بی تو زهرا نفس گیره این دنیا
میسوزه سینم از غصه این روزا
آتیشم زده این داغ که ازم روو میگیری
میمیرم زنده میشم دست به پهلو میگیری
آسمونِ خونم تاریک و تاره
ابر چشمام داره با تو میباره
این تویی که هنوزم توو شبام میدرخشی
میشه فاطمه جانم حیدرت رو ببخشی
میبینمت شبا چقدر توو بسترت درد میکشی
تو هرچی درد داری از اون قنفذ نامرد میکشی
میخواست که با ضربِ غلاف خون به دل حیدر کنه
یه کاری کرد که غسلتو برای من سخت تر کنه
... زهرا ، علی رو حلال کن ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خاطرات خوبمون تموم شد حیف
دیدی چه زود خوشیمون تموم شد حیف
بشکنه دست اونکه زندگیمو پاشوند
زندگیم پشتِ در بود زندگیمو سوزوند
این خونه حقش آتیش نبود اصلاً
عمامم رو دور گردنم بستن
آبرومو بردن توو شهر مدینه
همسرم رو سوزوندن با آتش کینه
کیو بگم که این روزا با علی دشمن نباشه
کی فکر میکرد توو مدینه جایی برا من نباشه
بگذریم از حالِ علی تو از خودت بگو برام
میشه یه بار بعدِ سه ماه نگات بیفته به نگام
... زهرا ، علی رو حلال کن ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گِریَم میگیره با لرزش دستات
با این سختی چرا پا میشی از جات
بسه این خونه داری ای گل خشک و زردم
فاطمه میگذره این روزا باز دورت میگردم
بعد سه ماه بوی نون گرفت خونه
موهای حسینت رو زدی شونه
دیدمت گریه کردی نیمه شب رو سر من
زینبت گریه میکرد دیشب با یه پیرهن
پیراهنی که من دیدم بوی جدایی رو میده
تو میری و من میمونم با زینب رنج کشیده
سخت تره از غصه ی تو براش غم کرب و بلاست
اون لحظه ای که میبینه سر حسین روو نیزه هاست
... زهرا ، علی رو حلال کن ...
#سنگین
#حضرت_زهرا
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
بهار من شدی خزون این اول جوونی
همسایه ها همه میگن بعیده که بمونی
حالت وخیمه زهرا
افتادی دیگه از پا
میبینمت که بیقراری
با حال زار و بیمار
دست میگیری به دیوار
زانوی راه رفتن نداری
پُر از درده این جسم خستت
نکش کار از دست شکستت
... مرو زهرا ، مرو زهرا ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از کینه ی من هی به تو شنیدم حرف بد زد
تو پشتِ در بودی که بی هوا به در لگد زد
واسه تو اشک میریزم
منو ببخش عزیزم
درو نشد بردارم از روت
آتیش و دود و هیزم
توو شعله ها شدی گم
خیلی لگد زدن به پهلوت
تنِ تو موند به زیر در وای
چهل نفر به یک نفر وای
... مرو زهرا ، مرو زهرا ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نمیدونم روتو چرا همش میگیری از من
حسن میریزه اشک ولی چیزی نمیگه اصلاً
یه چی میده عذابش
شبا همش توو خوابش
میگه نزن ای پَست نامرد
هی میگه پاشو مادر
خونه بریم از این وَر
چشات خون شد از دست نامرد
پیش چشمش هی میشه تکرار
که با صورت خوردی به دیوار
... مرو زهرا ، مرو زهرا ...
