قسمت ۱۵
📌اردو جهادی آرمانی ـ ۱
منطقه جهادی،
خیلی دور و ناامن
قاچاقچی مواد هم فراوان
پروژه جهادی،
متنوع...شامل عمرانی، بهداشتی، آموزشی و...
بچه‌های جهادی،
یک گروه دانشجوی نخبه، که در طول سال پول جمع می‌کردند و بعد از اردو هم همت داشتند که امتداد اردو رو بگیرند و کار رو رها نکنن
فرهنگی اردو،
از این اردوهای «ارباب-رعیتی» نبود.
همه خاکی بودند و دوش به دوش هم بیل می‌زدند و عرق می‌ریختند
البته به درد رزومه‌ی بنده نخورد.
تو عکس‌ها مشخصه که باهاشون نرفتم
#رزومه
#جهادی
@m_o_hoseini
قسمت ۱۶
میانِ نوشت‌های جهادی:
یکی از مناطق صعب العبور رفته بودیم برای جهادی
راه منطقه، یک جاده‌ی پر پیج و باریک بود که از یک طرف به کوه چسبیده بود و از یک طرف دره‌های عمیق
اگر اتفاقی می‌افتاد و آمبولانس لازم می‌شد، از تماس ما تا بیمارستان، حدود ۵ ساعت طول می‌کشید
روستای کناری عروسی بود
همه هم قوم و خویش بودند
وسط‌های عروسی آمدند سراغ ما
داماد چاقو خورده بود
الحمدلله زنده ماند
امان از جاهلیت
برای فهم تاریخ عرب جاهلی قبل از بعثت، گاهی باید جهادی رفت...
گاهی هم باید شب چهارشنبه‌سوری وسط خیابان شهر رفت
۲۱ نفر مردند...
بیشتر از شهدای حمله اسرائیل به ایران
❗️جهالت مدرن، بدتر از جهالت قبل از اسلامه
#جهادی
@m_o_hoseini
قسمت ۱۷
📌اردو جهادی آرمانی ـ ۲
توان بعضی از جهادی‌های دانشجویی، سر ناز کشیدن از دانشجوها تَه می‌کشه
ثبت‌نام های روی هوا و جوگیرانه
انصراف‌های پی‌در‌پی
انتظارات رفاهی و تفریحی
وعده‌های پرحجم و اعیانی
البته هر اردویی ممکنه گرفتار یکی از این نازْخَری‌ها باشه
بعضی اردوها، برعکسْ
جهاد رو از دایره‌ی جسم تااااا
دایره‌ی جیب توسعه می‌دن
حداقل خرج خودت رو بیار...
تعریف جهادی برای بعضی از ما:
«فعالیتی‌ست که بانی دارد و من قرار است در آن با گارد مجاهده، اغوا شوم و لذت ببرم»
#رزومه
#جهادی
@m_o_hoseini