■■■■■■■■■■■■
السّلام علیک یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
■■■■■■■■■■■■
مراسم احیاء شب ۲۱ قدر
زمان شروع مراسم
ازساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه
دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
واعظ و سخنران :
حجت الاسلام والمسلین شیخ مهدی غلامیان
روضه خوان و مداح :
کربلای مهدی خادمیان
همراه با
قرائت جوشن کبیر
و
زیارت امام حسین(علیه السّلام) درشبهای قدر
☆منتظرحضورتان هستیم☆
مسجدامام موسی کاظم(ع)زرین شهر
خیابان ملاصدرا ابتدای خیابان ایثارگران
رعایت پروتکلهای بهداشتی وزدن ماسک الزامی است
هدایت شده از ثامن لنجان
🔴امسال دو تا لیلةالقدر داری! یکیش امشبه ... و اون یکی زمان انتخابات ...
✅ سرنوشت یکسال (تو) امشب رقم میخوره؛ سرنوشت چهارسال (ما) ۲۸خرداد.
#انتخابات
#انتخاب_آگاهانه
#مشارکت_حداکثری
#منبر_روز_بیست_و_یکم
#رمضان_1442
#اردیبهشت_1400
#مسجد_امام_موسی_کاظم_علیه_السّلام
#زرین_شهر
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاًیَا قَاضِیَ حَوَائِج الطالبین [1]
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً
خدایا یک راهی برای من پیدا بشود که تو از من راضی بشوی
در حدیث آمده است
اگر می خواهید بدانید که آیا خدا از شما راضی هست یا نه؟ به خودت نگاه کن ببین که آیا از خدا راضی هستی یا نه؟ اگر تو از خدا راضی هستی، خدا هم از تو راضی هست و اگر راضی نیستی و ته دلت اعتراض داری که چرا فلانی دارد و من ندارم، بدان که خدا هم از تو راضی نیست. غالب ما در زندگی این طور هستیم که می گوئیم چرا خدا به من مال و اموال و ... نداده و به فلانی داده است!؟
ریشه غیبت حسادت است
در روایت آمده است که « اَنتُم کَالمَرضَی وَ رَبُّ العَالَمِین کالطَبیب » [2] شما مثل مریض هستید و خدا هم مثل طبیب است. الان در بیمارستان ها در یک اتاق ده نفر یا بیشتر بستری هستند و طبیب به هر یک دستور العمل خاص او را می دهد و هر مریضی برنامه غذایی خاصی دارد، بعضی از مریض ها هم برنامه پرهیز از غذاهای خاص را از طرف دکتر دریافت می کنند، اگر طبیب گفت: به آقای فلانی فلان غذای خاص را ندهید، آیا مریض با دکتر گلاویز می شود و شکایت می کند که چرا من نباید غذای مورد علاقه ام را بخورم؟ یا اطاعت می کند و تشکر؟ اگر عاقل باشد از دکتر تشکر می کند و هیچ چون و چرایی نمی کند، نسبت ما هم بخدا مثل همان طبیب و مریض هست و ما هم باید از خدا تشکر کنیم بخاطر خیلی از ندادها، اگر می بینم که باجناق و فامیلم مال و اموال فراوان دارند و من ندارم خداوند مصلحت من را می خواسته است، اگر از خدا راضی شدی خدا هم از تو راضی می شود و اگر راضی نشدی شروع به غیبت از فامیل و آشنا می کنی که اگر فلانی مال و اموال دارد از راه حرام بدست آورده است و بدانیم که منشاء غیبت حسادت است و تا ریشه حسادت به واسطه راضی بودن از خدا قطع نشود این حال وجود خواهد داشت.
روزه اسب آسیابی
باید سعی کنیم حسادت را از دل بیرون کنیم و روزه ما روزه خواص باشد که چشم و مو و پوست وهمه اعضاء و جوارح در حال روزه باشند [3] ، کسانی که روزه می گیرند و فقط به نخوردن و نیاشامیدن اکتفاء می کنند، مثل اسب آسیاب هستند که هر چه راه می روند باز هم سر جای اولشان هستند.
فقط دور خود نگردیم
آقایی نقل می کرد؛ سال ها قبل در مشهد کاروان سرایی بود و آسیابانی، آسیابان بر گردن اسب خود زنگوله ای آویزان کرده و بود خیلی سر و صدا هم داشت. به او گفتم چرا این را بسته ای و اعصاب مردم را به هم می ریزد.ایشان گفت: این را بسته ام که اگر حیوان ایستاد متوجه بشوم گفتم: اگر ایستاد بود و گردنش را تکان داد و تو از کجا متوجه می شوی که او دارد کار می کند یا گردنش را تکان می دهد؟ گفت: تو را به خدا این پدر سوختگی ها را به این حیوان یاد ندهید.
اسب عصاری و آسیاب از صبح تا غروب حرکت می کند و آخر شب که نگاه می کند می بیند که سر جای اولش هست و فقط دور خود گشته است. روزه ای که فقط صرف نخوردن و نیاشامیدن است و چشم و گوش روزه دار نیستند ، مثل حرکت همین اسب آسیاب هست و از روزه هیچ بهره ای جز گرسنگی و تشنگی نمی برد و در جا می زند و اول ماه و آخر ماه رمضان هیچ تفاوتی نکرده است
در حدیث آمده است
کسانی که جاهل هستند، و روزه حقیقی نمی گیرند و عبادت خالص انجام نمی دهند مثل «حمار الطاحونه» یعنی «الاغ آسیاب» هستند. [4]
وفاداری را یاد بگیریم
در حدیث آمده است که سگ ده خصلت خوب دارد، یک صفت او این است که از صاحبش راضی است، هر چه به او بدهند گله نمی کند و راضی است؛ وفا دارد و صاحب خودش را رها نمی کند [5]. ولی ما اگر دو مرتبه دعا بکنیم و مستجاب نشود در خانه خدا را رها می کنیم؛ این صفات خوب را یاد بگیریم
حکایت
شیخ عباس قمی(ره) در کتاب سیر المنازل، مقامات العلیه داستانی نقل می کند: [6]، عابدی بود که در کوه های لبنان عبادت می کرد و هر شب از عالم غیب برای او افطاری آماد می شد، تا این که شبی برای او افطاری نیامد و این شخص عابد از کوه پایین آمد و در خانه گبری رفت و در آن جا هم سگی زندگی می کرد؛ عابد از گبر تقاضای نان نمود و آن گبر کافر سه قرص نان به او داد، سگ به دنبال عابد آمد و عابد یکی از سه قرص نان را به او داد، ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و ناچار قرص دوم نان را هم به سگ داد، ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و بالاخره عابد عصبانی شد و گفت: تو چقدر بی حیا هستی؟! من از صاحب تو سه قرص نان گرفته ام و دو تای آن را به تو داده ام ولی باز هم تو مرا رها نمی کنی؟! سگ بصدا درآمد و گفت: تو بی حیا هستی، من سالها بر در خانه این گبر بوده
ام و خیلی وقت ها به من غذا نداد، ولی با وجود این او را رها نکردم ولی تو یک شب بی غذا ماندی از پای کوه آمدی در خانه گبر، صفت خوب دیگر سگ این است که در شب کم می خوابد « لایَنامُ بِاللیل اِلَّا قلیل »
وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً
خدایا کاری کن که شیطان در ماه رمضان و بعد از آن به من راه پیدا نکند
حالا اگر بخواهیم شیطان به ما راه پیدا نکند چه باید کرد
راههای دفع شیطان
در حدیث آمده است
سه طایفه اند که شیطان با ایشان کار ندارد « ثلاثه معصومون من ابلیس و جنوده » یکی« الذاکرون لله » کسی که یاد خدا باشد و دیگری « المستغفرین بالاسحار » کسانی که در سحرها استغفار می کنند و سوم « الباکون لله » کسی که از خوف خدا گریه می کند. شیطان با او کاری ندارد . [7]
وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً
خدایا بهشت را منزل من قرار بده و آسایشگاه ما را بهشت قرار بده؛ اگر با ایمان از دنیا بروید شفاعت شامل حالتان می شود و اهل بهشت می شوید
یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِین
ای خدایی که حوایج طالبین را برآورده می کنی
-------------------------------------------
پی نوشت
[1] - بحارالأنوار ج : 95 ص : 159
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ دَلِیلًا وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلًا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ مَنْزِلًا لِی وَ مَقِیلًا یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ
[2] - مستدرک الوسائل ج : 3 ص : 177
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عِبَادَ اللَّهِ أَنْتُمْ کَالْمَرْضَی وَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ کَالطَّبِیبِ فَصَلَاحُ الْمَرْضَی فِیمَا یَعْلَمُهُ الطَّبِیبُ وَ یُدَبِّرُهُ بِهِ لَا فِیمَا یَشْتَهِیهِ الْمَرِیضُ وَ یَقْتَرِحُهُ أَلَا فَسَلِّمُوا لِلَّهِ أَمْرَهُ تَکُونُوا مِنَ الْفَائِزِینَ
[3] - رک: کافی ج : 4 ص : 87
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا وَ قَالَ لَا یَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَوْمِ فِطْرِکَ
[4] - شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم ج 2 ص 126
المتعبّد بغیر علم کحمار الطّاحونة یدور و لا یبرح من مکانه.
عبادت کننده بی علم و دانش مثل الاغ آسیاست که می گردد و بیرون نمی رود از جای خود یعنی او را بسبب عبادت ترّقی حاصل نشود و مرتبه او بلند نگردد بخلاف کسی که با علم و دانش عبادت کند زیرا که بسبب عبادت از جای خود بیرون رود و مرتبه او بلند گردد.
[5] - یافت نشد
[6] - کشکول شیخ بهایی ج 1 ص 219
عابدی در کوه لبنان بد مقیم
در بن غاری چو اصحاب رقیم
روی دل از غیر حق برتافته
گنج عزت را ز عزلت یافته
روزها میبود مشغول صیام
یک ته نان میرسیدش وقت شام
نصف آن شامش بدو نصفی سحور
وز قناعت داشت در دل صد سرور
بر همین منوال حالش میگذشت
نآمدی از کوه هرگز سوی دشت
از قضا یکشب نیامد آنرغیف
شد ز جوع آن پارسا زار و نحیف
کرد مغرب را ادا وانگه عشا
دل پر از وسواس و در فکر عشا
بسکه بود از بهر قوتش اضطراب
نه عبادت کرد عابد شب نه خواب
صبح چون شد زان مقام دلپذیر
بهر قوتی آمد آن عابد بزیر
بود یک قریه بقرب آنجبل
اهل آن قریه همه کبر و دغل
عابد آمد بر در گبری ستاد
گبر او را یک دو نان جو بداد
عابد آن نان بستد و شکرش بگفت
و ز وصول طعمه اش خاطر شگفت
کرد آهنک مقام خود دلیر
تا کند افطار برخبز شعیر
در سرای گبر بد گرگین سگی
مانده از جوع استخوانی و رگی
پیش او گر خط پرگاری کشی
شکل نان بیند بمیرد از خوشی
بر زبان گر بگذرد لفظ خبر
خبز پندارد رود هوشش ز سر
کلب در دنبال عابد پو گرفت
از پی او رفت و رخت او گرفت
زاندو نان عابد یکی پیشش فکند
پس روان شد تا نیابد زو گزند
سگ بخورد آن نان و از پی آمدش
تا مگر بار دیگر آزاردش
عابد آن نان دگر دادش روان
تا که باشد از عذابش در امان
کلب آن نان دگر را نیز خورد
پس روان گردید از دنبال مرد
همچو سایه از پی او میدوید
عف و عف میکرد و رختش میدرید
گفت عابد چون بدید این ماجرا
من سگی چون تو ندیدم بیحیا!
صاحبت غیر دو نان جو نداد
وان دو را خود بستدی ایکج نهاد
دیگرم از پی دویدن بهر چیست
وین همه رختم دریدن بهر چیست؟
سگ بنطق آمد که ای صاحب کمال
بیحیا من نیستم چشمت بمال
هست از وقتی که من بودم صغیر
مسکنم ویرانه این گبر پیر
گوسفندش را شبانی میکنم
خانه اش را پاسبانی میکنم
که بمن از لطف نانی میدهد
گاه مشت استخوانی میدهد
گاه از یادش رود اطعام من
در مجاعت تلخ گردد کام من
روزگاری بگذرد کاین ناتوان
نه زنان یا بدنشان نه ز استخوان
گاه هم باشد که این گبر کهن
نان نیابد بهر خود
نه بهر من
چونکه بر درگاه او پرورده ام
رو بدرگاه دیگر ناورده ام
هست کارم بر در این پیر گبر
گاه شکر نعمت او گاه صبر
تو که نامد یکشبی نانت بدست
در بنای صبر تو آمد شکست
از در رزاق رو برتافتی
بر در گبری روان بشتافتی
بهر نانی دوست را بگذاشتی
کرده با دشمن او آشتی
خود بده انصاف ایمرد گزین
بیحیا ترکیست من یا تو ببین؟
مرد عابد زین سخن مدهوش شد
دست خود بر سر زد و بی هوش شد
ایسگ نفس بهائی یاد گیر
این قناعت از سگ ان گبر پیر
بر تو گر از صبر نگشاید دری
از سگ گرگین گبران کمتری
[7] - مستدرک الوسائل ج : 12 ص : 147
الدَّیْلَمِیُّ فِی الْإِرْشَادِ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ ثَلَاثَةٌ مَعْصُومُونَ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ الذَّاکِرُونَ لِلَّهِ وَ الْبَاکُونَ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَغْفِرُونَ بِالْأَسْحَارِ.
-------------------------------------------
التماس دعا
امام جماعت مسجد امام موسی کاظم علیه السّلام
من الله توفیق
■■■■■■■■■■■■
السّلام علیک یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
■■■■■■■■■■■■
مراسم احیاء شب ۲۳ قدر
زمان شروع مراسم
ازساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه
چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
واعظ و سخنران :
حجت الاسلام والمسلین شیخ عباس سلیمیان
روضه خوان و مداح :
کربلای مهدی خادمیان
همراه با
قرائت جوشن کبیر
و
زیارت امام حسین(علیه السّلام)
☆منتظرحضورتان هستیم☆
مسجدامام موسی کاظم(علیه السّلام)زرین شهر
خیابان ملاصدرا ابتدای خیابان ایثارگران
رعایت پروتکلهای بهداشتی وزدن ماسک الزامی است
#منبر_روز_بیست_و_دوم
#رمضان_1442
#اردیبهشت_1400
#مسجد_امام_موسی_کاظم_علیه_السّلام
#زرین_شهر
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین [1]
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ
خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن
الان خداوند با فضل خود با ما معامله می کند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است.
در دعا می خوانیم « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک »[2]
نتیجه اعمال را می بینیم
شخص عوامی بود دعا را بر عکس خواند یعنی « اللهم عاملنا بعدلک» تا اینکه سر یک مسئله ای محکوم به اعدام شد، آن شخص با خود گفت چرا من محکوم به اعدام شده ام ؟!از طرف خداوند به پیامبر زمان آن شخص الهام شد که به او بگو، در گذشته جانداری را به نا حق کشته ای و او را اعدام نمودی تو خودت از ما خواستی که با عدلمان با تو معامله کنیم، و ما هم با عدلمان با تو معامله کرده ایم. [3]
لذا در قرآن آمده است که: « ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک » [4] هر پیش آمدی که بر سر شما می آید بخاطر اعمال بد خودتان هست « و یعفوا عن الکثیر » تازه خیلی از امور بد شما را خدا ندیده می گیرد. و این ندیده گرفتن خیلی از کارهای بد ما از سوی، خدا فضل اوست و اگر بخواهد مو به مو محاسبه کند عدل اوست. از خدا بخواهیم که با فضل خودش با ما برخورد کند.
وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ
خدایا برکاتت را بر ما نازل کن، برکات چیست؟
بعضی ها عمر با برکت دارند، طلبه و غیر طلبه فرقی نمی کند، اگر پول داری کار خیر بکنی، و اگر طلبه و عالم هستی برکت داشته باشی، مثل شیخ محمد حسین زاهد که می گفت: من پنج هزار شاگرد تربیت کرده ام .مثل شیخ عباس قمی، ایشان چقدر عمر با برکتی داشته است، این همه کتاب نوشته است.
این گونه نباشیم
به مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی گفتند: شخصی می خواهد شما را ببیند، نزدیک ظهر هم بود و ایشان قصد داشت استراحت کند، ولی ماخوذ به حیا شد و گفتند: بگوئید بیاید؛
آن شخص که وارد شد ایشان دیدند آن شخص تازه وارد قیافه علمایی هم دارد و تصور کرد از مراجع تقلید هستند؛ و احوال پرسی کردند
مرحوم اصفهانی سوال کردند : شما اهل کجایی؟
مرد گفت: اصفهان
شیخ: در آنجا مشغول چه کاری هستید؛ تدریس دارید، منبر می روید و ...؟
گفت: خیر
شیخ : کتاب می نویسید؟
گفت: خیر
شیخ: طلبه پروری می کنی؟
گفت: خیر
شیخ: پس چکار می کنی
گفت: سالی یک مرتبه «نعش» می شوم
مرحوم اصفهانی فهمید که او تعزیه خوان هست، سالی یک مرتبه روز عاشورا روی تختی می خوابد و نقش جنازه را بازی می کند و مردم روی او پول می ریزند و خرج سالش را در می آورد ، باز خدا پدر و مادر این شخص را بیامرزد که حداقل نعش می شود، بعضی ها نعش هم نمی شوند!
وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ
خدایا برکاتت را بر من نازل کن، علامه مجلسی چه عمر با برکتی داشت؛ فقط صد و ده جلد بحار الانوار نوشت و ...، طلبه ها کاری کنید که عمر با برکت داشته باشید؛ به پیش نمازی تنها قناعت نکنید؛ اهل کار باشید، ملا بشوید.
وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ
خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود.
وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ
خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن را از خدا درخواست می کنیم
یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین
ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت می کنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن.
-----------------------------------------------
پی نوشت
[1] - إقبال الأعمال ص : 206.
اللهم افتح لی فیه [فی هذا الیوم ] أبواب فضلک و أنزل علی فیه [فی هذا الیوم ] [من ] برکاتک و وفقنی فیه لموجبات مرضاتک و أسکنی ببرکته بحبوحة جنانک [فیه بحبوحات جناتک ] یا مجیب دعوة المضطرین [برحمتک یا أرحم الراحمین].
[2] - شرح اصول کافی، ملا صالح مازندرانی ج 10ص 191.
عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن عثمان بن عیسی عن سماعة، عن أبی عبد اللّه علیه السلام قال: سمعته یقول: اصبروا علی طاعة اللّه و تصبّروا عن معصیة اللّه، فإنّما الدّنیا ساعة فما مضی فلیس تجد له سرورا و لا معزز قطعا و أما المسی ء من أهل الایمان فهو بین خوف و رجاء ان عذب فهو عدل و ان رحم فهو فضل، اللهم عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک (نگارنده گوید: ظاهرا این عبارت اخیر جز روایت نیست و در مجامع روایی دیگر بدون بخش اخیر آمده است و به نظر می رسد دعایی است از طرف شارح و مشهور د
ر لسان قوم گردیده است هر چند مضمون آن در احادیث فراوانی یافت می گردد).
[3] - مصدری یافت نشد.
[4] - سوره نساء آیه 79.
ترجمه :آنچه از نیکیها به تو می رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می رسد، از سوی خود توست.
-----------------------------------------------
التماس دعا
امام جماعت مسجد امام موسی کاظم علیه السّلام
من الله توفیق
#منبر_روز_بیست_و_سوم
#رمضان_1442
#اردیبهشت_1400
#مسجد_امام_موسی_کاظم_علیه_السّلام
#زرین_شهر
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین [1]
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ
خدایا مرا از گناهان شستشو بده، شما وقتی می خواهید به مهمانی بروید، خودتان را پاکیزه و تمیز می کنید و شستشو می دهید، باید بدانیم که در ماه رمضان همه میهمان خداوند هستیم، آیا خودمان را از آلودگی های معنوی تمیز کرده ایم، آیا دلهایمان را از زنگار گناه شستشو داده ایم؟ « شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ »[2] و شما میهمان سفره پر برکت الهی هستید و باید خودمان را برای این ضیافت آماده می کردیم تا با دلی پاک به این میهمانی برویم، لذا از خداوند می خواهیم که ما را از گناهان شستشو بده و لیاقت آن را بدهد که از این میهمانی استفاده کنیم.
اگر یک مرتبه با اخلاص ازخدا بخواهید که شما را از آلودگی گناه پاک کند، خدا می پذیرد باید مثل کودکی که اشک ریزان نزد پدر می رود و طلب بخشش می کند، به محضر الهی رفت و عذر خواهی کرد.
وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ
خدایا مرا از عیب هایی که به آن مبتلا هستم پاک کن
غیبت، ریا، تکبر، عجب، حسد و ... این ها همه عیب هستند، عمل معیوب مورد پذیرش درگاه الهی نیست.
ارزیابی اعمال
اعمال ما باید از هفت آسمان بالا برود و در هر آسمانی برای هر عیبی می گویند « قف » به معنی « ایست » و ماموران الهی در آسمان اول به نامه عمل ما نگاه می کنند و اگر دیدند امروز من غیبت کرده ام می گویند: بروید و « اضربوا هذا العمل بوجه صاحبه » این عمل را بر صورت صاحب آن بزنید و عمل در آسمان اول متوقف می شود، عمل بعضی ها از آسمان اول می گذرد چون اهل غیبت نبودند، ولی باز ملائکه آسمان دوم می گویند « قِف » عمل را بررسی می کنند و متوجه می شوند که این شخص «عُجب» داشته است، بعض دیگر اهل عُجب هم نبوده اند و عمل به آسمان سوم می رسد و باز دستور به توقف می دهند و اگر آن شخص اهل « حسد » نبود به آن عمل اجازه می دهند که به آسمان چهارم برود و در آنجا برای رذیله « تکبر » عمل را متوقف می کنند، اگر اهل مراقبت نباشیم اموری مانند؛ ریاست، ثروت و علم تکبر می آورند.
سیره امام رضا علیه السّلام
در روایت آمده است؛ زمانی که حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) میل به غذا داشتند تمامی غلامان را دعوت می کردند و با هم غذا می خوردند؛ شخصی گفت: یا علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) این امور برای شما خوب نیست ، چرا با فقرا غذا می خورید؟
حضرت فرمودند: همه ما اولاد حضرت آدم هستیم و تفاوت درجات انسانها به تقوی است .[3]
در یکی از ایستگاه ها نیز توقف می کنی تا ببینند آیا این عملت از روی ریا بوده یا نه!
مفهوم ریا به زبان ساده
دلاکی عالمی را کیسه می کشید و در حین کیسه کشیدن از عالم پرسی: ریا یعنی چه؟
آن عالم گفت: همین که کیسه می کشی و می خواهی چرک های مرا به من نشان بدهی تا پول بیشتری بگیری، همین نشان دادن عمل را ریا می گویند ( قدیم تر ها وقتی کیسه می کشیدند، اگر چرک بیشتری در می آوردند انعام بیشتری می گرفتند و این عالم می خواست با زبان خود این دلاک با او حرف بزند )
خلاصه در هر آسمانی ، عمل را از یک جهت بررسی می کنند .[4]
خدایا از تو می خواهیم عمل ما را قبول کنی و اگر دنبال عمل خالصی مثل اعمال امیر المومنین (علیه السّلام) می گردی این حسرتی است که بر دل می ماند!.
انواع بندگی
بندگی خدا سه قسم است:
نوع اول، از ترس جهنم است،
و گاهی به طمع بهشت است،
و نوع سوم؛ «تعظیما لله» است چون خداوند شایسته پرستش است باید او را بزرگداشت.[5]
وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ
خدایا قلب و دل مرا آزمایش کن به تقوی دل نه زبان
ممکن است زبان ما حرف از تقوی بزند ولی قلب و دل ما از آن بی خبراست و بهره ای از تقوی نداشته باشد، شخصی صد میلیون تومان در جاده پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند این مسائل از آثار تقوی است.
معنی تقوی
دین چراغ قرمز و سبز دارد، چراغ قرمز مرز حرام است و چراغ سبز محدوده مباحات است؛ تقوی یعنی از چراغ قرمز ها عبور نکن.
رعایت چراغ قرمزها هم دو نوع است
گاهی راننده بخاطر ترس از جریمه ترمز می کند
و گاهی بخاطر احترام به قانون مملکت، که دومی افضل است.
یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین
ای خدایی که همه لغزش های گنهکاران را اقاله می کنی
معنای اقاله
جنسی را که از کاسب خریدی و می خواهی پس بدهی، مستحب است که فروشنده از مشتری پس بگیرد به این عمل اقاله گویند.
اقاله در مورد خداوند یعنی؛ خدایا گناهان ما را رایگان ببخش
-----------------------------------------
پی نوشت
[1] بحارالأنوار ج:
95 ص: 169.
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ فِیهِ قَلْبِی لِتَقْوَی الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ.
[2] وسائل الشیعة ج: 10 ص: 313.
عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَکْرَانَ النَّقَّاشِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّبِ کُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّه.
[3] الحیاة با ترجمه احمد آرام ج 2 ص 337.
عن عبد اللَّه بن الصّلت، عن رجل من أهل بلخ قال: کنت مع الرضا «ع» فی سفره الی خراسان، فدعا یوما بمائدة له، فجمع علیها موالیه من السودان و غیرهم؛ فقلت: جعلت فداک! لو عزلت لهؤلاء مائدة؟
فقال: «مه! إن الربّ- تبارک و تعالی- واحد، و الأمّ واحدة، و الأب واحد، و الجزاء بالاعمال».
ترجمه:
عبد الله بن صلت گوید: مردی از مردم بلخ گفت: در سفر (امام) رضا «ع» به خراسان با او همراه بودم؛ روزی گفت تا سفره انداختند، و غلامان سیاه و غیر سیاه خود را به سر سفره دعوت کرد. به او گفتم: فدایت شوم، آیا بهتر نیست که اینان بر سر سفره ای جداگانه بنشینند؟ گفت: «خاموش! که پروردگار همه یکی است، و مادر یکی، و پدر یکی، و پاداش به اعمال است».
[4] از آنجایی که روایت حاوی مطالب زیبا و پر مغزی می باشد ترجمه متن کامل روایت ارائه می گردد، باشد که مطالعه این احادیث نورانی راه گشای کوره راه های زندگی انسانی باشد.
(بحار الانوار- ترجمه جلد 67 و 68 ج 1 ص 253)
مردی گوید بمعاذ بن جبل گفتم:
برای من حدیثی را که خود از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله شنیده ای و ضبط نموده و هر روز متذکر آن هستی و از احادیث قابل دقت است بازگو نما
معاذ گفت:
بسیار خوب ولی شروع بگریه کرد گفتم خاموش شو و بگو سپس با صدای بلند گفت : پدر و مادرم فدای پیغمبر باد.
روزی حضرت سوار بود و من هم در ردیف او بودم در اثنائی که داشتیم میرفتیم حضرت نظر مبارک را بطرف آسمان افکند و گفت حمد و سپاس خدائی را سزد که آنچه بخواهد و دوست داشته باشد در باره مخلوق خود فرمان داده و انجام میدهد. فرمود معاذ عرضه داشتم لبیک ای رسول خدا و راهنمای خیر و خوبی و ای پیامبر رحمت فرمود مطلبی را که پیامبر بامت خود گوید برای تو میگویم که اگر این حدیث را ضبط کنی زندگی برایت سودمند است و اگر بشنوی و ضبط نکرده و مراعات ننمائی هیچ عذری در پیشگاه حق نخواهی داشت. سپس فرمود: خداوند متعال پیش از خلقت آسمانها هفت فرشته آفرید و پس از خلقت آسمانها که سراسر آنها را پرده ای از عظمت و جلال پوشانیده بود در هر یک از آنها ملائکه ای قرار داد و بر در هر آسمانی ملکی بعنوان دربان مقرر داشت و فرشتگان اعمال که تمامی عمل انسان را از صبح تا شب حفظ و ضبط مینمایند و می نویسند عمل بنده را بطرف عالم بالا میبرند. و این عمل مانند آفتاب میدرخشد هنگامی که به آسمان اول میرسند از عمل بنده تعریف و تمجید مینمایند. فرشته دربان میگوید توقف کن و عبور ننما و این عمل را بصورت صاحب بزن. من فرشته موکل بعینیت هستم هر کس غیبت کسی را نموده باشد نمیگذارم عملش از اینجا عبور نماید این ماموریتی است که پروردگار بمن داده است.
فرمود: روز بعد که می شود فرشته نگهبان عمل باز عمل بنده را بالا میبرد و با تزکیه و تمجید عمل را از آسمان اول عبور میدهد و بآسمان دوم میرسد در آن هنگام فرشته دربان اخطار توقف نموده و میگوید این عمل را برگردان و بصورت صاحبش بزن زیرا منظور صاحب عمل انگیزه دنیوی بوده و من مامور بازرسی اغراض دنیوی اعمال هستم و نمیگذارم این عمل از اینجا عبور کند.
حضرت فرمود: سپس مجددا عمل بعدی را با کمال سرور و خوشحالی بالا میبرد (از قبیل صدقه و انفاق و نماز) و نگهبانان عمل خوشحالند و میرود تا آسمان سوم. آن فرشته دربان میگوید بایست و این عمل را بر پشت و صورت صاحبش بزن من فرشته مأمور متکبران هستم. این شخص با این عمل بر دیگران تکبر نموده و در مجالس خود را برتر از آنها دید پروردگار من فرمان داده که نگذارم چنین عملی از اینجا عبور نماید. و فرمود:
حافظان عمل باز هم عمل دیگر بنده را که مانند ستاره درخشان نورانی و روشن است و صدای تسبیح از او م