شاعر : #فرید_نادرعلی
#سنگین
#حضرت_زهرا
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
این زندگی میشه دو بخش
اینو قبول دارن همه
علیِ قبل از فاطمه
علیِ بعد از فاطمه
تو جای همه پشت در میگی مولا
سلامٌ علیکم
شنیدی تو هم که نمیدن جوابِ
سلامم رو مردم
میدونم که سخت میگذره با علی
سخت شده دیدن تو
تو زخم تنت بیشتره یا علی
من میدونم تنِ تو
ای نگار من خداحافظ
بیقرار من خداحافظ
دیگه یار من خداحافظ
... ای وای من (2) ، زهرای من ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
این زندگی رو چشم زدن
شیشه ی خوشبختی شکست
مدینه دست به سینه بود
سینه و دست وقتی شکست
ببین حال و روز یل خیبرو
دیگه خونه نشینه
خبر داری الآن به قنفذ میگن
پهلوون مدینه
دیدم توی مسجد مغیره نشسته
چطور صدر مجلس
اینم مزد پهلوی ناقص
اینم مزد این دست بی حس
آه ای یارالی خداحافظ
زخمیِ علی خداحافظ
میمیرم ولی خداحافظ
... ای وای من (2) ، زهرای من ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
این چهل نفر از خونمون
یه روزی میشن سی هزار
حسینو پیدا میکنن
توو قتلگاه توو نیزه زار
همش میری از حال ، که میشه لگدمال
کنار من و تو
همون ساعت سه ، همون شیب گودال
قرار من و تو
شدی رو به قبله ، میگن رو به خیمه
میفتن به جونش
تنِ نامرتب ، همش میگه زینب
با قد کمونش
ای حسینِ من خداحافظ
عشق بی کفن خداحافظ
پاره پاره تن خداحافظ
شاه کربلا خداحافظ
کشته از قفا خداحافظ
زیر نیزه ها خداحافظ
... ای وای من (2) ، زهرای من ...
شاعر : #محمد_اسداللّهی
#سنگین
#حضرت_زهرا
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
گلدسته را از دور آسان میتوان دید
این ماه را از کل ایران میتوان دید
از اردبیل و رشت و خوزستان و سمنان
از یزد و کرمان و خراسان میتوان دید
اینجا قم است و قم حریم اهل بیت است
در تار و پودش نور قرآن میتوان دید
از لطف بانوی کرامت در بیابان
هر روز و شب دریای احسان میتوان دید
صدها ستاره از بزرگان و شهیدان
دور و بر این ماه تابان میتوان دید
در این حرم که غرق در بال فرشته ست
ابر کرامت را فراوان میتوان دید
دارالشفای خواهر عشق است این را
از سیل دلهای پریشان میتوان دید
جای قدوم جبرئیل و انبیاء را
در جای جای این شبستان میتوان دید
تصویر اشک زائران خسته اش را
در قطره های زیر باران میتوان دید
نام تو را در هر نیایش میتوان برد
نام تو را در هر خیابان میتوان دید
نام تو را مانند یا زهرا و زینب
بر روی سربند شهیدان میتوان دید
... یا حضرت معصومه ، یا فاطمه معصومه ...
#حضرت_معصومه
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
ای که از کودکی ام پای غمت پیر شدم
بر درِ خانه ی تو بسته به زنجیر شدم
من که با چای تو یک عمر نمک گیر شدم
جز تو از عالم و آدم به خدا سیر شدم
به امیدی که جوابم بدهی آمده ام
جرعه ای از مِی نابت بدهی آمده ام
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جانم ...
من غلام توام اربابی و آقایی کن
مُرده ام با نفست کار مسیحایی کن
دیده ام را زِ غمت دیده ی دریایی کن
بیت الاحزان مرا حضرت زهرایی کن
نیستم لایق توصیف و ثنای تو حسین
عمر من طی شده در تحت لوای تو حسین
عمن من طی شده در هیئت بین الحرمین
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جانم ...
بی تولای تو من راه به جنت نبرم
بی تو در هر دو جهان در طلبت در به درم
کاش میشد که غمت را به دو عالم بخرم
بی تولای تو استاد شوم بی هنرم
هستی ام هستی و تاج سر من هستی تو
چشمه ی عشقی و بال و پر من هستی تو
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جانم ...
ای فدای تو وجود پدر و مادر من
سایه ی لطفِ تو تا روز ابد بر سر من
بوده ای در همه جا یار من و یاور من
دوری از کرب و بلایت نشود باور من
دل من از غمِ تو غرق محن می باشد
نوکریِ تو فقط حاجت من می باشد
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جانم ...
از ره دور طواف حرمت را عشق است
هروله کردنِ پای علمت را عشق است
تا ابد لطف و صفای کرمت را عشق است
گریه ی روز و شبم پای غمت را عشق است
یک نظر کن که دلم از نگهت مست شود
یا که دلبسته ی آن ساقیِ بی دست شود
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جانم ...
