eitaa logo
محمد مهدی طباخیان
9.5هزار دنبال‌کننده
746 عکس
752 ویدیو
7 فایل
وظیفه ما اینجا نشر معارفی از سیره اهل بیت ع و تاریخ زندگی ایشان است. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام . دانشگاه تربیت مدرس ما را در جریان دیدگاههای خود قرار دهید. مدیر کانال: @Kazem_mosavi 09208828742 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/mahdi_tabakhian
مشاهده در ایتا
دانلود
°وَاللهِ‌لَنَمْنَعَنَّهُ‌مابَقِینا° سوگند به خدا تا زنده هستیم از محمّد(ص) دفاع می‌کنیم، و گزند دشمن را از او دفع خواهیم کرد •قسمت‌کوتاهی‌از‌منبر• برای خواندن کامل مطلب روی این لینک کلیک کنید 🏷 @ashabolhousein
محمد مهدی طباخیان
°وَاللهِ‌لَنَمْنَعَنَّهُ‌مابَقِینا° سوگند به خدا تا زنده هستیم از محمّد(ص) دفاع می‌کنیم، و گزند دشم
زحمت دوستان و سروران هیئت کرج دیشب بدون محاسبه قبلی در بحث از سیره امیرالمومنین، گفتگو به حضرت ابوطالب رسید، زحمات و دلسوزی‌های این مرد بزرگ... هر مسلمانی هر آنچه دارد را مدیون اوست... خدا همجواری و شفاعت ایشان را نصیب همه شیعیان پسرش و ما بگرداند
✍باهم بخوانیم... چشمان قریشیان از پنجره‌ها، و دریچه‌ها خانه‌ی رسول خدا را زیر نظر داشت، چشمانی که شمشیرهای برهنه‌اشان به دستشان بود... تصمیم‌شان را قاطعانه گرفته بودند، آن شب ، باید آخرین شب حیات محمد می‌شد... 🔸در آسمان بین فرشتگان ولوله بود، همه‌ی سبب خلقت آدمیان دوپا که تا به حال شرشان به خیرشان چربیده بود، نبوت محمد بود، اما حالا انگار قرار بود هنوز کار به میانه نرسیده، خون مطهرش بر زمین ریخته شود... در میان شگفتی ملائک جوانی هاشمی در بستر رسول خوابید و آن روپوش سبز مخصوص را بر سر کشید... 🔹گویند در آن شب عجیب، پروردگار، دو ملک مقربش، جبرئیل و میکائیل را فراخواند، که من یکى از شما دو نفر را محکوم به مرگ کرده‌‌ام، کدامیک حاضر است در راه رفیقش از خود بگذرد؟ پس هر دو زندگى را برگزیدند و خداى به آن دو وحى کرد که چرا مانند على بن ابى طالب نبودید؟ من میان او و محمد برادرى انداختم و امشب علی را مخیر کردم که عمر او بیشتر باشد یا محمد، پس على مرگ را برگزید و زندگى را براى محمد خواست و در بستر او خوابید... بار دیگر علی علیه السلام آبروی فرزندان آدم را خرید... به چه بهای سنگینی... 🔸خدا ندا داد: اکنون به زمین فرود آیید و او را از دشمنش نگهدارى کنید. پس جبرئیل و میکائیل فرود آمدند و یکى از آن دو بالاى سر و دیگرى در پایین پاى نشستند تا او را از دشمنش پاسبانى کنند نوشته‌اند جبرئیل در گوش علی زمزمه می‌کرد: "خوشا به حال تو اى پسر ابو طالب، امشب خدا میان آسمان‌ها به ملائک بواسطه خلقت تو فخر می‌فروخت و مباهات می‌کرد" پ.ن۱: یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۹ http://eitaa.com/m_mahdi_tabakhian
🔸امروز بیش از هفت ساعت ، بین متون چرخیدم، از پیامبر اکرم و امیرالمومنین علیهماالسلام خواندم و نوشتم... پیش و پس این خواندن ها ، منبر رفتم و از سیره علی و پیامبر گفتم، در میانه این خواندن ها، کلاس رفتم و از علی و اولاد علی گفتم... 🔹دیگر رمقی نیست، نه چشم می‌بیند و نه دست قلم نگاه می‌دارد... خدایا تو شاهد باش! با هرچه در توان داشتیم برای امیرالمومنین علیه السلام نوشتیم و خواندیم و گفتیم، با همه توان به میدان آمدیم... 🔸اگر در این میانه جان سپردیم، بگویید، یک علی‌گو از میان رفت... http://eitaa.com/m_mahdi_tabakhian
🔸این فیش را بخوانیم 🔹 شوق عامل پیشبرد اهداف اسلام بوده است، این رهایی، این آزادگی ، این بی تعلقی... آن‌چه بزرگترهای ما از شبهای عملیات در نقل می‌کنند، گریه نوجوان‌ها پای اتوبوس... برای ترویج این روحیه باید زحمت کشید، نباید همه چیز را با عقل معاش توضیح داد، تکرار واژه های ، آرامش، پیش‌مرگی جبهه مقاومت برای دوری ایران از خطر، ایجاد ، این کلیدواژه ها خوب است ، اما اگر کنارش مفاهیم بلند و آسمانی شهادت و ایثار نباشد، تهی و خالی از مغز و معناست... مراقب باشیم‌... پ.ن۱: به عاقبت‌های گوناگون هم توجه کنید، ، شهید بدر، برادرش، قاعدین دوران که مولا را تنها گذاشت ، معروف به برادر زاده عمیر و سعد، فرمانده شهید و نور چشم مولا ، برادر زاده عمیر و پسر عموی هاشم مرقال و پسر سعد، می‌شود قاتل ابی عبدالله ... چه عجیب است، یک خانواده، با این همه تمایز... http://eitaa.com/m_mahdi_tabakhian
❌باسلام به صورت محدود ظرفیت جلسه حضوری دوره باز شد لینک ثبت نام: https://survey.porsline.ir/s/6G0JyZzt
📣 با توجه به پیش آمدی که حاصل شده و بی تردید خیر الهی است ، فردا کلاس درآمدی بر سیره اهل بیت، در مدرسه علیمه امام خمینی تهران و جلسات منبر شب اعم از جلسه هیئت و جلسات دیگر شب میلاد حضرت زینب رو از خدمتگذاری در تهران بی توفیقم.
بالاخره کی از دنیا رفته، پس از مسمویت بر سر سفره زن یهودی خیبریه یا پیش از ورود نبی اکرم به مدینه یا در سال ۷۲ ه ق؟ سال گذشته داستانی از علیه السلام بر سر زبان‌ها افتاد که در آن یکی از اصحاب رسول اکرم به نام در غذا خوردن بر رسول اکرم پیش دستی می‌کند و مایه دلخوری علی بن ابی طالب می‌شود و دنباله قصه... 🔸داستانی که گذشت از گزارش می‌شود که در اصل انتساب آن به امام بین شیعه هیچ اتفاقی نیست. 🔹اما این براء کیست؟ ما در جمع اصحاب نبی اکرم دو براء داریم، که از نقبای دوازده‌گانه رسول الله است و که در غزوه بدر پیامبر اکرم او را به دلیل سن پایین از شرکت در جنگ منع کرد... متن روایت از براء بن معرور نام برده اما عده‌ای برای تصحیح روایت آن را خطای کاتبان بعدی دانسته و آن صحابه را ابن عازب تصور کرده اند. 🔸در هر دو صورت با مراجعه به طبقات و تراجم پذیرش داستانی که گفته شد غیر ممکن است ، چه براء بن معرور و چه براء بن عازب غیر ممکن است در بازگشت از خیبر در سال هفتم هجری قمری از دنیا رفته باشد... در ادامه خواهم گفت...
📝 از اولین اهالی یثرب است که به رسول اکرم ایمان آورد، در عقبه دوم حاضر بود و پیامبر او را نقیب خود در تیره قرار داد. او به پیامبر قول داد سال بعد برای ایام حج ، اگر تا آن زمان حضرت رسول هجرت نکرده بود، مجددا به حج بیاید و پیامبر را زیارت کند. 🔹چند روزی بیشتر از بازگشت او به مدینه نمی‌گذشت که در ماه صفر سال اول هجری بیمار شد و تنها یک ماه قبل از هجرت پیامبر به مدینه از دنیا رفت، او را دفن کردند و پیامبر بعد از رسیدن به مدینه جای خالی او را خوش نداشتند، جویا شدند براء کجاست، و هنگامی که شنیدند او را دفن کرده‌اند، محزون بر سر قبر او رفتند و بر تربت شریفش نماز میت خواندند. 🔸در آن‌چه ذکر شد، ذره ای تردید نیست ، احدی از تراجم نویسان و طبقات نگاران مسلمان، اعم از ، ، ، ، و خلاف این مطلب چیزی نگفته و ننوشته... پس واضح است این براء که شش سال قبل از خیبر از دنیا رفته و ماجرای فضیلت پیشین منتفی است. اما براء بن عازب...
📝 اما ، در بدر و احد خردسال است و پیامبر او را از جنگ بازمی‌گرداند، خیبر اولین جنگی است که اجازه حضور پیدا کرده. 🔸براء بن عازب سالها بعد از خیبر زنده است، در ماجرای مدافع است و در اطهر بست می‌نشیند و با بیعت نمی‌کند. در عصر خلافت به همراه برادرش عبیده راهی می‌شوند و آن‌جا خانه‌ای می‌سازند و در تمام جنگهای مولا، اعم از ، و شرکت می‌کند. نهایتا در دوران حکومت ، سال ۷۲ هق ، یعنی قریب ۶۵ سال بعد از از دنیا می‌رود. در آن‌چه نسبت به براء بن عازب هم گفتیم هیچ اختلافی نیست... خلاصه ما که نفهمیدیم کدام براء گوشت مسموم خورد و در خیبر از دنیا رفت... حواسمان باسد یکی از مطمئن‌ترین راه‌های کشف صحت اخبار و روایت‌ها، تطبیق با رخدادها و تحولات قطعی تاریخی است. حالا باز هم بگید بدرد نمی‌خوره...