eitaa logo
کتاب خوب
560 دنبال‌کننده
3هزار عکس
634 ویدیو
1 فایل
کتاب خوب اینجاست✌🏻😉 👤ارتباط با ادمین: @ketab5va7 📞شماره تماس: ۰۲۱-۹۱۰۷۹۳۲۲ سایت خرید کتاب : 5va7.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 *اعمال روز عرفه* 🔹غسل 🔹روزه به شرط آنکه روزه باعث ضعف او در انجام اعمال این روز نشود. 🔹زیارت امام حسین علیه‌السلام 🔹خواندن دو رکعت نماز زیر آسمان، بعد از نماز عصر و پیش از دعای عرفه. در رکعت اول بعد از حمد سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره کافرون را بخواند. 🔹خواندن تسبیحی که گفته شده ثواب آن قابل شمارش نیست. 🔹چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد،پنجاه مرتبه سوره توحيد خوانده مى‌شود. 🔹خواندن زیارت جامعه کبیره. 🔹خواندن دعای عرفه امام حسین علیه‌السلام 🔹خواندن دعای عرفه امام سجاد علیه‌السلام 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
سلام، صبح بخیر، حالتون چطوره؟🌷 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
حمید داودآبادی" متولد 1344 تهران، در سنین نوجوانی (13 سالگی) از نزدیک شاهد صحنه‌های فراموش ناشدنی حضور ملت مسلمان ایران در تظاهرات و راهپیمایی‌های سال 1357 که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، بود. یادآوری صحنه‌های حضور در جمع مردم همراه با خانواده و ایفای نقشی هر چند کوچک در پیروزی انقلاب اسلامی، برای حمید آن ‏قدر شیرین بوده که با گذشت بیش از 30 سال از آن روزهای زیبای پیروزی، همچنان لحظه لحظه‌ی آن را به‌ یاد دارد و ذکر می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر فرزانه انقلاب درباره این کتاب فرموده‌اند: «در این نوشته صفا و صداقت زیادی موج می‌زند. نویسنده غالباً نقش خود را کمرنگ کرده و یاد یاران شهیدش را برجسته ساخته است. روحیه‌ بسیجی تقریباً با همه‌ جوانبش در اینجا منعکس است، و می‌شود فهمید که چگونه جوان‌هایی در کوره‌ گداخته‌ جبهه به چه جوهرهای درخشنده‌ای تبدیل می‌شده‌اند. ذکر خصوصیات موقع‌ها و حادثه‌ها و آدم‌ها، تصویر باورنکردنی جنگ هشت ساله را تا حدود زیادی در برابر چشم آیندگان می‌گذارد. 👈 📚 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام، صبح بخیر، حالتون چطوره؟🌷 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
استفاده از شخصیت‌های پیامبر(ص) و حاج قاسم در اثر جدید فائضه غفارحدادی اثری متفاوت از خانم فائضه غفار حدادی(نویسنده کتاب‌های خط مقدم، یک محسن عزیز، دهکده خاک برسر و سر بر خاک دهکده) رمانی درباره کسانی شبیه ما که دوست دارند بدرخشند. 👈 📚 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
کتاب خوب
«ویولن زن» کتف های استخوانی اش را گرفتم و به سمت خودم کشیدم و محکم در آغوش اش کشیدم. همان لحظه جم
«جبران» رفتم اتاق ملاقات چند دقیقه بعد مش قربان با پاهای بسته و دست های دستبند زده همراه یک سرباز آمد داخل خدایا، آنقدر پیر شده بود که انگار صد سال بر او گذشته بود. به محض اینکه مرا دید دست های بسته اش را به گردنم انداخت و زار زد. طول کشید تا آرام بشود گفتم: «آمده ام بدهی ام را بدهم» گفت: «مگه بدهی ای داشتی؟» گفتم: آره، ۲۰۰ تومان ۲۰۰ هزار تومان. الان حساب کنی با تورم می شود ۵۰۰ هزار تومان، شنیدم کارت دارید اینجا. شماره کارتت را بده واریز کنم. با همان چشمهای اشک بار نگاهم کرد و گفت: «نه، من نمی خواهم. برو صدیقه...» ـ برشی از کتاب «ویولن زن روی پل» 🔹 اگر می‌خواهید کتاب «ویولن زن روی پل» را مطالعه کنید و در پویش ۲۰ میلیونی ما شرکت کنید، *عدد ۱ را به شماره ۳۰۰۰۸۶۹۹۷۷ پیامک کنید* یا روی اینجا کلیک کنید. 📌 🇮🇷 💠 🆔 @ketabkhooub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا