eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.6هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
848 ویدیو
213 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠 روایت کردن صحابی از تابعی! ✡️ شعبده‌ی کعب الاحبار یهودی برای تزریق اسرائیلیات به اسلام! 1️⃣ در طریق ، قاعده و اصل بر این منوال است که نسل آتی از نسل ما قبل خود (با توجه به ملاک‌ها و معیارهایی که در نقل روایت مطرح است) روایت و احادیث را نقل می‌کنند. 2️⃣ چرا که نسل گذشته یک قدم به واقعیت نزدیک‌تر بوده و احتمال خطا در آن کمتر است؛ خصوصاً این‌که نسل قبلی صحابی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و معاصر با ایشان بوده باشند. 3️⃣ اما آنچه قابل تأمل است این‌که یک صحابی روایتی را از تابعی (که قاعدتاً یک دوره از اصحاب عقب‌تر هستند) نقل نماید که این مورد کمتر دیده شده است! 4️⃣ اما این عمل در مورد به طرز کاملاً مشکوکی اتفاق افتاد! و برخی از صحابه از این شخص یهودیِ به ظاهر تازه مسلمان که پیامبر (ص) را درک نکرده بود روایت نقل می‌کردند!! 5️⃣ «ابوهریره، معاویه و ابن عباس از او (کعب الاحبار) روایت کرده‌اند و این‌گونه نقل روایت از بابِ روایت کردن صحابی از تابعی است که امر نادر و شگفتی است»[ذهبی، سیر اعلام النبلاء، موسسة الرسالة، بیروت1413، ج3، ص490] 6️⃣ این اتفاق نادر باعث شد تا وی (کعب الاحبار) آن‌چه را که از دین خود داشت با عنوان روایت به جامعه‌ی اسلامی تزریق نماید و بدین سان شد که وارد در روایات و احادیث گشت و امروزه آنچه بدان عمل می‌کنند، اسرائیلیاتی است که امثال کعب الاحبار وارد دین اسلام نمودند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠💠 اسطوره دیاسپورا یا آوارگی (4) ✡ اسطوره‌ها و بنیان‌های اندیشه سیاسی یهود (قسمت ششم) 🌐 مصاحبه با استاد عبدالله شهبازی 1⃣ عجیب است که در این دوران طولانی هیچ تلاشی برای بازسازی نکردند در حالی‌که مثلاً در دوران اقتدار می‌توانستند این کار را بکنند! و عجیب است که در دوران بیزانسی هم نه مسیحیان و نه یهودیان به بازسازی این معبد دست نزدند! 2⃣ تنها بعدها، پس از فتح به وسیله خلیفه عمر در ربیع‌الثانی سال 16 هجری/ 637 میلادی، بود که مسلمانان در جوار محل معبد، (قدس شریف) را ساختند و در اواخر قرن هفتم میلادی عبدالملک مروان، خلیفه اموی، این بنا را کامل کرد. 3⃣ مورخین در این تردید ندارند که عمر بدون خونریزی و تخریب وارد شد و زمانی‌که به محل رفت این محل تلّی از خاک بود. 4⃣ جالب است بدانیم که عمر در جریان لشگرکشی به سوریه قصد فتح منطقه را نداشت ولی شام و فلسطین او را به این کار ترغیب کردند و به او در تصرف شهرهای منطقه یاری رسانیدند! 5⃣ در جریان فتح بیت‌المقدس یک سرشناس یمنی معروف به اسلام آورد و به یکی از مشاوران عمر و سپس عثمان بدل شد. بعدها، کعب‌الاحبار و کعب‌الاحبارها تأثیرات بسیار مخربی بر اسلام بر جای نهادند. کعب‌الاحبار در اواخر عمر از مدینه به شام رفت و در دربار مقیم شد و در سال 35 هجری در دمشق فوت کرد. 6⃣ طبق روایت طبری و ابن‌اعثم کوفی، عمر دستور داد در محل عبادتگاهی که در جنب محل بود مسجد بسازند و سپس به دیدن محل معبد رفت. دید که محل معبد به تلّی از خاک تبدیل شده. با قبای خود مقداری از خاک را برداشت و مردم را ترغیب کرد که همین کار را بکنند و رومی‌ها و مردم بیت‌المقدس را شماتت کرد که خانه‌ی خدا را به خاکدان تبدیل کرده‌اند. سپس، تا آنجایی که مقدور بود بقایای بنای معبد را از زیر خاک خارج کردند. 7⃣ حالا افراطی ادعا می‌کنند که در زیر بنای کنونی واقع است و می‌خواهند با تخریب مکانی که یهودیان و مسیحیان حدود شش قرن به آن بی‌اعتنا بودند و مسلمانان طی 1400 سال احترام و تقدس آن را حفظ کردند را بر پا کنند. (معبد اول گویا در جریان لشگرکشی بخت‌النصر تخریب شد و معبد دوم در سال 70 میلادی). 🔹 ادامه دارد... 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://yon.ir/Diaspora ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ مبارزه امام رضا (ع) با رواج اسرائیلیات (2) 🎯 آغازین بدعت‌گزارانِ مباحث کلامی (1) 1⃣ دیدگاه سراسر بدعتِ «منع تدوین حدیث نبوی» که تا عهد خلیفه اموی عمر بن عبدالعزیز (99ـ101) به بهانه‌ی اُنس مردم با قرآن و عدم اختلاط وحی الهی با کلام پیامبر به‌گونه‌ی جدّی بر آن پافشاری می‌شد، فاجعه‌ای تلخ در تاریخ اسلام رقم زد که در نتیجه، عده‌ای در پیِ اشتیاق مسلمین به شنیدن احادیث نبوی (ص) به رواج مجهولات و خرافات پرداختند. 2⃣ ابن خلدون در این‌باره می‌نویسد: ✍ «در کتاب‌های سخنان بی‌سروته زیاد است و علت آن این است که جامعه اسلامی در آن روز، دور از کتاب و علم بودند و چادرنشینی و بی‌سوادی، بر آنان غالب بود و اگر به شناخت چیزی راجع به آغاز آفرینش، علل اشیاء و راز هستی علاقه پیدا می‌کردند، از می‌پرسیدند و افرادی مانند «کعب‌الاحبار»، «وهب بن منبه»، «عبدالله بن سلام» و… مرجع این پرسش‌ها بودند. از این روز می‌بینیم، کتاب‌های تفسیر از سخنان آنان پر است. نویسندگان تفسیر در شرح سخنان آنان راه مسامحه را در پیش گرفتند در حالی‌که ریشه‌ی این گفتار، یا و یا مجعولات آنان است». 3⃣ از مهاجرین یمن به مدینه، در دوره ابوبکر یا عمر ظاهراً از به اسلام پیوست و در دوره عثمان درگذشت. او از منابع علم و دانش اهل کتاب بود. گروهی از تابعان از او حدیث نقل کرده‌اند و در صحیح بخاری و غیره از او روایاتی نقل شده است. 4⃣ او در پوشش «آگاهی از کتب عهدین» خصوصاً «تورات» توانست را در میان مسلمانان، پخش و به‌عنوان وحی در عهدین جا زند. از این‌رو در روایات او مسأله «جسم بودنِ خدا» و «رؤیت خدا» کاملاً مشاهده می‌شود. 5⃣ او درباره‌ی تجسّم‌بخشی به پروردگار می‌گوید: ✍ «خدا به زمین نگریست و گفت من به برخی از نقاط تو گام خواهم نهاد. در این موقع کوه‌ها اوج گرفتند (کبر ورزیدند) ولی صخره (بیت‌المقدس) اظهار تواضع کرد، خدا گام بر روی آن صخره نهاد»! 6⃣ و درباره‌ی اصرار بر رؤیت خدا می‌گوید: ✍ «خداوند، تکلم و رؤیت خود را میان موسی و محمد تقسیم کرد، تکلم را بر کلیم و دومی را از آنِ پیامبر اسلام قرار داد»! 📖 متن کامل مقاله با ذكر مستندات: 👉 goo.gl/KmyUcQ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ سیاست دوگانه خلفا در نقل حدیث نبوی و نقل اسرائیلیات! 1⃣ گرچه همگان بر سیاستِ «منع نقل و تدوین حدیث نبوی (ص)» توسط خلفا واقفند، اما نکته‌ای که توجه کافی به آن نشده،‌ عملکرد متناقض خلیفه‌ی دوم در این‌باره است. 2⃣ از یک‌سو به بهانه‌ی جلوگیری از مخلوط شدن و مشتبه شدن کلام پیامبر (ص) با قرآن،‌ مانع نقل و تدوین حدیث نبوی می‌شد،‌ اما از سوی دیگر در دوران وی،‌ یهودیانِ به‌ظاهر مسلمان،‌ آزادانه فرصت نقل را یافتند،‌ حتی شخصِ خلیفه دوم از آنها این اسرائیلیات را نقل می‌نمود و به دیگران نیز اجازه‌ی نقل می‌داد! 3⃣ دمشقی در تفسیر خویش،‌ پس از بیان این سخنِ به نقل از که: «فرزندِ ذبیح و قربانیِ حضرت ابراهیم، اسحاق بود نه اسماعیل»! می‌گوید: 📖 و هذه الأقوال (و اللّه أعلم) كلها مأخوذة عن كعب الأحبار، فإنّه لمّا أسلم فی الدولة العمریة، جعل یحدث عمر رضی اللّه عنه عن كتبه قدیماً، فربما استمع له عمر رضی اللّه عنه، فترخص الناس فی استماع ما عنده و نقلوا ما عنده عنه غثها و سمینها... 📚 ابن كثير، تفسير ابن كثير، ج7، ص32،‌ دار المعرفة، بيروت. ✍ این سخنان (كه خداوند نسبت به آنها آگاه‌تر است) از كعب الاحبار گرفته شده است كه وی در حكومت عمر، اسلام آورده و برای او از كتاب‌های قدیم خود روایت نقل می‌كرد و عمر هم به روایات او گوش فرا ‌می‌داد! و این باعث ‌شد تا كسانی كه در آن‌جا حضور داشته و اجازه‌ی شنیدن این روایات را داشتند همان‌ها را بدون توجه به راست و دروغ بودنش برای دیگران نقل كنند... 4⃣ و حتی خود ابن کثیر نیز از این عمل خلیفه برآشفته شده، در ادامه می‌نویسد: 📖 و ليس لهذه الأمة (والله أعلم) حاجة إلى حرف واحد مما عنده. 📚 ابن كثير، تفسير ابن كثير، ج7، ص32و33،‌ دار المعرفة، بيروت. ✍ و این امّت هیچ نیازی حتی به یک حرف از آنچه کعب می‌دانست، ندارد (و خداوند داناتر است). ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📚 دو دیدگاه در مورد ذبیح در سنّت اسلامی 🌐 پیشینه‌ی بحث در سنّت اسلامی 1️⃣ از آنجاکه قرآن کریم از بیان نام فرزند قربانی خودداری کرده، مفسّران سده‌ی اوّل برای فهم جزئیات این جریان، بر آن شدند تا با کنجکاوی فراوان و با رجوع به شواهد درون متنی و نیز برخی روایات موجود در این زمینه، نام فرزند را کشف کنند. نتیجه‌ی برخی از این تلاش‌ها معرفی حضرت (ع) بود! در این میان نباید از نفوذ و مرجعیت یافتن یهودیانِ تازه‌مسلمانی، که سعی در وارد کردن باورها و اسطوره‌های یهودی در سنّت اسلامی داشتند، چشم پوشید. 2️⃣ ابن کثیر در این زمینه می‌نویسد: 👈 جمع زیادی از گذشتگان قائل بودند که ذبیح اسحاق (ع) است و آن را از یا از صحف اهل کتاب اخذ کرده بودند. این کار در حالی صورت گرفت که خدا بهتر می‌داند در آنها حدیث صحیحی از معصوم وجود ندارد تا به واسطه‌ی آن، از ظاهر قرآن کریم دست بکشیم و این معنا از قرآن کریم فهمیده نمی‌شود، بلکه مفهوم یا منطوق بلکه نص قرآن حاکی از آن است که ذبیح بوده است. 3️⃣ با گذر زمان و دستیابی به شواهد بیشتری در این زمینه و انجام تأملات بیشتر در قرآن کریم و مرور شواهد تاریخی، دانشمندان اسلامی به