eitaa logo
KHAMENEI.IR
987هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
2هزار فایل
پايگاه اطلاع رسانی دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای KHAMENEI.IR
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 رهبر انقلاب: اصحاب بیان و قلم راوی نقاط قوت کشور باشند. ۱۴۰۴/۶/۱۶ 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از نگار
📱 نسخه عربی کتاب «رفراندوم فلسطین» در نمایشگاه بین‌المللی کتاب بغداد رونمایی شد 📢 مراسم رونمایی از کتاب «رفراندوم فلسطین»، حاوی نظرات رهبر انقلاب درباره طرح جمهوری اسلامی ایران برای حل مسئله‌ی فلسطین، همزمان با همایش «فلسطین در وجدان انسانیت‌» در نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد، برگزار شد. 📩 در کتاب «رفراندوم فلسطین» از همه‌پرسی، به‌عنوان یک منطق دنیاپسند، قابل قبول و متمدّنانه یاد شده است. ازجمله دیگر محورهای مهم کتاب «رفراندوم فلسطین» می‌توان به «لزوم بازگشت ساکنین غیربومی به مبدأ مهاجرت خود»، «حق رأی همه‌ی مردم فلسطین از مسلمان، مسیحی و حتی یهودیان بومی» و نیز «ادامه مبارزات همه جانبه تا تسلیم شدن رژیم غاصب به رأی ملت فلسطین»، اشاره کرد. @resane_negar
🔖 رهبر انقلاب: ملاک اولویت کارها فوریت و زیرساختی بودن است 👈 یکی از خطوط اصلی مدیریت همین است که انسان بتواند اولویتها را تشخیص بدهد. ۱۴۰۴/۶/۱۶ 🖥 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از ریحانه
🖥مادران بدون مرز ❤️روایت‌های زنانه از غزه 📝سرش را از لبه‌ی تخت به سمت پایین مایل کرد و گفت: «مامان میای پیشم؟» پله‌های تخت را بالا رفتم. نگاهش کردم. «می‌خوام بهت وصیت کنم.» قلبم چروک برداشت. چیزی نگفتم تا مراعاتِ دلم، از گفتن منصرفش نکند. «مامان من که مُردم، سریع زنگ نزن آمبولانس بیاد. اول روسری و مانتو و شلوار و جورابم رو بپوش، بعد زنگ بزن. منو همین‌طوری با لباس خونه نبرید توی آمبولانس.» کلمه نداشتم مقابلِ وصیتش. در آن لحظه، تنها خودم را مادری دیده بودم که کودکش آن‌قدر روی قوی بودنش حساب باز کرده، که برای بعدِ مرگش، وصیتِ حجاب می‌کند. اما دلم... نزدیک دو سال است که کلیپ‌های خبری، پر است از سفیدی‌هایی که میان‌شان‌، گردی کودکانه‌ی سفید و کبود، با لب‌هایی است که به زحمت می‌توانم انحنایش را تشخیص بدهم. قربان‌صدقه‌ی عربیِ مادرانه، وقت وداع را خوب یاد گرفته‌ام. طوری‌که اگر کلاس مکالمه‌ی عربی را شروع کنم، این قسمتش را از برم، با هِق‌هِق. امّا هر چقدر هم که چشمانم را روی هم فشار بدهم تا ذهنم، آن سفیدیِ کودکانه را بیاورد بنشاند بر تن دخترم، تا بتوانم «آنِ» لحظاتِ سوگ یک مادر، در وداع با فرزندش را کلمه کنم، نمی‌توانم. من برای چنین غمی، کلمه‌ ندارم. مادرانگی‌ام امّا در سوگی جمعی، دست بر شانه‌‌ی مادرانی که شکوفه‌ی دلشان را میوه‌نداده چیده‌اند، «والعَصر» می‌خوانَد. به رغمِ فاصله‌ها، شریک خاطرات‌شان می‌شود. کنار خاطره‌ای، موی دختری پنج ساله می‌بافد و کنار خاطره‌‌ای دیگر، از افتادن پسرکی بازیگوش، هول می‌کند. با خاطره‌ای اشک می‌شود و با دیگری... این‌جا لبخند هم، اشک می‌شود. دیگر حواسش هست، بیرون از خانه، دخترانش را کمتر ببوسد و در آغوش بگیرد. مادرانگی‌ام، فاصله و مرز نمی‌شناسد؛ دارَد مادران زیادی را می‌بیند که، شکوفه‌ی دلشان را میوه نداده چیده‌اند. 📝راضیه کریمی‌منش، رسانه «ریحانه»؛ 💬مجموعه روایت «می‌نویسم تا صدای غزه باشم» 🖥 ایتا | بله | روبیکا | سروش پلاس رسانه «ریحانه» را دنبال کنید. 🖥 @khamenei_reyhaneh