eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.6هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
844 ویدیو
213 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ بنی‌امیه و یهود (٣) 1⃣ نخستین نشانه در قرآن، داستان رؤیای پیامبر (ص) است که در آیهٔ ۶٠ سورهٔ اسراء بیان شده: 🌺 وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَینَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ. 👈 و آن رؤیایی را که به تو نمایاندیم، و [نیز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم. 2⃣ در این آیه دو موضوع طرح شده که باید با هم مرتبط باشند، یکی رؤیایی که پیامبر (ص) دیدند و دیگری در قرآن. 3⃣ محتوای رؤیا در آیات بیان نشده ولی مفسران به این جریان اشاره کرده‌اند که پیامبر (ص) خواب دیدند میمون‌هایی از منبر ایشان بالا می‌روند. این میمون‌ها در روایت به تعبیر شده‌اند. 4⃣ از سوی دیگر اگر بخواهیم استنباطی ذوقی هم داشته باشیم، تنها قومی که در قرآن کریم تعبیر میمون در مورد آنها ذکر شده، قوم است، آنجا که در مورد اصحاب سبت و مسخ آنان می‌فرماید: و جعل منهم القردة و الخنازیر (مائده : ۶٠). 5⃣ موضوع بعدی است که بلافاصله ذکر می‌شود و نشان می‌دهد که باید این دو قسمت آیه، با یکدیگر ارتباط داشته باشند. روایات بر این نکته تصریح دارند که منظور از شجرهٔ ملعونه نیز بنی‌امیه است. 6⃣ از سوی دیگر و با تفسیر قرآن به قرآن، به‌سادگی قابل دریافت است که شجرهٔ ملعونه در قرآن به‌معنای درخت ذکر نشده است. اگر شجره را به‌معنای نسل بگیریم، بر این اساس، تنها نسل و قومی که در قرآن شده، قوم بنی‌اسرائیل است. ✍️ نویسنده: دکتر محمدهادی همایون ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ بنی‌امیه و یهود (۴) 1⃣ در تفسیر آیه، روایات به و قرآن به اشاره می‌کند. حداقل مطلبی که از این اشارات برای ما ثابت می‌شود، ارتباط این دو قوم با هم است به‌نحوی که در آیات و تفاسیرِ آن تفاوتی بین این‌دو گذاشته نمی‌شود. 2⃣ دومین موردی که در قرآن می‌تواند نشانه‌ای بر ارتباط بنی‌امیه با بنی‌اسرائیل و باشد، آیات ۴ تا ٨ همین سورهٔ اسراء است. 3⃣ گرچه ظاهر آیه مربوط به بنی‌اسرائیل و پیش‌بینی سرگذشت ایشان است، اما در روایتی ذیل آیه، دو فساد ذکر شده در آن را قتل امیرالمؤمنین (ع) و ضربهٔ نیزه به امام مجتبی (ع) در جریان جنگ با معاویه معرفی می‌کند. جالب این‌جا است که در این روایت علوّ کبیر نه بیان ویژگی دو فساد، که واقعهٔ مستقل و سومی معرفی شده که شهادت و واقعهٔ است. 4⃣ از آن‌جا که دخالت بنی‌امیه در هر سه مورد -به‌ویژه حادثه عاشورا- در تاریخ ثبت و آشکار شده است، همانند آیهٔ پیشین در اینجا نیز دوباره با این مسئله روبه‌رو هستیم که آیات به بنی‌اسرائیل و روایاتِ ذیلِ آن به بنی‌امیه اشاره دارد. 5⃣ به هر حال در این دوره است که متأسفانه خاندانی با این ریشه در سرزمینی با این سابقه مستقر شده و به حکومت رسیدند. این خاندان پس از استقرار، به پی‌گیری دشمنی خود با دین خدا و ایجاد اختلاف میان امت اسلام مشغول شده و تلاش کردند تا اخلاق حکومتی و را که مبتنی بر اشرافیت بود، از مرز مشترک اسلام و روم به درون حکومت اسلامی دهند. ✍️ نویسنده: دکتر محمدهادی همایون ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه‌السلام (۵) 1⃣ خاندان بنی‌امیه تبارند. 2⃣ این مطلب را از آیهٔ ۶٠ سورهٔ اسراء و حدیث امام صادق (ع) که توضیح مفصل آن در مقالهٔ «سقیفهٔ بنی‌اسرائیل» گذشت: 👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jews-in-quran/6996 نتیجه‌گیری می‌کنیم. 3⃣ همچنین به کار بردن عبارت «اللّصیق» برای خاندان توسط امام علی (ع) در نامهٔ ١٧ نهج‌البلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنی‌امیه هیچ نسبت خونی با نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلی‌تبار هستند: 👈 و اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیةُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ کالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کالْمُدْغِلِ. وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ یتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ! 🔹 و [ای معاویه] این‌که گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم» آرى ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى الله چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد. و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مى‌باشند! ✍️ نویسندگان: محمد ابراهیم‌نیا، علی نوفرستی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📚 دلایل مفسران برای عدم وقوع دو عقوبت 📖 آنچه باعث شده است تا عده‌ای از محققان علی‌رغم تمام دلایل و شواهد موجود در متن آیات، به عدم وقوع آن افساد و عقوبت‌ها قائل شوند تنها دو دلیل است: 1⃣ نخست، احادیثی است که در ذیل این آیات نقل می‌شود. در این احادیث، این آیات به تاریخ اسلام ربط یافته و مصداق آن فساد‌ها را نیز در و امثالهم دانسته، و این‌که عقوبت‌های خداوند بر و دخول در مسجد نیز به‌دست حضرت قائم (عج) و یاران مؤمن او صورت خواهد گرفت. 2⃣ دلیل دوم عبارت «عِباداً لَنا» در آیهٔ پنجم است که ظاهراً به «بندگان خوب خداوند» و احتمالاً به یاران حضرت صاحب الزمان (عج) اشاره دارد. 💥 رد دلیل اول 👈 پیروان این نظر، میان و قرآن خلط کرده‌اند. چرا که این روایات شریف همان‌طور که از متنشان پیداست در بیان «تأویل» این آیات بوده‌اند. (توضیح بیشتر را در متن مقاله در سایت اندیشکده پی بگیرید.) 💥 رد دلیل دوم 1⃣ همان‌طور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و آیت‌الله جوادی آملی در درس خارجِ تفسیر خود در ذیل این آیات تأکید کرده‌اند، عبارت «عِباداً لَنا» بر مؤمن بودن آن «عباد» دلالت ندارد و کفّار نیز در واقع «بندگان» خدای تعالی به حساب می‌آیند. 2⃣ ضمن این‌که لازم نیست مجازات الهی همیشه به‌دست مؤمنان صورت گیرد، آن‌هم در مثل این آیه، که این بندگان را به وصف «بأس و شدت خونریزی» توصیف نموده است. 3⃣ علاوه بر این‌که در آیات فوق مذکور است که آن بر هرچه دست یابند آن را ویران می‌کنند. این از آداب مؤمنان نیست که در جهاد با کفار، زنان و کودکان و پیران را بکشند یا بناها را ویران نموده و درختان را قطع کنند. ✍ نویسنده: امیر اهوارکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تبارشناسی بنی‌امیه با رویکرد یهودی (۱) 1⃣ شاید ادعای گزافی نباشد اگر بگوییم دومین خاندان تأثیرگذار در جهان اسلام، پس از بنی‌هاشم، هستند. این خاندان، چنان نقش پیدا و پنهانی در حوادث تاریخ اسلام دارند که کمتر ماجرای مهمی را می‌توان یافت که ردپایی از آن‌ها در آن نباشد. 2⃣ اصرار بر اجرای نقش مخالف و پافشاری بر نابود کردن ، در هر ذهنی یک علامت سؤال بزرگ پدید می‌آورد و آن این‌که: علت این خشونتِ رفتاری و وحشی‌گری تاریخی امویان در برابر بنی‌هاشم، چیست؟! 3⃣ در کنار پاسخ‌های گوناگونی که می‌توان به این پرسش داد، پیشینهٔ تاریخی و اصالت این طایفه را نیز باید در نظر داشت. نگاه رسول‌الله (ص) به نه‌تنها نگاه مثبتی نیست که نگاهی بسیار منفی و حاکی از انزجار درونی است. 4⃣ آن حضرت «درخت نفرین شده» در قرآن را بر بنی‌امیه تطبیق فرمود. همچنین رسول‌الله (ص) شبی در خواب دید که بوزینگانی بر منبر او بالا می‌روند. این خواب چنان بر آن حضرت گران آمد که پس از آن تا زمان شهادت، کسی ایشان را خندان ندید. پیامبر (ص)، را بر بنی‌امیه منطبق فرمود. در پلهٔ سوم، نقل شده که منفورترین خاندان‌ها نزد رسول‌الله (ص)، بنی‌امیه و بنی‌حنیفه و ثقیف بودند. ✍ حجةالاسلام مهدی طائب ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تبارشناسی بنی‌امیه با رویکرد یهودی (۲) 1⃣ این تغییر ماهوی (تبدیل به شدن)، در طول تاریخ تنها یک مورد مستند دیگر دارد و آن نیز مربوط به گروهی از است که به بوزینه، مسخ شدند. 2⃣ در مجموع، و یا هردو از یک ریشه‌اند و یا لااقل هردو در یک مسیر و سیاست، گام برمی‌دارند و با یکدیگر مشارکت و همکاری دارند. تطبیق بر آنان و به شکل بوزینه درآمدن آن‌ها، گذشته از برداشت نخست، با برداشت دوم نیز سازگار است. 3⃣ انتساب بنی‌امیه به عبدشمس، با تردید جدّی روبه‌رو است. قرائنی وجود دارد که دلالت آشکار یا ضمنی بر و بودن این خاندان دارد. البته با توجه به جایگاه بنی‌امیه، نباید انتظار یافتن مستندات صریح و فراوان در این زمینه داشت. از این‌رو اندک گزارش‌هایی نیز که در این زمینه یافت می‌شود، صریح و بسیار به‌شمار می‌آیند. 4⃣ در ادامه، به ذکر تعدادی از قرائن و مستندات مرتبط با این زمینه می‌پردازیم. برخی از این قرائن و مستندات، دلالت بر تردید در انتساب بنی‌امیه و بنی‌هاشم دارد. در مرحلهٔ بعد، رواج تأمل‌برانگیز در بنی‌امیه مورد توجه قرار می‌گیرد. و در مرحلهٔ سوم و چهارم، به ذکر شواهدی از اصالت غیرعربی می‌پردازیم. ✍ حجةالاسلام مهدی طائب ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تبارشناسی بنی‌امیه با رویکرد یهودی (۶) 💥٣. غیراصیل بودن بنی‌امیه / ب 6⃣ مورّخان دربارهٔ علت شروع دشمنی با نوشته‌اند: امیه نسبت به جود و بخشش هاشم حسادت ورزید و تصمیم گرفت خودی نشان دهد، و چون در این کار شکست خورد و مورد ریشخند مردم واقع شد، دست به دشمنی زد و هاشم را مجبور کرد پیش کاهنی بروند تا او به نفع هرکس حکم کرد، دیگری به او پنجاه شتر بدهد و ١٠سال هم از مکه بیرون برود. پیش کاهن خزاعی رفتند و وی به تعریف و تمجید از هاشم پرداخت و او را بر امیه ترجیح داد. در نتیجه، امیه ١٠سال به شام رفت! 👈 به‌نظر می‌رسد این ماجرا سرپوشی برای حقیقت امر و بودن امیه است، چراکه از یک‌سو می‌گویند هاشم بزرگ‌ترین فرزند عبدمناف بود یا این‌که با عبدشمس، دوقلو بودند یا این‌که عبدشمس و هاشم، بزرگ‌ترین فرزندان عبدمناف بودند، و از سوی دیگر می‌گویند هاشم بیشتر از ٢٠ یا ٢۵ سال، عمر نکرد! با این حساب، امیه، کی زاده شد؟! کی بزرگ شد؟! و کی توانست با عموی جوان خود در جود و کرم، رقابت کند؟! به‌ویژه که به تصریح برخی منابع، اوضاع مالی عبدشمس خوب نبود و او نیز عیال هاشم به‌شمار می‌آمد! 7⃣ به حکم رسول‌الله (ص)، سیادت و «ذوی القربی»بودن به نسل هاشم رسید و نسل در این عنوان هیچ سهمی ندارند: نحوهٔ تقسیم خُمس خیبر، باعث اعتراض برخی از افراد خاص! شد. براساس آیهٔ قرآن، رسول‌الله (ص) باید بخشی از خمس را میان نزدیکان خود تقسیم می‌نمود. این عده اعتراض داشتند که چرا رسول‌الله (ص)، این بخش را به و اختصاص داده و آن‌ها را از آن محروم کرده است؟ و این‌که چه فرقی میان آن‌ها و بنی‌مطلب است؟ 👈 پاسخ رسول‌الله (ص) اما جالب است. ایشان فرمود: بنی‌هاشم و بنی‌مطلب، هیچ‌گاه مرا رها نکردند. بنی‌هاشم و بنی‌مطلب، یکی هستند. ابن‌کثیر در تأیید فرمایش رسول‌الله (ص)، از شافعی این‌گونه نقل می‌کند: «بنی‌هاشم و بنی عبدالمطلب، در شعب ابوطالب همراه رسول‌الله (ص) بودند و آن حضرت را رها نکردند.» به‌نظر می‌رسد رسول‌الله (ص) با شناخت دقیقی که از بی‌ریشه بودن داشت، سیاستی را پیش کشید تا آن‌ها هیچ‌گاه نتوانند از جایگاهِ خانوادگیِ ویژه داشتن، سخن بگویند. ✍ حجةالاسلام مهدی طائب ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ تبارشناسی بنی‌امیه با رویکرد یهودی (۸) 💥۴. اتهام فرزندخواندگی در نسل امیه / ب 🔸ب. ابومعیط بن ذکوان بن امیه 1⃣ گفته شده: ذکوان نیز ابان (ابومعیط) را به فرزندخواندگی گرفت! فضل بن عباس از ابومعیط با عنوان «ابن ذکوان الصفوری» یاد کرده. زمخشری می‌نویسد: «ابومعیط، برده‌ای اهل صفوریه بود که ابوعمرو او را به فرزندی گرفت!» مسعودی هم می‌نویسد: «عقیل می‌گفت ابومعیط، مردی از اهالی صفوریه بود.» 2⃣ در نقل آبرومندانه‌تر ماجرا، پس از مرگ امیه، همسرش آمنه به پسر بزرگ امیه به‌نام ابوعمرو رسید و نتیجهٔ این ازدواج، زائیده شدن ابومعیط بود. بنابراین فرزندان آمنه، هم برادران ابومعیط بودند و هم عموهایش!! 🔸ج. عقبة بن ابی‌معیط 3⃣ رسول‌الله (ص) به عقبه فرمود: «تو قریشی هستی؟! تو برده‌ای اهل صَفّوریه هستی!» عقیل هم به عقبه گفت: «تو به‌گونه‌ای سخن می‌گویی گویا اصل خود را نمی‌دانی! تو برده‌ای اهل صفوریه هستی.» عقیل به این نکته اشاره داشت که پدر او یکی از آن ناحیه بوده است. 🔸د. خاندان ابوالعاص 4⃣ عبدالرحمان بن محمد بن اشعث، می‌گفت: «نسل ابوالعاص، بردگانی اهل صفوریه هستند.» 5⃣ بنابراین یا یک مسألهٔ عادی در میان بوده که در این‌صورت، ادعای آن دربارهٔ هم نیازمند دلیل محکمی نیست؛ احتمال دیگر، این است که تمامی این موارد به یک مورد اصلی باز می‌گردد که در این فرض، اصلی‌ترین متهم و گزینهٔ موجود، است. ✍️ حجةالاسلام مهدی طائب ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ جنگ‌های خلفا و منفعت یهود از آن 1⃣ یک نوع از جنگ‌های عصر خلفا، جنگ‌های خارجی با هدف بود. نخستین مسأله‌ای که بایستی دربارهٔ آن بحث شود، موضع ائمه (ع) در برابر فتوحات خلفا است. 2⃣ سیرهٔ پیامبر (ص) نشان می‌دهد که آن حضرت در تمام دوران ١٣سالهٔ مکه، اجازهٔ درگیری نمی‌داد و تنها در پی پرورش شخصیت‌های ناب اسلامی بود و پیوسته با بیان معارف عالی اسلام، در پی نشر اسلام بود. حتی پس از آن‌که پیامبر (ص) در مدینه مستقر شد و تشکیل داد، جنگ‌های ایشان وجههٔ داشت و تا آنجا که خطری متوجه اسلام نبود، وارد جنگ نمی‌شد. 3⃣ علی (ع) نیز در اندیشهٔ تربیت افراد بود و هرگز به کشورگشایی نمی‌اندیشد؛ لذا به محض این‌که حکومت را به‌دست گرفت، این‌گونه جنگ‌ها را تعطیل کرد. 4⃣ هیچ‌یک از مورد تأیید ائمه (ع) نبود. لذا در تاریخ ردّی از شرکت ایشان در این جنگ‌ها نخواهید یافت، درحالی‌که اگر این نبردها به نفع اسلام بود، حتماً در آن پیش‌قدم می‌بودند. 5⃣ آن فتوحات اصلاً در صلاح و نفع اسلام نبود؛ اگر نگوییم که به ضرر اسلام و مسلمین انجام یافت. موارد بسیاری در تاریخ آمده که علی (ع) از همراهی با آنان در این جنگ‌ها پرهیز می‌کند و پاسخ رد به آنان می‌دهد. 6⃣ علاوه بر این‌که بایستی به اذن امام معصوم و یا نائب (خاص یا عام) او باشد، و الا باطل است و ائمه اجازه شرکت در این نبردها را نمی‌دادند. 7⃣ وقتی اصحاب امام صادق (ع) با ایشان مشورت می‌کردند که در دیلمان با کفار می‌جنگند، آیا اجازه می‌دهید در جنگ‌های آنان شرکت کنیم؟ حضرت اجازه نمی‌فرمودند و می‌گفتند: ما در جنگ ایشان شرکت نمی‌کنیم. 8⃣ دلیل این ادعا که علی (ع) این جنگ‌ها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگ‌ها را تعطیل کردند و خود در آن جنگ‌ها شرکت نکردند. امام صادق (ع) نیز دربارهٔ این جنگ‌ها فرمودند: ‌«به‌خدا سوگند، اگر این جنگ‌ها به خیر و صلاح بود، هیچ‌کس در شرکت در آن جنگ‌ها نمی‌توانست از ما پیشی گیرد.» داعی در این جنگ‌ها عمر بود و عمر نیز داعی به باطل بود. 9⃣ البته در اینجا پرسشی مطرح می‌شود و آن این‌که چرا حضرت گاهی به آنان مشاوره می‌داد؟ پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست می‌خوردند، دشمن مدینه را می‌گرفت و در این صورت خطر متوجه بود. حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی می‌کرد. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/5507 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💥 ١. انتشار اسلام ویروسی 1️⃣ اگر این جنگ‌ها روی نمی‌داد، امروز جهان اسلام، این‌گونه با مشکلات بسیار مواجه نبود؛ چرا که ، بدتر از است. جاهل ادعا ندارد، ولی کسی که مطلبی را به غلط آموخته، ادعا دارد. اسلام وقتی به شکل بیمار منتشر شد، از معارف واقعی تهی است و مانع انتشارِ نیز خواهد شد. اما اگر اسلامِ علی (ع) به گوش ملت‌ها می‌رسید، برای دشمنان اسلام بسیار خطرناک بود. پس باید «تفکر بیمار» به‌سرعت در دنیا گسترش می‌یافت تا از انتشار «تفکر اصیل» جلوگیری کند. 2️⃣ معاویه با مسلمانانی این‌گونه ناآشنا با توانست لشکری ترتیب دهد و به جنگ اسلام راستین و امیرمؤمنان برود. با کنار گذاشتن اهل‌بیت (ع) از منصب قدرت، می‌توان اسلام راستین را به انزوا کشید و می‌توان گفت با این فتوحات بود که سیاست که کنار گذاشتن امامان معصوم (ع) از عرصهٔ حکومت بود به ثمر رسید و بسیاری از احکام و عقاید مسلمانان را واژگون کردند. 3️⃣ آنها می‌دانستند که مردم روزی متوجه اشتباه خود خواهند شد و دست به‌سوی علی (ع) دراز خواهند كرد. بنابراین در سایهٔ این فتوحات، لشکری برای رویارویی با علی (ع) فراهم کردند؛ لشکری که به‌ظاهر مسلمان بودند، ولی از اسلام چیزی نمی‌دانستند و پیرو محض و سران سقیفه بودند و آنها را آن‌گونه که خود خواسته بودند تربیت کرده بودند. 4️⃣ معاویه با مردم به جنگ امیرمؤمنان (ع) رفت. معضلات و مشکلاتی که برای حضرت امیر (ع) پیش آمد، همه ریشه‌گرفته از این بود. این فتوحات بود که آل‌امیه را بر گردهٔ مسلمین سوار کرد و لشکری از جُهّال برای معاویه فراهم ساخت. 5️⃣ معاویه به‌اندازه‌ای میان مردم شام اطاعت می‌شد که وقتی به‌سمت برای جنگ با علی (ع) می‌رفت، نماز جمعه را روز چهارشنبه خواند و تمامی لشکریانش به او اقتدا کردند! عبدالله بن علی، جماعتی از ثروتمندان و رؤسای اهل شام را نزد ابوالعباس سفاح فرستاد. آنان نزد ابوالعباس سوگند یاد کردند که نمی‌دانستند پیامبر به‌جز خویشانی دارد که وارث او باشند!! 6️⃣ از این گزارش‌ها نهایت جهل مردم شام که از بود، دریافته می‌شود. بدیهی است این مسلمان‌نمایان می‌توانستند ضربه‌هایی به اسلام بزنند که از هیچ غیرمسلمانی ساخته نبود. اگر خیانت‌های فرهنگی و حدیثی و تاریخی این قبیل افراد بررسی شود، معلوم می‌شود که فتوحات چه ضربه‌های سنگینی به اسلام راستین زد. 7⃣ از سوی دیگر، کشورهای اطراف، از جمله در تزلزل و رو به سقوط بودند. مردم از حکام جور خسته شده بودند و در پیِ بودند که بیاید و آنان را نجات دهد. تداوم این وضعیت در ایران و... ممکن نبود. در چنین وضعی اگر دعوتِ صحیح می‌آمد و اسلام راستین تبیین می‌شد، جای خود را می‌یافت. 8⃣ اگر این جنگ‌ها به‌راه نمی‌افتاد، ممکن بود مدینه به‌دست امیرمؤمنان بیافتد که در این‌صورت علی (ع) با ارسال مبلّغ و اطلاع‌رسانی، مردم سایر بلاد را با منطق اسلام آشنا می‌ساخت. و اگر این کشورها به‌دست امام علی (ع) فتح می‌شد، اسلام راستین آنجا حاکم می‌شد. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/5507 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ عصر عثمان؛ حکومت بنی‌امیه و آل‌یهود 💥 سیاست معاویه در برابر بحران مدینه (١) 1⃣ سیاست ، انتقال قدرت به شام و معاویه بود؛ بنابراین در بحران پیش‌آمده می‌بایست از رسیدن شعله‌های آن به شام جلوگیری کرد. 2⃣ از سویی آن‌چه می‌توانست را شکست دهد، «بحران کنترل‌شده و مستمر» بود. باید در رأس حکومت بماند و افشاگری بر ضد آنان ادامه یابد تا پایه‌های شام نیز بلرزد و عثمان ناچار شود را عزل کند. 3⃣ امام علی (ع) با ایجاد این هدف را پی‌گیری می‌کرد و اگر سیاست‌های معاویه نبود، کار به این‌جا ختم می‌شد و خلیفه متوجه حقایق امور نبود. 4⃣ معاویه در برابر بحران مدینه، سه گزینه پیش رو داشت: ۱. سکوت، ۲. حمایت نظامی از عثمان، ۳. تشدید بحران. در راستای به‌دست گرفتن قدرت، وی از میان این سه گزینه، را برگزید. 5⃣ اگر معاویه ساکت باشد و بحران کنترل شود، عثمان به‌تدریج خسته می‌شود و مورد فشار قرار می‌گیرد و در نهایت همان‌گونه که با ولید بن عقبه کرد، معاویه را نیز عزل می‌کند. تنها چاره در «تشدید بحران» بود. عثمان هرچه زودتر باید کُشته شود و این «بحرانِ کنترل‌شده» باید افسارگسیخته شود. 6⃣ بقای عثمان به ضرر دستگاه است؛ چون عثمان در نهایت یا باید خود را خلع می‌کرد، یا به خواست شورشیان تن می‌داد و را خلع می‌کرد. بنابراین کارگزاران معاویه در مدینه، مانند که داماد عثمان و در خانهٔ عثمان بود و دیگرانی که از معاویه دستور می‌گرفتند، بحران را تشدید می‌کنند تا هرچه زودتر به کار عثمان پایان داده شود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ عصر عثمان؛ حکومت بنی‌امیه و آل‌یهود 💥 سیاست معاویه در برابر بحران مدینه (٢) 1⃣ شواهد زیر این نظریه را بیشتر تقویت می‌کند که عمّال پیوسته در پی بودند تا هرچه زودتر به کار خاتمه داده شود و مردم را بر اقدام به او تحریک می‌کردند: 2⃣ الف) پس از آن‌که به مدینه آمدند و خانهٔ عثمان را محاصره کردند، با وساطت امام علی (ع)، عثمان وعده داد بر طبق کتاب خدا و سنت نبوی عمل کند و خواسته‌های آنان را برآورده سازد و خطبه‌ای خواند و مردم خشنود شدند و با خوشحالی گرد منزل وی جمع شدند تا عثمان به وعده‌های خود عمل کند؛ ولی بیرون آمد و با تندی با مردم سخن گفت و از آنان خواست پراکنده شوند!! 3⃣ ب) پس از آن‌که مصریان خانهٔ عثمان را محاصره کردند، و درخواست عزل عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح را داشتند، با پایمردی امام علی (ع)، عبدالله را عزل و محمد بن ابوبکر را به حکومت مصر منصوب کرد و گروهی از مهاجر و انصار را همراه مصریان برای رسیدگی به شکایات آنان به مصر فرستاد. مصریان به راه افتادند. مقداری راه پیموده بودند که سواری دیدند. او خود را غلام عثمان و حامل پیام شفاهی برای عبدالله بن ابی‌سرح از عثمان معرفی کرد. مصریان او را بررسی کردند. در مشک آبش نامه‌ای یافتند. نامه را گشودند. در آن، به حاکم مصر فرمان کُشتن و قطع دست شورشیان و… داده شده بود! مصریان بازگشتند. عثمان گفت: نه نامه از من است و نه از آن اطلاعی دارم. گفتند: مگر‌ این مُهر تو نیست که پای نامه است و غلام تو بر شتر مخصوص تو سوار و حامل این نامه بود؟! عثمان انکار کرد. 4⃣ در آن زمان مُهر خلیفه به‌دست بود و خلیفه بازیچهٔ دست مروان و بود. 5⃣ کاری را می‌کرد که به او گفته بودند و امیرمؤمنان (ع) چند بار او را بر این امر توبیخ کرد و یک بار فرمودند: 6⃣👈 راضی نمی‌شود مگر به آن‌که تو را از دین و عقلت منحرف کند. مَثَل تو با آن‌ها، مَثَل زنی است که بر شتری نشسته و افسار شتر دست دیگران است و به هرجا بخواهند او را می‌کشند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter