه امام خمینی در ماجرای عزل منتظری 🔹 سید رحیم میریان از خادمان بیت امام در خاطرات خود می‌گوید: « والله من‌ فكر می‌كنم‌ بعد از جریان‌ همان‌ قطعنامه‌ كه‌ آقا فرمود این جام‌ زهر را من‌ خوردم‌ شاید واقعاً همین‌ بوده‌، این‌ یك‌ طرف‌ قضیه‌ بوده‌، یك‌ طرف‌ هم‌ آن‌ جریانات‌ قم‌ و‌ جریان‌ بركناری‌ آقای‌ منتظری‌ بود. 🔹خوب‌ واقعاً این‌ ضربه‌ بزرگی‌ بود. چون‌ امام‌ چندین‌ بار در آن‌ روزی‌ كه‌ می‌خواست‌ این‌ برنامه‌(عزل منتظری) را پیاده‌ كند گریه‌ کرد. آقا ناراحت‌ بودند از این‌ كاری‌ كه‌ می‌خواهد بشود اما خوب‌ چون‌ اسلام‌ در میان‌ بود و خطر برای‌ اسلام‌ بود و انقلاب‌ اسلامی‌، دیگر امام‌ چاره‌ای‌ نداشتند. كما اینكه‌ شب‌ قبل‌ هم‌ به‌ یكی‌ از نوه‌ها، گفته‌ بودند که اتفاقی می‌خواهد بیفتد كه‌ دوست‌ و دشمن‌ را ناراحت‌ میكند و خیلی‌ ناراحت‌ كننده‌ است،‌ اما نگفته‌ بودند كه‌ چه اتفاقی؟‌ تا روزی‌ كه‌ برنامه‌ آقای‌ منتظری‌ شد. 🔹 دیگر از آن‌ روز هم‌ ایشان‌ اصلاً صحبت‌ نكردند. حتی‌ در حسینیه‌ كه‌ می‌آمدند صحبت‌ نمی‌كردند یا دیگر همه‌اش‌ پیام‌ بود و واقعاً این‌ شاید اثر اصلی‌اش‌ این‌ باشد یعنی‌ كه‌ آقا را در مدت‌ یك‌ ماه‌ بیاید این‌ زخم‌ پیدا بشود و آن‌ زخمی‌ هم‌ كه‌ این‌ رقم‌ باشد كه‌ دكترها تشخیص‌ بدهند كه‌ این‌ عمل‌ بشود. 🔹یك‌ شب‌ یادم‌ است‌ كه‌ آقا فرمود ای‌ خدا دیگر حالا مرگ‌ مرا بده‌، این‌ كنایه‌ از آن‌ است‌ كه‌ خودش‌ از خدا خواسته‌ بود دیگر و خدا هم‌ اجابت‌ كرده‌ بود، این‌ مریضی‌اش‌ به‌ گفته‌ آقایان‌ دكترها شاید نادر بوده‌ است و اینکه پس از مدت‌ كوتاهی‌ آن‌ هم‌ منجر به‌ فوت‌ آقا بشود. 📚منبع: خاطرات سید رحیم میریان، گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad