eitaa logo
حرف بی‌حساب| جواد موگویی
5.6هزار دنبال‌کننده
124 عکس
35 ویدیو
0 فایل
مستندساز، نویسنده و پژوهشگر تاریخ انقلاب
مشاهده در ایتا
دانلود
مشاهدات عینی‌ام از اعتراضات خیابانی-۲۸ گلنگدن‌ها را تا ته کشیدند زاهدان: ۱۴۰۱/۸/۸ اینجا همه می‌توانند مسلح باشند مگر خلافش ثابت شود! حرف امروز و دیروز هم نیست. همیشه در مراسمات مذهبی و سیاسی جلوی مساجد چند مسلح حاضرند! از ترس انتحاری! اولین ندای خودمختاری سیستان‌ و بلوچستان را مولوی عبدالعزیز در تیر ۱۳۵۸ رسما سر داد. گرچه انقلاب نوپا اجازه نداد اینجا به سرنوشت کردستان دهه۶۰ ختم شود و خیلی زود صدای خودمختاری را کدخدامنشانه خفه کرد. اما اشرار مسلح و قاچاقچیان موادمخدر در دهه ۷۰ اینجا حاکمیت مطلق داشتند. درست بعد از جنگ تحمیلی. همین، جمشید‌ هاشم‌پور را ستاره سینمای بعد از جنگ کرد! از «عقرب» و «چشم عقاب» گرفته تا «گروگان» و «نیش»، همه نشان از اوضاع اینجا داشت. سپاه بلافاصله قرارگاه قدس را در جنوب شرق کشور فعال‌تر کرد. فرمانده‌اش حا‌ج‌ قاسم سلیمانی. به ۱۳۷۵ که رسید، امنیت نسبی برقرار شد. گاه به زور اسلحه، گاه با عفو و امان‌نامه. سعید می‌گوید «خیلی‌ از افراد شرور و مسلح در مرز بین سیستان‌ و‌ بلوچستان و کرمان با امان‌نامه حاج قاسم آمدند و سلاح زمین گذاشتند.» اما کم‌کم سروکله پدیده تکفیری و نزاع مذهبی پیدا شد. لکن پدیده عبدالمالک ریگی در دهه هشتاد خون‌بارترین بوده. ۴سال اینجا را به خاک وخون کشید؛ از واقعه تاسوکی و انفجار اتوبوس سپاه گرفته تا انفجار مساجد شیعیان. ۲۲عملیات موفق با ۴۷۱ کشته و مجروح! مردم و بسیجی و نظامی باهم. سعید می‌گوید «ریگی خیلی متهور و شجاع بود‌. در آن سالها، سر ظهر خیابان‌های زاهدان خلوت می‌شد و بازار غروب نشده از وحشت ریگی کرکره پایین می‌کشیدند.» حاکمیت، زمانی از ریگی به‌ستوه آمد که جانشین نیروی زمینی کل سپاه را زد؛ بزرگترین عملیات کیفی ریگی. اینجا بود که ریگی را از هوا به زمین نشاندند! معادلات این استان انتظامی نیست! امنیتی است. تهران و شیراز و اردبیل نیست! گلوله‌پلاستیکی و گاز اشک‌آور ندارد! هر دو طرف گلنگدن سلاح جنگی را تا ته کشیدند! اینجا زاهدان است! @javadmogoei
حرف بی‌حساب| جواد موگویی
@javadmogoei
مشاهدات عینی‌ام از اعتراضات خیابانی-۲۹ وقیحانه فحش ناموس است به اهل سنت زاهدان: ۱۴۰۱/۸/۸ رفتم پرسه‌زنی در اطراف مسجد مکی (نمازجمعه اهل سنت). سعید مدام غر می‌زند که با این تیپ و موهای بلندت پرسه‌زنی خطرناک است. اما راهی جز دیدن با چشم خود ندارم. در مسیر نمازجمعه روی دیواری نوشته: هرکس به ولایت علی شک دارد دامان عفاف مادرش لک دارد عجبا! رسما و وقیحانه فحش ناموس است به اهل سنت! از آن سو هم شعارها بسیاری بر درودیوار شهر علیه رهبر هست. سعید می‌گوید «از این‌چیزها در شهر نداشتیم. قبل این بحران دو طرف اهل مراعات و ادب بودند.» گفتم «تهران را خبر نداری! فحش‌ها کمر به پایین است! هر دو طرف!» اینجا منازعات سیاسی نیست. مذهبیست و قومی. هر دو طرف تکفیری دارند؛ چه آنکه در شب شهادت دختر پیامبر انتحاری می‌رود در مسجد شیعیان و چه آنکه شعار علیه اهل سنت بر در ودیوار شهر می‌نویسد! نتیجه هر دو، بوی خون می‌دهد. لعنش را یکی می‌گوید خونش را یکی دیگر می‌دهد‌! همین چندهفته پیش دعوت بودم به هییتی در تهران. جلوی در فهمیدم مراسم‌ عمرکشون است! میزبان آقازاده یکی از مسئولان عالیرتبه بود! اتفاقا در سیما هم مدام از وحدت سخن می‌راند! از جلوی در هییت برگشتم! لکن شام پیتزا را گرفتم و خوردم! با سس اضافه! سعید پدرم را درآورده! تا می‌خواهم عکس بندازم، میگوید نه! خطرناک است! رفتیم بازار. خیابان امیرالمومنین. بقای چند بانک سوخته دیدم. بازار قبلا تمام‌ و کمال دست شیعیان بوده ولی بعد ترورهای ریگی کار کردی نیمی از شیعیان بفروشند و بروند. فرار از شهر، اولین پیامد تروریسم در استان است. بعد از ریگی، تازه اینجا روی آرامش دیده بود که دوباره برگشت به ۱۵سال قبل. سرمایه‌گذار دیگر دستش به کارآفرینی و تجارت نمی‌رود. طبیعیست، امنیت که نباشد فاتحه اقتصاد استان خوانده است. اینجا خیلی مرا یاد محله‌های هرات و کابل می‌اندازد! از فقر و نبودن امکانات اولیه، نداشتن بزرگراه، جاده‌های خراب و حتی نظافت شهر. ارتشبد فردوست رییس‌دفتر ویژه‌اطلاعات شاه در خاطراتش می‌نویسد رییس‌MI6 بارها به شاه پیغام می‌دهد که به عمران و آبادانی سیستان‌وبلوچستان رسیدگی کند، چراکه سایه خطر تجزیه‌طلبی همیشه بالای سر این استان است. امری که جمهوری‌اسلامی هم آن را جدی نمی‌گیرد! چیزهایی در اینجا نیست که جماعت پایتخت‌نشین و کلان‌شهرها درکی از نبودنش ندارند! زاهدان هنوز گازکشی کامل ندارد و هنوز کپسو‌ل‌‌ گاز بر شانه‌ها هست. قاچاق سوخت که شغلیست دامن‌گیر. تفاوت تحلیل تحولات سیاسی، اجتماعی و امنیتی را از توییتر با میدان حقیقت، از زمین است تا آسمان. نمی‌شود در توییتر نشست و راهکار توییت زد! @javadmogoei
مشاهدات عینی‌ام از اعتراضات خیابانی-۳۰ همه‌چیز از قتل یک زن شروع می‌شود... زاهدان:۱۴۰۱/۸/۱۰ همه‌چیز از قتل زنی در چابهار در مرداد ۱۴۰۱ شروع می‌شود؛ زنی باردار(بلوچ) با ضربات چاقو کشته می‌شود. به‌شهادت فرزندان مقتول، او آخرین‌بار با دختر و برادر همسایه(بلوچ-سنی) بوده‌اند. برادر بازداشت و دختر ۱۵سال هم چندبار توسط پلیس آگاهی بازجویی می‌شود. مقتول از اقوام سعیدی نماینده چابهار در مجلس است. فرمانده انتظامی چابهار (ابراهیم کوچکزایی-شیعه) خودش اقدام به بازجویی از دختر می‌کند. درحالی که نه مسئولیت و نه حکم بازجویی دارد.(تخلف اول) دختر چندبار با حضور پدرش بازجویی می‌شود. بار آخر (۱۰شهریور) کوچکزایی از پدر می‌خواهد از اتاق بیرون برود و بدون حضور پلیس دوم بازجویی می‌کند.(تخلف دوم). دختر پس از بازگشت به خانه به عمویش می‌گوید توسط کوچکزایی مورد تجاوز قرار گرفته‌. فردایش پدر شکایت به دادسرای عمومی می‌برد. ارجاع به دادسرای نظامی می‌دهند. کارمند دادسرا: «روز جمعه (۱۱شهریور) با حکم شفاهی دادستان، به خانم دکتر گفتیم سریع دختر را معاینه کند. معاینه اختصاصی زنانی(قبل‌ودبر) را انجام داد. نتیجه عدم تجاوز به عنف بود. به پیشنهاد دکتر، دختر را نزد دو متخصص خصوصی زنان هم بردند. آنها هم عدم‌ تجاوز را تایید کردند. اما دختر اظهار داشت فقط دستمالی شده. موضوع شد تعرض. دکتر نمونه از پوست و... برای یافت بقایای بیلوژیک فرد مهاجم از او گرفت و برای آزمایش فرستادند پزشکی قانونی گیلان. تجهیزات این نوع آزمایش در استان نیست. قبلش تاکید کردند که شستشو و حمام نکند تا آثار احتمالی از بین نرود. ۱۱مهر پزشکی قانونی گیلان هم پاسخ منفی داد. اما دختر با تشریح جزییات تاکید داشت که به او تعرض شده. دیگر پزشکی قانونی بعلت عدم یافت شواهد پزشکی از پرونده خارج شد.» تا پیش‌از اعلام گزارش گیلان، کوچکزایی بازداشت موقت می‌شود. اما بخاطر تخلفاتش عزل نمی‌شود! (اشتباه اول) با اعلام عدم تجاوز به عنف(نه تعرض)با قرار وثیقه به علت فوت پدرش آزاد می‌شود. (اشتباه دوم). همین، ظن خانواده دختر برای عدم رسیدگی جدی برمی‌انگیزد‌. در این بین خبر به سعیدی (نماینده‌ چابهار) می‌رسد. او شروع می‌کند به باخبر کردن مسئولان شهر برای رسیدگی پرونده. درحالی که پیش از آن هم در خفا در حال پیگیری بوده. آرام آرام خبر تجاوز پلیس شیعه به دختر سنی در بین بزرگان شهر و مولوی‌های اهل سنت پخش می‌شود. طاهری (فرمانده ناجای استان) در ۲۶شهریور اصل هر خبری درباره چابهار را به‌کل تکذیب می‌کند! (اشتباه سوم) اما همزمان با تاخیر زیاد کوچکزایی را انتظار خدمت می‌کند اما اعلان عمومی نمی‌کند! (اشتباه چهام) حماقت ناجا تمامی ندارد! افکار عمومی برایش پشیزی اهمیت ندارد! چوپش را هم می‌خورد. ناگهان... جواد موگویی @javadmogoei
مشاهدات عینی‌ام از اعتراضات خیابانی-۳۱ عبدالغفار نقشبندی! انبار آتش می‌گیرد... @javadmogoei