🔶 ۶۰ مهارت فردی که در مدارس فنلاند برای گروه سنی ۹ تا ۱۵ سال آموزش داده می شود. ١- مهارت درست لباس پوشيدن ٢- مهارت درست راه رفتن ٣- مهارت خوب حرف زدن ٤- مهارت حرف خوب زدن ٥- مهارت منظم بودن ٦- مهارت شعر خواندن ٧- مهارت نقاشی كردن ٨- مهارت نوشتن ٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن ١٠- مهارت بهداشت ١١- مهارت کار تيمی ١٢- مهارت انتقاد كردن ١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت ١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست ١٥- مهارت درست غذا خوردن ١٦- مهارت گره زدن ١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن ١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن ١٩- مهارت شستن اشيا ٢٠- مهارت مطالعه ٢١- مهارت مدیریت زمان ٢٢- مهارت كنترل خشم ٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف ٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق ٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب ٢٦- مهارت بازی كردن ٢٧- مهارت غذا پختن ٢٨- مهارت كار با سوزن ٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن ٣٠- مهارت خوب توجه كردن ٣١-مهارت تفكر كردن ٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن ٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن ٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب ٣٥- مهارت نگهداری لوازم ٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن ٣٧- مهارت رازدار بودن ٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن ٣٩- مهارت گذشت ٤٠- مهارت صبور بودن ٤١- مهارت حل مساله ٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل ٤٣- مهارت دقت به پيرامون ٤٤- مهارت صادق بودن ٤٥- مهارت وفادار بودن ٤٦- مهارت نوشتن ٤٧- مهارت آينده نگری ٤٨- مهارت تلاش كردن ٤٩- مهارت نا اميد نشدن ٥٠- مهارت هدف داشتن ٥١- مهارت كار با ابزار ٥٢- مهارت كار با كامپيوتر ٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری ٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن ٥٥- مهارت احترام گذاشتن ٥٦- مهارت كم مصرف بودن ٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا ٥٨- مهارت مشورت گرفتن ٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن ٦٠- مهارت های ١٢، ٣١ و ۳۶ یادگیری و ارتقای این مهارت های فردی می‌تواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فرآهم کنیم ما هم میتونیم این مهارتها را حداقل خودمون به بچه‌هامون یاد بدیم نمیشه منتظر نشست تا شاید روزی روش آموزشی کشورمان متحول شود نکته مهم: متاسفم که باید الگوی اسلامی خود را ازفنلاند کپی برداری کنیم هرچند درآموزش نباید ربات درست کنیم بلکه بایدمواردبالا دردرون بچه ها نهادینه و به عنوان ارزش قلمداد بشود ✍دادآفرین #سندتحول #آموزش_وپرورش #نشرحداکثری https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

ادامه نمایان شدن نشانه‌های سرمایه‌گذاری میزِ ایران در CIA (سرویس اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا) بر روی عبدالحمید کذّاب و مسجد ضرار مکّی زلمی خلیل‌زاد، از پر تجربه‌ترین و امنیتی‌ترین سیاستمداران آمریکا، هم لب به مدح و ثنای کاهن منافق مسجد ضرار گشود! بُز کوهی🐐هم باشه میفهمه اینا اتفاقی نیست! #تلنگرانه الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء »؛ خدا را شکر که دشمنان ما را احمق آفرید. گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است می چیند آن خاری که به عالم نمونه است بعضی بادست خودشون قبرخودشون رو می کنن این اوج حماقت است... الحمدلله را که خداوند مخالفین مارازحمقاء قرارداده است... ✍️دادآفرین https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

✅گاهی اوقات موفقیت فقط همین است که اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم! #تلنگرصبح https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

﷽؛ 💎 نماز هر شب ماه #رجب‌المرجب #دورکعت است در هر رکعت یک مرتبه #سوره‌حمد ، سه مرتبه #سوره‌کافرون ، یک مرتبه #سوره‌توحید خوانده می‌شود . #ثواب " هرکه این عمل را بجا آورد ، خدا #دعایش را مستجاب کند و پاداش #شصت‌حج و #شصت‌عمره را به او عطا فرماید ". #توصیه_رجب_المرجب ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

❤️ #زندگی_به_سبک_شهدا 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌸 #شهید_رضا_حاجی‌_زاده ✍🏻 راوی همسر شهید #اخلاق_شهدایی https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

🦋🌱گوشیتو خوشگل کن 🎨تم ایتا: شهید ابراهیم هادی 📲بفرست واسه دوستات https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

▪️انتقاد آیت‌الله میرباقری از نحوۀ تقسیم اَنفال توزیع انفال بر اساس «الگوی توسعۀ سرمایه‌داری» خطرناک است https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════

🎬🔴 ماجرای آهن گداخته و بیت المال 🎤 حجت الاسلام والمسلمین استاد #رفیعی 💠به خدا سوگند عقيل را در نهايت بينوايى ديدم، از من خواست تا يك صاع از گندم شما مردم را به او ببخشم، در حالى كه، فرزندانش را از شدت فقر آشفته موى و گردآلود با چهره اى نيلين مى ديدم. چند بار نزد من آمد و خواهش خود مكرر كرد و من، همچنان، به او گوش مى دادم و او پنداشت كه دينم را به او مى فروشم و شيوه خويش وامى گذارم و از پى هواى او مى روم. پس پاره آهنى را در آتش گداختم و تا مگر عبرت گيرد، به تنش نزديك كردم. عقيل همانند بيمارى ناله سر داد و بيم آن بود كه از حرارتش بسوزد...... ـــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/khatibyazdi ╚═══ 🍃🌺🍃 ═════