🔖سالروز حمله امریکا به هواپیمای ایرباس ایران 🔻اعتراف فرمانده امریکایی به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی 🔻ویل راجرز: سرنگونی ایرباس ایران برای من لکه ننگی است که تا ابد پاک نخواهد شد 🔹در 12 تیرماه 1367 پرواز شماره 655 شرکت هواپیمایی ایران‌ایر که حامل مسافران غیرنظامی بود، توسط ناو آمریکایی وینسنس در خلیج فارس مورد حمله قرار گرفت و تمام سرنشینان آن به شهادت رسیدند. 🔹"ويل راجرز" فرمانده ناو آمريكايي "وينسنس" که در 12 تیر فرمان حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ايران را داد اذعان کرد که سرنگونی هواپیمای ایرانی به "لکه ننگی" در پرونده وی تبدیل شد. وی در این‌باره ضمن یک مصاحبه گفت: «من مفتخر به دریافت نشان به پاس خدمات و زحماتم در طی سالیان گذشته شدم، اما واقعه سرنگونگی ایرباس مسافری ایران در خلیج فارس، برای من لکه ننگی هست که تا ابد پاک نخواهد شد.» 🔹ابعاد این واقعه چنان وسیع بود که مهر بطلانی بر ادعای آمریکا مبنی بر رعایت حقوق بشر زد. علاوه بر این، بسیاری از افرادی که در حمله به هواپیمای مسافربری ایران نقش داشتند از لحاظ روحی گرفتار فشار شدید شدند و برخی از عاملان این جنایت خودکشی کردند. 🔹براساس گفته‌های دبیر کل جمعیت دفاع از منافع ملی: «ابعاد این جنایت، مسؤلین آمریکایی و دولتمردان این کشور را گرفتار کرد. افکار عمومی این کشور را هم منزجر کرد. بعد از مدتی، بسیاری از عاملان این حادثه دست به خودکشی زدند.» 📚منبع: کتاب شلیک کن و فراموش کن، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markaz_asnad

🎙برشی از گفتگو با مریم مجتهدزاده 🔰 پیش‌بینی عجیب سید محسن موسوی از سرنوشت خود: نه شهیدم، نه زنده! 🔹سید محسن موسوی، حاج احمد متوسلیان، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان چهار ایرانی هستند که در قالب یک تیم دیپلماتیک در 14 تیر 1361 در لبنان توسط فالانژها دستگیر شدند و تا امروز سرنوشت نامعلومی دارند. 🔹دکتر مریم مجتهدزاده همسر سید محسن موسوی درباره مجاهدت‌های همسرش در لبنان می‌گوید: محسن در جامعه‌ی لبنان خیلی وقت گذاشت و زحمت کشید. با مجاهدین بزرگی مثل عماد مغنیه و مصطفی بدرالدین حشر و نشر داشت. همسر من نقش بسیار زیادی در تأسیس حزب‌الله لبنان داشت. دشمنان هم از این امر آگاه بودند و او را شناسایی کردند. 🔻همسر من چهارده بار مورد ترور قرار گرفت. محسن در لبنان بود، تا اینکه نامه‌ای همراه با یک عکس برای من فرستاد. آخرین باری که به لبنان رفتم پسرم یکسال و نیم داشت. در آن سفر عکسی با محسن گرفتیم. محسن به من گفت این آخرین عکسی است که با هم می‌گیریم. گفتم: ای بابا! از روزی که ما با هم آشنا شدیم تو روزی نیست که این جمله را تکرار ‌نکنی.(گریه) 🔻در نامه‌ای که به همراه همان عکس برایم فرستاد نوشته بود: اتفاقی برای من می‌افتد که من نه شهیدم و نه زنده! عین این عبارت را نوشته بود. واقعا هم همین اتفاق افتاد. @markaz_asnad