#امام_حسین
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
لالا لالا گل بابا
دیگه سقا نمیتونه آب بیاره
لالا لالا گل پرپر
بخواب اصغر مادرت که شیر نداره
لالا لالا گل یاسم
در هراسم حرمله تورو نبینه
قاتلِ تو پُر زِ کینه
در کمینه تا که یاسمو بچینه
بارون میباره از چشمام
جون نداره پاهام موندم تنها
لرزه افتاده بر اعضام
جون نده روو دستام جون بابا
... علی لای لای ، علی لای لای ...
... علی لای لای علی ، علی لای لای ...
لالا لالا گل سنبل
چه قشنگ زل زدی توو چشمای بابا
لالا لالا
دل بریدی پَر کشیدی از روی دستای بابا
وقتی ساقی آب نیاورد
تشنه لب مُرد وقتی دیدم مادرت رو
دم گوشش گفتم آروم
تا نشد دیر سیر نگاه کن اصغرت رو
آهِ غم میکشم از دل
با خنده ی قاتل اِی دل اِی دل
راه خیمه رو گم کردم
پُر زِ غم و دردم اِی دل اِی دل
... علی لای لای ، علی لای لای ...
... علی لای لای علی ، علی لای لای ...
لالا لالا ناله دارم
بیقرارم دلم از داغ تو خونه
لالا لالا گل لاله
به سه ساله چی بگم خدا میدونه
همه صبر و طاقتم رفت
تا صدای کف و هلهله بلند شد
پیش چشمام زیر تیغ تیز دشمن
حنجرت به پوست بند شد
خون شد دلم برای تو
هنوز چشای تو نیمه بازه
میخوام دفنت تا که
پرپر نشی زیر نعل تازه
... علی لای لای ، علی لای لای ...
... علی لای لای علی ، علی لای لای ...
#حضرت_علی_اصغر
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
شمعی و پروانه منم
عاشق و دیوانه منم
لیلیِ دلخواهم تویی ثارالله
بی کس و آواره منم
تنها و بیچاره منم
مونس و غمخوارم تویی ثارالله
زِ کودکی خادمِ تو منم
کربلا همه ی هستی و وطنم ثارالله
نفس زدم زیر پرچمِ تو
حک شده روو دلم اسم اعظمِ تو ثارالله
... حسین حسین ، ای حسین جانم (3) ثارالله ...
مشتاق دیدارت منم
خاکی زِ دربارت منم
قطره ام و دریا تویی ثارالله
از همه دل کَنده منم
بر کوی تو بنده منم
نوکرم و آقا تویی ثارالله
نگام کردی دادی بال و پرم
کاش بمیرم آقا کربلا توو حرم ثارالله
نمک خوردم پای سفره ی تو
قد کشیدم آقا توی روضه ی تو ثارالله
... حسین حسین ، ای حسین جانم (3) ثارالله ...
ای حضرت جانان قمر
درد مرا درمان قمر
هم نفس و هم جانمی یا اباالفضل
دلبر مَه رویم قمر
ذکرِ تو را گویم قمر
پشت و پناه عالمی یا اباالفضل
دلو بُرده شَهپَر علمت
دستمو تو بگیر محشر از کرمت یا اباالفضل
دم مرگم در بَرَم تو بیا
بر غلام درت یک نظر بنما یا اباالفضل
... ابوفاضل ، یا ابوفاضل (3) یا عباس ...
شاعر : #سیدحسن_میر_صادقی
#امام_حسین
#حضرت_اباالفضل
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
میگن دریا عمق چشماته
تموم عالم خاطر خواته
عزیز قبیله ، وجود عقیله
چقد بی بدیله ابوفاضل
نگهبان خیمه ، عموجانِ خیمه
سخنران خیمه ابوفاضل
اسمِ تو ورد لب حورالعین
یا کاشف الکرب عَن وَجهِ الحسین
مستم مستم مستِ روی تو
در دل دارم آرزوی تو
بنشینم من روبروی تو ای عشق
مستم مستم مست جامِ تو
سر میکِشم مِی به نامِ تو
افتاده ام بد به دامِ تو ای عشق
... ابوفاضل یا ابوفاضل ...
همین که گرفتارتم عشقه
تو کی هستی تمثالتم عشقه
همه پهلوونا برا تو میمیرن
پیشت سر به زیرن ابوفاضل
میگن مردِ مرداس ، قسم واسه لاتاس
خدایی چه آقاس ابوفاضل
باز دلم گیرِ چشم معشوقه
اِنقده خوبی دورت شلوغه
توو این بازار مارو هم دریاب
یوسف قلبم باز شده بی تاب
ماهم دوسِت داریم ای ارباب ای عشق
آغوشت رو جای امنم کن
کبوتر جلد صحنم کن
فکری هم به حال زخمم کن ای عشق
... ابوفاضل یا ابوفاضل ...
ردِ خونِ دستای سقا
هنوزم روی لبِ مشکه
همه خیمه اشکه ، همه خیمه آهه
میگن که اباالفضل توی راهه
امید رباب و امید رقیه
به اومدنِ حضرت ماهه
علقمه غوغا ، چی شده سقا
انگاری شده آخرِ دنیا
سقا سقا روو زمین افتاد
نقش شمشیر روو جبین افتاد
هستِی اُم البنین افتاد حیف
چی شد چشمات اِنقَدَر خونه
میری اما داغت میمونه
خیمه بی تو توو بیابونه ، ای داد
... علمدارم ای علمدارم ...
شاعر : #محمدرضا_محمدزاده
#حضرت_اباالفضل
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
نامه نوشتم برا تو
ملالی نیست جز دوریتون
پس کِی میخوادش بشکنه
این شیشه ی صبوریتون
بی تو خزونه این بهار
خسته شدم از انتظار
از گربه های خنده دار
ای جان من ، ای جان من (2)
باور کن حرف این گدا
دروغه حرفامون آقا
گفتیم بیا اما نیا
ای جان من ، ای جان من (2)
با اینکه من دورم ازت
الهی الهی
چشمام تورو ببینه
... یابن الحسن یابن الحسن کجایی کجایی ...
... یابن الحسن کجایی کجایی (3) ...
تقصیر من نیست آقاجون
دوسِت دارم چیکار کنم
خودت بگو چه کاری با
این دلِ بی قرار کنم
نامه نوشتم که بیا
بازم نیومدی آقا
تا کِی باید کنم دعا
ای جان من ، ای جان من (2)
کور بشه چشم حسودات
کور بشه چشم بدخواهات
قربون اون خال سیات
ای جان من ، ای جان من (2)
با اینکه من دورم ازت
الهی الهی
دورت بگردم آقا
... یابن الحسن یابن الحسن کجایی کجایی ...
... یابن الحسن کجایی کجایی (3) ...
کاشکی بدونم که کجاست
دلبرِ من خونه ی تو
زندگیِ من به فدا
نگاه مستونه ی تو
مجنونم و لیلا تویی
من نوکر و آقا تویی
ورد روی لبها تویی
ای جان من ، ای جان من (2)
چشمام شده خیره به در
تا برسه ازت خبر
کِی میرسی تو از سفر
ای جان من ، ای جان من (2)
با اینکه من دورم ازت
الهی الهی
دردت به جونم آقا
... یابن الحسن یابن الحسن کجایی کجایی ...
... یابن الحسن کجایی کجایی (3) ...
شاعر : #علیرضا_عیدی
#حضرت_مهدی
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
مادرم حضرت زهراست
فاطمه اُم ابیهاست
گوشه ی لطف نگاهش
برتر از عرش معلاست
خودم ایل و تبارم
تموم کس و کارم
فدای حسنش
هزارتا مثه حاتم
خودِ حضرت آدم
گدای حسنش
سایه ی روو سرم مادر
خیلی دوسِت دارم
حضرت بی حرم مادر
خیلی دوسِت دارم
... فاطمه اُم ابیها ...
کربلام گیره یه امضا
این گدا داره تمنا
حل میشه مشکلم آخر
گر نگاهی کنه زهرا
منه بی سر و پا رو
که دوس داره شمارو
ببر کرب و بلا
دلم پَر زده مادر
شبیه یه کبوتر
تا ایوون طلا
بانیِ کربلای ما
زهرا مدد زهرا
پرچمت تا ابد بالا
زهرا مدد زهرا
... فاطمه اُم ابیها ...
فاطمه خسته و تب دار
زخمی از ضربه ی مسمار
غرقِ خون بالِ کبوتر
ردِ خون مونده به دیوار
نه جونی نه توونی
لباساش همه خونی
کبوده بدنش
غمم رو کی میدونه
دلم رو میسوزونه
سیاهیِ تنش
چشمامون ابر بارونه
زهرا مرو زهرا
دخترت زار و گریونه
زهرا مرو زهرا
... فاطمه اُم ابیها ...
قلبم از غصه کبابه
حال من خیلی خرابه
قوت بازوی حیدر
زندگی بی تو عذابه
همه دار و ندارم
گره خورده به کارم
غمت قاتلِ من
دعا کن که بمونی
هنوز خیلی جوونی
همه حاصل من
زینب از غصه میمیره
زهرا مرو زهرا
دیگه حیدر زمین گیره
زهرا مرو زهرا
... فاطمه اُم ابیها ...
شاعر : #هاشم_محمدی_آرا
#حضرت_زهرا
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
خونمون شبیه من کلافه بود
اون روزی که شدی زهرا تو کبود
خونمون انگاری که اضافه بود
سوخت توی آتیش و دود
بالا و پایین داره آهـ زندگی زهرا مگه نه
این روزا هم میگذره بهتر میشه دنیا مگه نه
علی اگه در بزنه پا میشی از جا مگه نه
خدا بخواد خنده میاد روی لب ما مگه نه
آه زدنت
ای پنجه ی ماه زدنت
تو پشت در زخمی شدی
باز وسط راه زدنت
سخت زدنت
مردای بدبخت زدنت
خدایی توو این دو سه ماه
من مُردم هر وقت زدنت
... زهرا ، علی رو حلال کن ...
خانومم یاد روزای خوب بیُفت
روزای خوبمون کجاست
خانومم مگه که پیغمبر نگفت
که اشکای مظلوم شفاست
بزن به پهلوت اشکمو خوب میشه پهلوت مگه نه
همین شبا قبل قنوت خوب میشه بازوت مگه نه
همین روزا میگذری از خیال تابوت مگه نه
یواش یواش وا میکنی روبنده از روت مگه نه
بد زدنت
بمیرم اِنقد زدنت
که از نفس افتادی و
هیشکی نیومد زدنت
بد زدنت
کوچه ی خلوت زدنت
نزدیک خونت زدنت
توی محلت زدنت
... زهرا ، علی رو حلال کن ...
خانومم این بچه ها جلو چشام
بدون مادر میمیرم
خانومم اینقدر نشو زخمی برام
این بچه ها یاد میگیرن
از بعدِ تو رسم میشه پهلوی شکسته مگه نه
چشم ورم کرده و ابروی شکسته مگه نه
از بعدِ تو رسم میشه بازوی شکسته مگه نه
گوشواره ی خونی النگوی شکسته مگه نه
آه زدنش
بچه رو یک ماه زدنش
اینم کبود شد سر و روش
اینم توی راه زدنش
چنگ زدنش
توو کوچه ها سنگ زدنش
اونکه فقط بابا میخواست
اونکه نداشت جنگ زدنش
... زهرا ، قرار ما عاشورا ...
#حضرت_زهرا
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
دل و روح ما ، سر و جان ما
لِتُرابِ مَقدَمِکَ الفداء
عَظُمَ البَلاء ، بَرِحَ الخَفاء
فرج است راه نجات ما
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
همه نااُمید ، همه روسیاه
همه در کشاکش راه و چاه
همه تا کمر به گِل گناه
خجلیم و وَانکَشَفَ الغِطاء
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
نرسیده شام غمی به سر
نرسیده از سحری خبر
نه کسی به فکر کسی دگر
تو بیا که وَانقَطَعَ الرَجاء
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
نه کسی هوائیه فیض رب
نه به فکر واجب و مستحب
ظَهَرَ الفساد و بِما کَسَب
تو بیا که تازه شود هوا
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا که سر بزند بهار
به خزان دائم روزگار
به جهانِ ما برکت ببار
که بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا که هر گره وا شود
دل خلق جای خدا شود
که زمان صلح و صفا شود
بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُجی
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا و چاره ی نو بساز
که به ما شود درِ صبحُ باز
شب عاشقانِ تو بس دراز
و بِنورِ وَجهِکَ مُنتَهی
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
#حضرت_مهدی
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir