eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
61.1هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
28.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
-ﯾﺎﺩﺗﻮنہ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻧﺎ ﺗﻮ ﺭﺍھ ﻣﺪﺭسہ ﯾﺨﻤڪ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻔﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ؟🤨😌 -ﭼﺮﺍ ﺍﻟﮑﯽ ﻣﯿﮕﯿﺪ آﺭﻩ!!!! 😐 -ﺍﺧﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﻣﮕﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ؟! - نڪنه ﺗﺠﺪﯾدی‌ بودین هان😜 🤓 از مجازات دروغگو آن است که خـــــداوند فراموشی را بر او مسلط می کند. امــ♡ـــام صادق؏ -یادت باشه به کسی که بت اعتماد مے کنه دروغ نگو -و بھ کسے ک بت دروغ میگہ اعتماد نکن چون ⇩⇩ -اگھ ازش بپرسے چرا بهم دروغ گفتے، -دروغشو با یھ دروغ دیگہ توجیھ مے ڪنہ. برگرفته از کانال لبـــخند‌ —————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
🖇یھ خسیس آب معدنی می‌خرھ ، -بھ زنش میگھ: آب قاطیش ڪن خیلی غلیظھ...😜😐 💎 -امام جعفرصادق﴿علیھ‌السلام﴾ ما مَحَقَ الاسلامَ مَحْقَ الشُّحِّ شیءٌ! -هیچ‌چیز بھ اندازھ بخل و خسیسی اسلام را منھدم نکردھ است! ﴿خصال، ج ١، ص ۱۵﴾ -ڪادو خریدن سخت نیست☺️ -اینڪه‌ چطوری به طرف بفهمونی گرون خریدیش سخته😂😂 💎 - به يكديگر هديه دهيد؛ - زيرا هديہ كينھ ها را مى برد.🌺🌿^‌ °•پیامبر اکرمـــــﷺ 📚(الكافي : ۵/۱۴۴/۱۴) —————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال طنـــــز‌منبر👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😁 خسیسه صبح از خواب بیدار میشہ به زنش میگه: - زری من برم آنتن تلویزیونو درست کنم بیام 📺تو ام دوتا تخم مرغ بزن🍳 واسه صبونه. -خسیسه میره پشت بون پاش گیر میڪنه از پشت بوم میفتھ پایین... - همینجوری که رو هوا از جلوی آشپزخونه رد میشده - میگه زرررررررررررری😵 -دوتا تخم مرغ نههههههههههه😂🤣🥚 -یکــــــــــــــــــــی بزن🤣🤣 -زاررررررررررت!🤪🤕 💸 - رهگذرے به مرد کشاورز رسید. با طعنه گفت زیر این آفتاب داغ پیاز میکاری؟ به چه درد میخورد؟ - پیاز کار ناراحت شد و باهم دعوا کردند -آنها پیش قاضی رفتند قاضی حق را به پیاز کار داد و به رهگذر گفت -تو این مرد زحمت کش را اذیت کرده ای. یا مقداری پول به کشاورز بده یا یک سبد پیاز را در یک جا بخور یا دستور می‌دهم که تو را چوب بزنند!! -رهگذر مجازات پیاز خوردن را پذیرفت هنوز پیاز های سبد نصف نشده بود که حال محکوم به هم خورد وگفتـ: -حاضرم چوب بخورم اما پیاز نخورم. -پایش را به فلک بستنداما هنوز ۱۰ ضربه نخورده بود که چوب خوردن را هم نتوانست تحمل کند و فریادزد: دست نگه دارید پول میدهم پول میدهم!!! از ان روز بھ بعد بہ هرفرد پرطمعے ڪه بخا‌طࢪخساستش، بیشترضرر مےڪند میگویند: هم پیاز ࢪاخوردهم ڪتڪ را.و هم پول ࢪاداد…ツ -امام صادق ؏ مے فرمایند: -اقل الناس راحه البخیل -ڪم آسایش ترین مرم آدم بخیل است. 📚سفینه ج ۱ ص برگرفته از کانال👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😁 -‏باز خوبه شما بالاشهریا صبح پنجشنبه جمعه با صدای بلندگوی وانتی بیدار میشین -ما پایین شهریا -باید خودمون صبح زود بیدار بشیم -بلندگو📢 بگیریم دستمون پشت وانت بشینیم🚛 -بیاییم شما بالاشهریا رو بیدار کنیم😂😴پاشین بابا😂 😌 -یه آقای خوش تیپ اومد قصابے و گفت: قربون دستت پنج کیلو فیلھ گوساله بڪش عجله دارم ... -قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه‌هاش ..... درهمون حال رو به زنی ڪرد ڪه گوشھ قصابی ایستادھ بود و گفت: چی مِخی نِنه ؟ -زن یھ پول مچاله گذاشت تو ترازو گفت: هَمینو گُوشت بده ..... -قصاب گفت: این فقط آشغال گوشت مِشِه.بدم؟ -زن گفت: بده! -جوون گفت: اینارو واسه سگت می‌خوای مادر؟آخھ سگ من این فیله‌ها رو هم با ناز می‌خوره!! -زن گفت: اینا رو برا بچه‌هام می‌خام!! -جوونه رنگش عوض شد ..... یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو اشغال گوشتای زن ..... -زن گفت: تُو مَگه اینارو برا سَگِت نگرفته بُودی؟ -جوون گفت: چرا -زن گفت ما غِذای سَگ نِمیخوریم.. -بعد گوشت فیله رو گذاشت اون طرف و اشغال گوشتاش رو برداشت و رفت••• -حواسمون باشه در نحوه دستگیری یھ هم نوع، اولـــــ، ڪرامتشو حفظ ڪنیم و بعد ڪمک... چرا ڪه خداوند می فرمایند: -قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذیً -گفتار پسندیده و عفو و گذشت، از بخششی که آزاری به دنبال آن باشد بهتر است. 📒سورھ بقره. آیه ۲۶۳ برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 -یه نصیحت دوستانه از طرف من به شما…سال جدید اومده... -بیاید کارهای زشت قدیم رو ترک کنیم و . . . . . . . . -کارهای زشت جدیید یاد بگیریم😝😝 - آدم باید آپدیت باشه🤪 -تا کلاس اخلاق جدید بدرود🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂ ⛽️ -اون روزی ڪه بنابود بنزین گرون شه -رفتم چن تا دبه خریدم ڪه برم و از پمپ بنزین واسه موتورم بنزین بخرم.. که مثلا سهمیم نسوزه.. -پدرم گفت: پسرم بنزین پخش شه خطرناڪه اتیش میگیره.. -گفتم پس اون نفتی که بابابزرگ قدیما نگه می داشت واس بخاریش. -بابام گفت اون اگ حرارت نبینه می مونه و فقط بوی بدی داره.. -مادر بزرگم نگاهی کرد و گفت پسرم نشنیدی میگن بعضی گناها نفیتیه و بعضیش بنزینی؟! -قران میگه گناهای نفتی رو انجام ندید مثلا: -لَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ (حجرات/۱۱) همدیگه رو با القاب زشت صدا نکنید. - لَا تَجَسَّسُوا و لَا یَغْتَب(حجرات/۱۲) توی کار همدیگه فوضولی وغیبت نکنید. -اما درباره گناهانِ بنزینی میگه: - لَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ، مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ (انعام/۱۵۱) به فواحش و کارهای زشت اصلاً نزدیک نشوید. اشکار یا پنهان!!! چون با نزدیک شدنش هم احتمال خطر گناه هستــــــــــ. - مثلا صحبت کردن ویه ارتباط بی‌مورد با نامحرم گناه بنزینیه!! برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 ﺩﯾﺸﺐ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ:🧔🏻 -ﻫﻤﺘﻮﻥ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎﺗﻮﻧﻮﺑﯿﺎﺭﯾﻦ -ﻣﺎﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻤﻮﻥ ﺑﺰﻧﻪ🤠 ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﮔﻔﺖ: به علت گرونی ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻃﺮﺡ ﺯﻭﺝ ﻭ ﻓــﺮﺩ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯿﺸﻪ😊😚 -ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺭﻗﻢ ﺍﻭﻝ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﺸﻮﻥ ﺯﻭﺟﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﻭﺝ 😳😶😅 - ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﻓــﺮﺩ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻏــﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭن😳😐😂😂 🙃 مردی دیروقت به خانه امد. پسرش: + سلام باباشما برای هرساعت کاری چقد پول می گیری؟ - ۲۰۰۰۰ تومن + میشه ۱۰۰۰۰ تومن به من قرض بدی ؟ - من هر روز سخت کار می کنم و پولی برا اسباب بازی خریدنت ندارم. پسر‚ آروم به اتاقش رفت و درو بست. مرد بعد از چند دیقه فکر کرد که شاید با پسر کوچیکش خیلی تندرفتار کرده. پس به سمت اتاق پسر رفت و درو باز کرد. - خوابی پسرم ؟ + نه بابا ، بیدارم. - بیا این ۱۰۰۰۰ تومن که خواسته بودی. پسر غرق در شادی دستش رو زیر بالشش برد و ازون زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد وگفت‌: + حالا با ده تومن شما و ده تومن خودم ۲۰۰۰۰ تومن دارم.آیا می تونم یہ ساعت از کار شما رو بخرم تا فرداشب زودتر خونه بیای؟من شام خوردن با شما روخیلی دوس دارم بابا...♥️ سلامتے همہ ی پدرای زحمتڪش صلواتـــــ.. برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 👾از زبان کرونا: - ازمن میترسین؟!👻 -به جنبه های مثبتم هم نگاه کنین! -خرید عید لازم نداشتین👠👔👗 -میوه و آجیل گرون قیمتم لازم نشد -آلودگی هوا کم شده -تصادفات کم شده 🚗 -فقط نمی دونم چرا فقط سفرهای زمینی لغوشد! و هوایی سرجاشه!!!✈️ -نکنه منو با خزندگان اشتبا گرفتین!!!😁😂😁 -تازه میگن الان واکسن💉 تولید انگلیس، ساخت کره، از هلند داره واستون میاد که زودتر به دنیا بگین بدرود 😂🤣🤣🤣🤣 - دو همسایه بودند که همیشه با هم دعوا داشتن. - با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازه و به دیگری بده تا یکی بمیره و اون یکی راحت باشه - قرعه به نام همسایه دوم افتاد. اونم یه سم قوی به همسایه‌اش داد. -همسایه به خدمتکاراش گفت حوض رو براش از آب گرم پر کردن و یہ ظرف دوغ پر نمک هم آماده گذاشتن کنارحوض همینکه سم رو خورد ظرف بزرگ دوغو سر کشید و وارد حوض شد. کمی شنا ڪرد و هر چه خورده بود رو برگردوند! -صبح روز بعد سالم سراغ همسایش رفت و گفت: حالا نوبت منه که سمی بسازم. چند روزی صبر کن. -اون خدمتکاراشو صدا کرد و نمدی گذاشت و به آنها گفت که از حالا فقط کارتون اینه که از صبح تا غروب این نمد رو با چوب بکوبید! -همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سمه هر روز صب تا شب سم می کوبه! با هر ضربه که می‌شنید ترسش بیشتر می‌شد و به سم مهلک فکر می‌کرد! -کم کم شب‌ها از ترس، خواب از چشماش رفت و روزها با هر صدایی که از خانه‌ی همسایه می‌شنید دلهرش بیشتر می‌شد!! صدای هر چوبی بر نمد براش ضربه‌ای بود که در نظرش سم رو مهلک‌تر می‌کرد. -روز سوم خبر رسید که او مرده! قبل از اینکه سمی بخوره.. اون از ترس مرده بود نه سم!!! -حڪایت این روزهای برخی ازما برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 -‏بلند شدم جامو دادم به یه پیرمرد -گفت: اون واسه تو متروعه پسرم نه تو هواپیما بعدم من از خدمه هستم😑🤦‍♂😂😂 😌 -حامد با اصرار سوار ماشین پدرش شد .هر کاری کردند از ماشین پیاده بشه نشد که نشد. پدر و مادرش فکر میکردند اگه بفهمه بابا بزرگ رو میخوان ببرن خونه سالمندان و اون دیگه نمی تونه پدر بزرگش رو ببینه قیامت به پا میکنه. -اما اینطور نشد. خیلی اروم نشست صندلی جلوی ماشین، مثل آدم بزرگها.بابا بزرگ هم مات و مبهوت نشسته بود صندلی عقب و غرق در خیالات خودش بود، و از بی احساسی حامد کوچولو تعجب زده بود ولی به روی خودش نمی آورد. -به اولین خیابان که رسیدند حامد رو به باباش کرد وپرسید: بابا اسم این خیابون چیه؟ باباش جوابش رو داد. اما حامد ول کن نبود. اسم تمام خیابونها رو دقیق دقیق میپرسد. -بلاخره حوصله باباش سر اومد با ناراحتی پرسید: بچه جون اسم این خیابونها رو میخوای چیکار کنی؟ به چه دردت میخوره؟ -حامد با صدای معصومانه اش گفت: بابایی میخوام اسم خیابونها رو خوب خوب یاد بگیرم تا وقتی تو هم مثل بابابزرگ پیر شدی ببرمت اونجا تنها زندگی کنی... خداوند در قران مجید می فرمایند: إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فلها اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده‏ ايد و اگر بدى كنيد به خود [بد نموده‏ ايد] 📚سورھ اسرا. آیہ۷ برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 -یه نفر ازم پرسید شغلت چیه؟ -گفتم :کار آفرین هستم -گفت یعنی چی؟ -گفتم بقیه کار میکنن من میگم آفرین😁🤣 😌 -خیلی زیبا می نوشت اما -تصادف کرد و قسمتی از بدنش فلج شد. - از جمله دست راستی که باهاش تابلوهای گرون قیمت می نوشت و تدریس می کرد. -میگفت: سه سال تمام شبانه روز اشک ریختم و با دست چپم نوشتم. - بالاخره تونستم بعد از سه سال خون دل خوردن مثل دست راستم بنویسیم -استاد ایرانی در انجمن خوشنویسان به نام استاد صابونچی راد، استادی بودند که با همت و تلاششون اجازه ندادند هنرشون با یه اتفاق تلخ در زندگی، از بین بره..و قیمت تابلوهاشون هم بسیار بالا بود. -حضرت امیر؏ در حکمت چهل و هفتم نهج‌البلاغه مے فرمايند: -قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ -ارزش هرڪس به اندازه همت اوست. برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 -طرف برادرشو نصیحت میکرده ڪه -وقتی ازدواج کردی اقتدار داشته باش -مثل من! -دیشب به زنم گفتم باید ساعت یازده آب گرم باشه، اونم آبو گرم کرد! -داداشش گفت ساعت یازده آب گرم میخواستی چیکار؟😳 -گفت: آخه نمیتونم با آب سرد ظرف بشورم🤣🤣🤣😁 😊 -امیرالمومنین ؏ می فرماید: - روزی رسول خداﷺبر ما وارد شد و فاطمه کنار دیگی نشسته بود و من عدس پاک می کردم. - فرمود: ای ابالحسن! -گفتم: لبیک ای رسول خدا! -فرمود: از من بشنو و من سخن نمی گویم مگر از جانب پروردگارم؛ -هیچ مردی نیست که همسرش را در خانه یاری دهد مگر اینکه برای او عبادتی بسیار فراوان از روزه و شب زنده داری به شمار می آید و در پایان فرمود: -ای علی! به عیال ( همسر) خدمت نمی کند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خدا برایش خیر دنیا و آخرت را خواسته باشد. 📚 مفتاح الحیاه. ص 257 برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😅 -معلمه به شاگرد: 10 تا سیب داریم 🍎 9 تا شو من می خورم چند تا برا تو می مونه؟ -شاگرد: همون یکی هم بخور 😒 اصن نخواسم!😂 😌 - معلم ریاضی: -اگر من یک سیب به تو بدهم و یک سیب دیگه و یکی دیگه بدم تو چند تا سیب داری؟ -پسرک با اطمینان گفت: ۴تا ! -معلم به یادش اومد که پسر توت فرنگی را دوست دارد. -او فکر کرد شاید پسرک سیب رو دوست ندارد برای همین نمی‌تونه تمرکز داشته باشه. -معلم دوباره پرسید: اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟ - پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد. و پسر با تامل جواب داد 3تا -حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه -داشت.😌😍 دوباره از پسر پرسید: - اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ - پسرک فوری جواب داد 4!!! - معلم: آخه چطور حساب کردی؟؟ -پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد: -برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم... -وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ. -و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز نمی توانید آنها را به محاسبه در آورید، خداوند بخشنده و مهربان است. 📚قران ڪریم. سوره نحل. آیہ۱۸ داشته هامونو از یاد نبریم.. برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f