کفیلابوفاضل ./
-
امر محشر عرصه ای که کس نپرسد حال کس
بسته بر یک گوشۀ چشم اباالفضل است و بس .
خشت جسم ما ز آب و خاک بی عقلی زدند
بر دل ما مُهر سگهای اباالفضلی زدند
آنقدر مست از می جام قمر خواهی شدم
دل گمان دارد که من عبّاس اللّهی شدم !
حمیدرضااسلمی|کفیلابوفاضل؛1_18009889540.mp3
زمان:
حجم:
3.69M
0:44 " 1:23 " 1:50
دنیابدتاکردهباهامعباس : )!
کفیلابوفاضل ./
+ تسکین ِاندوھ ؟ - یقینا نجف .
خسته ام از خویشتن ، خسته از مردمان
یاعلی آغوش خود را باز کن : ))
نامِ معشوق مبر ، نزدِ من از عشق مگو
عشق دیریست که در پیچ و خمِ عباس است .