🌺سبک زندگی قرآنی🌺
🍂 به بنده های خدا کمک کنید تا خدا هم دستتان را بگیرد. 🍂
🔶فَسَقَي لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّي إِلَي الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ
(قصص/٢۴)
⚡️ترجمه:
موسى براى گوسفندان آن دو دختر، آب كشيد; سپس رو به سايه آورد و عرض كرد: «پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى، به آن نيازمندم»!
❌وقتی حضرت موسی وارد شهر مدین شد، در کنار چاه آب، دختران حضرت شعیب را دید که بخاطر حضور مردان، در کناری ایستاده و نمیتوانند گوسفندان خود را آب دهند.
⚡️بنابراین؛ فورا برای کمک به آنها اقدام نموده و از چاه برای گوسفندان آب کشید.
🍁سپس دعا کرده و از خدای متعال درخواست کمک نمود و خدا نیز تمام نیازهایش را (غذا، مسکن، شغل، همسر) برطرف نمود.
❌بنابراین؛
زمانی که خالصانه به یکی از بندگان خدا کمک می کنید و گرهی از کارش باز می کنید، فرصتی طلایی برای دعا کردن و حاجت خواستن از درگاه الهی است.
🍃چنین فرصتی را از دست ندهید.🍃
#سبک_زندگی_قرآنی
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
سلام خوبی؟ باسلام رو میشناسی؟
یه بازار اجتماعی خفنه که میتونی ازش هر محصولی که فکرش رو بکنی رو با ضمانت بازگشت وجه بیچون و چرا بخری.
از این لینک ثبت نام کن تا 25 هزار تومن اعتبار خرید هم هدیه بگیری.
https://basalam.com/user/DNgAD/invite?utm_source=copy&utm_medium=link&utm_campaign=invite&utm_content=share&sh=copy-user-profile
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#تک_بیت
چند روزی به در خانه معبود شدیم
بهر پاداش به دل مِهر تو را بنشاندند
#علی_جباری
۶ دی ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
پادشاهي ديد که خدمتکاري بسيار شاد است، از او علت شاد بودنش را پرسيد. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندي دارم و غذايي براي خوردن و لباسي براي پوشيدن و بدين سبب من راضي و شادم.
پادشاه موضوع را به وزير گفت. وزير هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نيست بدان جهت شاد است.
پادشاه پرسيد گروه ۹۹ ديگر چيست؟
وزير گفت: قربان يک کيسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وي قرار دهيد، و چنين هم شد.
خدمتکار وقتي به خانه برگشت با ديدن کيسه و سکه ها بسيار شاد شد و شروع به شمردن کرد ۹۹ سکه؟؟
و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا۱۰۰ تا نيست، همه جا را زير و رو کرد ولي اثري از يک سکه نبود، او ناراحت شد و تصميم گرفت از فردا بيشتر کار کند تا يک سکه طلاي ديگر پس انداز کند، او از صبح تا شب کار مي کرد و ديگر خوشحال نبود.
وزير هم که با پادشاه او را زير نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضاي اين گرو کسانيند که زياد دارند اما راضي نیستند.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#دوبیتی
هزار قاصد پیغام بر فرستادم
نیامدند و شدند از کرم غلام درش
ز مِهر پیر و جوان را اسیر خود کرده
فدای خُلق کریم و درود بر هنرش
#علی_جباری
۷ دی ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
✍داستانی آموزنده از حضرت زهرا سلام الله علیها:
حضرت فاطمه (س) تعريف می کنند که شبی به بستر رفته بودم تا بخوابم، پيامبر صدايم کرد فرمود تا چهار کار انجام نداده ای نخواب:
- قران را ختم کن .
- مومنان را از خودت خوشنود و راضی کن .
- حج و عمره به جای بياور .
- پيامبران را شفيع خودت کن
و بعد بخواب.
آنگاه به نماز ايستاد. من صبر کردم تا نماز پدر تمام شود و گفتم:
ای رسول خدا چهار کار برايم مشخص کرده ايد که توان انجام آنها را ندارم. پيامبر فرمود:
✨سه مرتبه قل هو الله بخوان مثل اين است که قرآن را ختم کرده ای.
✨برای مومنان آمرزش بخواه تا همگی آنان را خوشنود کنی.
✨با فرستادن صلوات من و ديگر پيامبران شفيع تو خواهيم شد.
✨با گفتن ذکرسبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر مثل اينکه حج و عمره به جای آورده ای.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
می گویند ﺷﺨﺼﻲ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑه عنوان ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ. ﻫﻴﭽﻴﮏ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ به عنوان ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁﻧﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ، ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻥ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻳﺎﻓﺖ. ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ ...
" ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ، ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ."
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
🔥عواقب وحشتناک رعایت نکردن حق الناس
🔸داستانی عجیب از یک شهید 🔸
آیت الله خرازی در عالم خواب یک شهید را دید و به آن گفت خوش به حالتان که شما راحت شدید ازاین دنیا و عاقبت بخیر شدید. به یکباره آن شهید ناراحت شد و گفت نه گرفتارم ، وقتی نامه اعمال من را به دستم دادند دیدم روی نامه من یک خط قرمز کشیدند
و به من گفتند شما حق الناس گردنتان است یک خانم در آموزش و پرورش که همکار او بود تو از او یک عیب پیدا کردی و بجای آن که به خودش بگویی تاخودش را اصلاح کند یکسره رقتی سراغ حراست و مدیر و آن را اخراج کردند و آبروی او رفت تا او تو را حلال نکند بهشت خدا را نخواهی دید
آقای خرازی تا از خواب بیدارشدند رفتند و آن زن را که دیگر سنش زیاد شده بود پیداکردند و گفتند من 3 برابر مبلغ حقوق کل سالهای اخراجت را میدهم شهید راحلال کن
آن زن لبخند تلخی زد و گفت تا قیامت آن شهید راحلال نخواهم کرد و هرکاری کردند راضی نشدند
🔥مراقب حق الناس و آبروی مردم باشید که حتی اگر شهید هم شوید گناه از بین بردن آبروی مردم از شما بخشیده نخواهد شد.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
هدایت شده از جبارنامه
#دنبال_او
می جویمت به خواهش دل در ترانه ها
می گریمت به خلوت ناب شبانه ها
می بویمت به عطر خوش لاله های عشق
می گردمت میان همه عاشقانه ها
من با تو آشنا شدم از گاهواره ام
آموختم تو را ز همان شعرواره ها
کارم گذشته از غزل و قطعه های سخت
پس می سرایمت به همین عامیانه ها
ای آرزوی چشم پر از انتظار من
وی ساحل نجات همه بی کرانه ها
مقصود گریه ها و همه اشک ها شدی
منظور بغض ها و تمام بهانه ها
با اشک روی نامه نوشتم تو را سلام
ای مهربان تر از همه مادرانه ها
#علی_جباری
۲۱ تیر ۹۸
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh