قسمت ۱۰۹ 📌اوستاکار - ۸ پابرهنه کار می‌کند #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۰ 📌اوستاکار - ۹ به اسم جهادی رفتن، زن و بچه را پیچانده بود تا با دوستانش به ترکیه برود خدا راهش را پیچاند الان از استادکارهای قدیمی اردو شده #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۱ 📌اوستاکار - ۱۰ پیراهنش از پشت پاره شده گفتم:« اوستا، یوسف کی بودی تو» پیرمرد مثل یوسف با حیا بود...فقط محجوبانه خندید #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۲ 📌اوستاکار - ۱۱ استادکار است اما از فرهنگی‌ترین بچه‌های اردوست #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۳ 📌اوستاکار - ۱۲ برای استادکاری که روزی دو میلیون درآمد دارد، جهادی آمدن، جهاد بزرگتری‌ست تا ما که... #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۴ 📌اوستاکار - ۱۳ چهره‌اش نشان نمی‌دهد که معتاد است هم تخصص‌اش را نیاز داشتیم، هم تمیز کار می‌کرد دعوتش کردیم... جهادی شد #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۵ 📌اوستاکار - ۱۴ اوستاکار نبود چون جهادی شده بود، بعد از چند سال اوستاکار شد #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۶ 🔻قاب‌های خاکی #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۷ مهمترین تجهیزات حفاظتی در بشاگرد، برای حفاظت از هر چیزی است که بزها می‌خورند و اگر فکر میکنی که بزها علف خوارند، سخت در اشتباهی #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۸ موضوع جهادش عوض شد برگشت پیش خانمش که حامله بود #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۱۹ 🌸مساله حجاب - ۱ 🔺یکی از روستاهای استان خوزستان رفته بودیم... روحانی اردوی جهادی دانشجویی بودم 🔺نه از این روستاها بود که حیاط بی معنا باشد، نه از این روستاها بود که دیوارهایش بلند باشد... 🔺از عمرانی برگشته بودیم و با رفقا مهیای نماز ظهر می‌شدیم. دختر پانزده، شانزده ساله‌ی همسایه، آمد کنار حیاط نشست و موهایش را شانه کرد، روسری‌اش را سر کرد و رفت. 🔺نگران شدم، این همه پسر جوان مجرد و در کنار غیرت‌های به جا و تعصب‌های بی جا... کار دستمان ندهد. 🔺برای جلب توجه ما نیامده بود. تصورش این بود که قواعد حجاب را رعایت کرده. 🔺دین نصفه و نیمه‌ی مردمی دور افتاده، در روستایی عشایری و کوچک که همه قوم و خویش‌اند و روابطشان نزدیک است، اقتضائش همین است 🔺آخرِ اردو شد. آمدیم شهر. تا قرارمان با اتوبوس، چند ساعتی فرصت داشتیم. چرخی در شهر زدیم، تمام افراد بی‌حجاب شهر، همان محجبه‌های روستایی بودند. لباسِ حیاطِ خانه‌ی روستایی‌اش را در شهر پوشیده و حجابش را هم در همان سطح روستایی رعایت کرده... ❗️اما اینجا شهر است 🔺شب که با رفقا گعده گرفتیم، موضوع بحث‌مان این شد: «تغییر ایران کشاورزی به ایران صنعتی در دهه ۴۰ و سلسله تاثیرات فرهنگی آن» 🔺شهرک‌های اقماری، اجاره نشینی، حلبی آبادها، همزیستی هویت‌های متعارض و مهاجرت از روستا به شهر و... 🔺همه این ریز موضوعات به فساد و حجاب الان مردم مرتبط بود #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۱۲۰ 🌸مساله حجاب - ۲ 🔺این چند سالی که بر بشاگرد متمرکزیم، پایمان به بندرعباس هم باز شده 🔺اتفاقا حوزه علمیه بندر، روبروی اسکله‌ی مسافری شهید حقانی‌ست 🔺یکی از آن سالهایی که بی حجابی اینقدر عادی نشده بود، دقیقا روبروی در حوزه با یک خانم جوان روبرو شدم، بدون حجاب، با یک تیشرت سفید نه چندان ضخیم و شلوار لی تنگ 🔺جلو رفتم و به همسرش تذکر ملایمی دادم که ... گفت ۲۵ سالش نشده، هنوز بالغ نیست... قیافه‌شان نمی‌خورد که انقدر بَدَوی باشند. 🔺چون خانم ترسیده بود، یک لبخند زدم و بیشتر نایستادم. #جهادی @m_o_hoseini