این نتیجه رهنمون شدند که مصداق آیات سوره‌ی صافّات و بشارت به «غلام حلیم» باید اسماعیل باشد و نه اسحاق. شاید بتوان از جمله پیشگامان در بین اهل سنّت را ابن کثیر دانست. وی پس از نقل روایاتی، که اسحاق را ذبیح‌الله دانسته‌اند، می‌نویسد: 👈 این اقوال همگی از کعب‌الأحبار گرفته شده است. او زمانی‌که در دولت عمر اسلام آورد، عمر از کتب گذشته‌ی او نقل روایت کرد، پس گاهی اوقات خود به گفته‌ی او گوش فرا می‌داد و مردم را نیز به استماع سخنان او رخصت می‌داد و از او روایات ضعیف و قوی را با هم نقل می‌کرد. در حالی‌که خدا بهتر می‌داند، این امّت حتّی به یک حرف از آنچه نزد وی بود، نیازی ندارد. ✍️ محمدرسول ایمانی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه ادله و مستندات: 👉 yon.ir/ZABIH ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ اطلاع یهود از ترور خلیفه دوم (١) 🔸 در پایان دهمین سال حکومت به همان نقطه‌ای رسیده بود که پس از ٢سال به آن رسید. جامعه دیگر او را برنمی‌تافت و باید از میان می‌رفت. برخی، ازجمله ٣روز پیش از ترور عمر، از مرگ او آگاه بودند! او ادعا می‌کرد که این اطلاعات را از گرفته است!! 🔸 بحث از پیچیده‌ترین و مخفی‌ترین مسائل تاریخی است. اطلاعات انحرافی نیز در تاریخ بسیار آمده است. شخصیت ترورکننده شناخته‌شده نیست و به آنچه که به‌عنوان انگیزهٔ ترور نقل شده، اعتماد نمی‌توان کرد. ⚔ این بنابر دلایل زیر، انگیزه‌ای سیاسی داشته است: 1⃣ بسیار مشکوک است. او ایرانی‌ای است که در نبرد ایران و روم به اسارت رومیان درآمده، سپس در نبرد مسلمین و رومیان به‌دست مسلمانان اسیر شده و به‌رغم منع عمر از انتقال غلامان ایرانی به داخل مدینه، در مدینه زندگی می‌کند! او عبدی گمنام است و به‌تنهایی نمی‌توانسته خلیفهٔ حفاظت‌شده را ترور کند. پس حتماً باید دارای تشکّلی قوی باشد و یا بتواند کسی را در سیستم نفوذ دهد. این‌که پس از ترور، ردّی از او نمی‌یابیم، خود شاهد بر این ادعاست. 2⃣ فرجام ابولؤلؤ مورد اختلاف است، بعضی گفته‌اند او پس از ترور به خودکشی دست زد. اگر ابولؤلؤ دست به انتحار زده باشد، باید محل دفنش در تاریخ روشن باشد و اگر توانسته از این مهلکه بگریزد، چگونه از گارد حفاظتی عمر عبور کرده است؟! فرار غلامی که ایرانی بودنش مشخصهٔ او برای شناسایی است، از میان کوچه‌های مدینه، آن‌هم در حالی که مأموران از پشت سر در حال تعقیب اویند، امری ناممکن است. 3⃣ عمر در این ترور به‌سرعت کشته نمی‌شود. در حقیقت ضربهٔ ابولؤلو به‌گونه‌ای نیست که عمر در اثر آن بلافاصله کشته شود. ابولؤلؤ فرصت زدن ۶ضربه به عمر را یافت، همچنین او توانست ١٢نفر دیگر را زخمی نماید که ۶تن از آنها کشته شدند. ضربات او کاملاً فنّی و حساب شده بود تا فرصت وصیّت و روشن ساختن تکلیف پس از خود را داشته باشد. اگر عمر در همان لحظه کشته می‌شد و شورای ۶نفره را تشکیل نمی‌داد، حکومت به منتقل نمی‌شد. 4⃣ در چندین نوبت به عمر، خبرِ مرگش را می‌دهد. آیا او واقعاً این مطلب را از تورات نقل می‌کرد یا از یک مطلع بود؟!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter