#داستان_کوتاه
آورده اند كه ابوعلي سينا، عالم بزرگ و وزیر آل بویه روزي كناسي (تخلیه کننده چاه) را ديد كه به كار متعفن خويش مشغول است و اين شعر به آواز بلند می خواند:
گرامي داشتم اي نفس از آنت
كه آسان بگذرد بر دل جهانت
ابوعلی سينا تبسمی نمود و به او فرمود: حقا خوب نفس خود را گرامی داشته اي كه به چنين شغل پست (در آوردن خاك و نجاسات از چاه ) مبتلا هستی.
كناس از كار دست كشيد و رو به ابوعلي سينا كرد و گفت:
نان از شغل خسيس (كار پست) می خورم تا بار منت بوعلی سینا نكشم.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#تک_بیت
آنکه عمریست پیِ حالِ خرابِ دلِ ماست
گو بمیرد که ز الطاف خدا ما شادیم
#علی_جباری
۹ بهمن ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
🔹صفت برادران
محمد بن عجلان می گويد: خدمت امام صادق ع بودم كه مردي آمد و سلام كرد. حضرت از او پرسيد: حال برادرانت كه از آنها جدا شدي چطور بود؟
او ستايش نيكو و مدح بسيار نمود. امام فرمود: ثروتمندان فقراء را عيادت مي كنند؟ گفتم: خيلي كم. فرمود: ديدار و احوالپرسي ثروتمندان از فقراء چگونه است؟ عرض كردم: اندك.
فرمود: دستگيري توانگران از بينوايان چگونه است؟ عرض كردم: شما اخلاق و صفاتي را ذكر مي كنيد در ميان مردم ما كمياب است، فرمود: چگونه اينان خود را شيعه مي دانند كه نسبت برادري ميان پولدار با فقیر وجود ندارد؟!
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#تک_بیت
صدای خنده هایت همچو باران شوق می کارد
دل از ذوقش نمی خوابد شبی که خنده می بارد
#علی_جباری
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
🔹 بر درب خانه برادر
امام باقر ع فرمود: يكي از فرشتگان از درب خانه اي عبور مي كرد، مردي را ديد كه درب آن خانه ايستاده است. از وي پرسش نمود: چرا در اين جا ايستاده اي؟ آن شخص گفت: در اين خانه برادري دارم مي خواهم سلام كنم.
فرشته سؤ ال كرد: آيا از خويشاوندان تو است يا آنكه به وي نيازمندي و مي خواهي عرض حاجت كني؟
گفت: هيچ يك از اينها نيست، جز آنكه بين ما حرمت برادري اسلامي است و تازه كردن عهد و سلام كردن من در راه خشنودي خداست.
فرشته گفت: من فرستاده خدايم به سوي تو؛ خدايت درود مي فرستد و مي فرمايد:
اي بنده من تو به ديدار من آمدي و مرا اراده كردي، اينك به پاداش حفظ حقوق برادري و نگاه داشتن حرمت برادري اسلامي، بهشت را بر تو واجب نمودم، و از خشم و آتش خود ترا دور ساختم.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh