کفیلابوفاضل ./
+ تسکین ِاندوھ ؟ - یقینا نجف .
خسته ام از خویشتن ، خسته از مردمان
یاعلی آغوش خود را باز کن : ))
نامِ معشوق مبر ، نزدِ من از عشق مگو
عشق دیریست که در پیچ و خمِ عباس است .
کفیلابوفاضل ./
-
اول بنا نبود ، چنین عاشقت شوم ؛
یک بار روضه آمدم و در بدر شدم ..
به ساحتی که کند جبرئیل عرض ارادت ؛
گر از سگانِ علـي نیستی برو ؛ به سلامت ..