در زمان های قدیم پادشاه پیری عمرش به پایان رسید و پسرش به جای آن بر تخت سلطنت نشست. پسر از مرگ پدرش بسیار ناراحت بود به همین دلیل در اتاقش می نشست و به اداره مملکت کاری نداشت. این رفتار پادشاه باعث شد تا اطرافیانش تصمیم جدیدی برای اداره.... این داستان با زبانی ساده و روان به اهمیت عقل و استفاده از آن در کارها اشاره می کند. * داستان «پادشاه عاقل» از قصه های کشور مالزی است. 🔎موضوعات قصه: #پادشاه #عقل #آی_قصه_قصه 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

روزی یک دانشمند قلابی با شاگردانش داشتند از راهی عبور می‌کردند که رهگذری را دیدند که سبدی روی سرش داشت. او از مرد خواست تا میوه‌های توی سبدش را به او بدهد، اما توی سبد مرد میوه نبود، بلکه مقداری پِهن (مدفوع حیوان) بود... 🔎موضوعات قصه: #دانشمند #دروغین #قصه_های_کهن_پارسی 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/j87740 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

«عزیزجون» و «هدی» اومدن بازار تا هدیه‌‌ی تولد بخرن؛ آخه امروز تولد مامان هدی است. عزیزجون به هدی می‌‌گه: «هر هدیه، یه پیامی برای خودش داره. مثلاً وقتی به کسی هدیه می‌دیم، برای اون پیامی پُر از مهربونی می‌فرستیم.» کودکان با شنیدن این داستان یاد می‌گیرن که خدا نزدیک ماست و همیشه کارها و رفتار ما رو می‌بینه، پس باید همیشه حضور خداوند رو در نظر داشته باشیم. 🔎 موضوعات قصه: #حضور_خدا #مراقبت #یک_آیه_یک_قصه 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

#کاردستی #جوجه_تیغی 😍چه جوجه تیغی های نازی🦔🦔 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

😓فرشته با همه ی دوستانش در مهد کودک قهر می کرد. او نمی توانست با دوستانش مهربان باشد. همیشه با آنها دعوا می کرد. بعد هم گریه می کرد و می خواست به مامانش تلفن کند ... 🔎موضوعات قصه: #اخلاقی #قهر #قاصدک 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/r68890 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

🐐«بزک» همراه مامان بزی و بابا بزی توی یه دشت سرسبز و خوش آب‌‌وهوا زندگی می‌‌‌کرد. اون هر روز صبح که از خواب پا می‌‌‌‌شد، با گوساله‌‌ی همسایه بازی می‌‌‌کرد. یه روز که از خواب بیدار شد، هوا خیلی سرد بود... 🔎موضوعات قصه: #تربیتی #سلام_کردن #سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/a51627 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda